|

نگرانی از اجماع جهانی

1- قطع‌نامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ۳۰ رأی موافق، دو مخالف (روسیه و چین) و سه ممتنع (هند، پاکستان و لیبی) به تصویب رسید. بانیان قطع‌نامه با هوشمندی لحن آن را ملایم گرفته بودند تا راه برای مذاکرات احیا مسدود نشود. گفته شده لحن‌ قطع‌نامه پیشنهادی سه کشور اروپایی با پادرمیانی آمریکا تعدیل شد.

1- قطع‌نامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ۳۰ رأی موافق، دو مخالف (روسیه و چین) و سه ممتنع (هند، پاکستان و لیبی) به تصویب رسید. بانیان قطع‌نامه با هوشمندی لحن آن را ملایم گرفته بودند تا راه برای مذاکرات احیا مسدود نشود. گفته شده لحن‌ قطع‌نامه پیشنهادی سه کشور اروپایی با پادرمیانی آمریکا تعدیل شد. رأی منفی دو قدرت اصلی شورای حکام، مهم و در شرایط متغیر و پرشتاب مناسبات بین‌المللی، نمایانگر عدم اجماع بر سر موضوع ایران در برنامه هسته‌ای بین قدرت‌های جهانی (کشورهای ۱+۵) است. با وجود این، نگاهی گذرا به پیشینه این دو کشور، امید برای تداوم مواضع را کم‌فروغ می‌کند. از این جهت، شرط‌بندی به مواضع چین و روسیه در روند تنش رو به تزاید ایران با غرب به مصلحت ما نیست.

2- ایران از چند هفته قبل از تصویب قطع‌نامه شورای حکام و احتمالا با آگاهی از تصویب آن، مواضع سخت‌تری را در قبال آژانس اتخاذ کرد و ادبیات خود با آن را تهاجمی کرد. تعدادی از دوربین‌های فرا‌پادمانی آژانس را قطع و با صدور بیانیه‌ای آن را به آژانس اعلام کرد. در بیانیه سازمان انرژی اتمی، ضمن تأکید بر همکاری‌های گسترده‌ ایران با آژانس، این همکاری‌ها ناشی از حسن نیت ایران برشمرده و قطع آن به دلیل «عدم قدردانی آژانس» و تلقی ناصواب، وظیفه ایران ذکر شده است. عباراتی ارزشی که در روابط بین‌الملل جایگاهی نداشته و ناشی از تصور ناصحیح حاکم بر ذهن تدوین‌کنندگان چنین بیانیه‌هایی است. تندترین مواضع در واکنش به قطع‌نامه که بسیار دور از انتظار بود، از سوی رئیس‌جمهور اتخاذ شد. رئیسی در دیدار با اقشار مختلف مردم چهارمحال‌و‌بختیاری در واکنش به قطع‌نامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت: «در شورای حکام علیه ایران قطع‌نامه وضع می‌کنند، این در حالی است که به نام خدا، به نام ملت بزرگ ایران، یک قدم از مواضع خود عقب‌نشینی نخواهیم کرد». موضعی که من آن را گونه مؤدبانه حرف‌های جنجالی احمدی‌نژاد به قطع‌نامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌دانم. تکرار حرف‌های او ملال‌آور و بازخوانی فصلی از پرونده هسته‌ای است که کشور را به تعبیر عامیانه از چاله به چاه افکند.

3- نشست بعدی شورای حکام آژانس در سپتامبر برگزار خواهد شد. حمایت ۳۰ کشور در حمایت از قطع‌نامه و همراهی ۲۶ کشور از ۳۵ عضو شورای حکام با چهار قدرت اصلی طراح قطع‌نامه (آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان)، زنگ خطر شکل‌گیری مجدد اجماع جهانی علیه ایران است که باید آن را جدی گرفت. خوش‌بینانه‌ترین سناریو تکرار قطع‌نامه‌ای با ادبیاتی مشابه است؛ هرچند پیش‌بینی‌ها حکایت از سخت‌تر‌شدن موضع آژانس و احتمال ارجاع مجدد پرونده به شورای امنیت و تکرار سناریویی دارد که احمدی‌نژاد پس از انتخابات ۱۳۸۴ کلید زد. احتمالا اتخاذ موضع تند ایران در قبال قطع‌نامه صادرشده تا حدودی متأثر از رأی و مواضع روسیه و چین است. این در حالی است که در شرایط کنونی، اقدام تقابلی از جانب ایران، در نهایت به ضرر ایران تمام خواهد شد. در‌پیش‌گرفتن این سیاست، به‌ویژه در برابر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که نهادی ناظر است و گزارش‌های آن تأثیر انکارناپذیری بر تصمیمات نهادهای بین‌المللی دارد، با توجه به وضعیت حاکم بر جهان، به‌ صلاح کشور نیست. پیش‌بینی می‌شود در صورت تداوم تنش بین ایران و آژانس، در نشست آتی شورای حکام، آژانس موضع تندتری در قبال ایران اتخاذ خواهد کرد.

4- موضع ایالات متحده آمریکا در قبال پرونده هسته‌ای ایران تابعی از دو متغیر است. اول، بایدن و تیم او مایل به بستن پنجره دیپلماسی نیستند و تعامل با ایران را بر گزینه‌های دیگر ترجیح می‌دهند. با‌این‌حال شرایط متزلزل بایدن و حزب دموکرات با توجه به انتخابات پیش‌روی کنگره، ریسک نرمش در مقابل ایران را محدود می‌کند؛ به‌خصوص اینکه پذیرش شرایط جدید ایران برای دستیابی به توافق در وین (خارج‌کردن سپاه از لیست گروه‌های تروریستی) و مخالفت‌های جدی در داخل آمریکا با این کار، فشارها بر بایدن را افزایش داده است. بایدن امیدوار است با افزایش فشار تدریجی، وخیم‌تر‌شدن شرایط اقتصادی، ایران را وادار به نرمش کرده و احیای توافق هسته‌ای را در دسترس قرار دهد.

5- رویکرد تقابلی ایران با آژانس بی‌تردید تأثیراتی منفی بر مذاکرات تعلیق‌شده وین خواهد گذاشت و روزنه‌های اندک امید به احیای برجام را از بین خواهد برد. اجلاس بعدی آژانس سه ماه دیگر در سپتامبر سال ‌جاری برگزار خواهد شد. پیش‌بینی می‌شود استمرار این روند (تقابل با آژانس و ادامه بن‌بست مذاکرات وین) منجر به صدور قطع‌نامه‌ای شدید‌اللحن از سوی آژانس خواهد شد؛ اقدامی که بی‌شباهت با روند سال اول دولت احمدی‌نژاد و اقداماتی که طی آن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال شد و شش قطع‌نامه الزام‌آور را در پی داشت، نیست.

‌ سیاستی که غرب در برابر ایران در پیش گرفته، همان روش معروف هویج و چماق است. شکل‌گیری مجدد اجماع جهانی علیه ایران، مسئله‌ای است که باید آن را جدی گرفت و نگران بود. نتیجه محتوم رویکرد کنونی، برگرداندن توپ به زمین ایران است. موقعیت ما در آژانس بدتر خواهد شد و هیچ اطمینانی نیز وجود ندارد که چین و روسیه در شورای حکام یا در صورت ارسال پرونده به شورای امنیت، در این شورا، به دفاع از ایران و مخالفت با قطع‌نامه‌های پیشنهادی ادامه دهند.

6- به نظر می‌رسد ایران با اتکا به درآمد نسبتا خوب از محل صادرات نفت و با توجه به نیاز غرب به نفت در بازار جهانی و کاهش سخت‌گیری آمریکا و بستن چشم خود بر صادرات نفت ایران، امیدوار است مقاومت در برابر آمریکا و غرب آنها را به عقب‌نشینی وادار کند. تحلیلی که جناحی در کشور روی آن شرط‌بندی کرده و احتمالا توانسته است اجماعی را در شورای‌ عالی امنیت ملی برای اتخاذ این رویکرد ایجاد کند. این در حالی است که شرایط اقتصادی کشور که در ادامه می‌تواند به چالش‌هایی ارتقا یابد از یک سو و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی از سوی دیگر، برخلاف تحلیل حاکم بر ذهنیت آن جناح خاص در جریان است. ضروری است جناب رئیسی توجه داشته باشد که سایر برنامه‌های او نیز در سایه شکست احیای برجام و تشدید تنش‌ها با آژانس، تحت‌ تأثیر قرار خواهند گرفت. تنش‌زدایی در منطقه و موفقیت مذاکره با عربستان سعودی، در گرو مذاکرات وین و احیای برجام است که به یقین در صورت شکست احیای برجام، دچار مشکل خواهد شد. عربستان در حال خرید زمان است که نتیجه برجام روشن شود و بدون برجام آنها تلاشی برای اصلاح رابطه با ایران نخواهند کرد. حضور اسرائیل در کشورهای همسایه و حوزه امنیت ملی کشور که به مرحله تهدیدکننده‌ای ارتقا یافته نیز در پرتو استمرار تنش ایران با غرب و منطقه در حال اجراست.