|

...که اندازه نکوست

ترور سلمان رشدی با ضربات چاقو به دست جوان ناشناسی که زاده و پرورش‌یافته آمریکاست، جهان را در بهت و حیرت فرو برد. بلافاصله پس از این رخداد، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، ایران و فتوای سی‌و‌اندی سال قبل امام خمینی (ره) در کانون توجه جهان قرار گرفت و به یکی از محورهای اساسی اخبار رسانه‌ها تبدیل شد.

ترور سلمان رشدی با ضربات چاقو به دست جوان ناشناسی که زاده و پرورش‌یافته آمریکاست، جهان را در بهت و حیرت فرو برد. بلافاصله پس از این رخداد، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، ایران و فتوای سی‌و‌اندی سال قبل امام خمینی (ره) در کانون توجه جهان قرار گرفت و به یکی از محورهای اساسی اخبار رسانه‌ها تبدیل شد.

هادی مطر ۲۴‌ساله اهل نیوجرسی آمریکا است که بلافاصه پس از کاردآجین‌کردن سلمان رشدی در مقابل دیدگان حیرت‌زده افراد حاضر در سالن سخنرانی بازداشت شد و اکنون تحقیقات درباره اصل و نسب و انگیزه و ارتباطات احتمالی او از سوی پلیس فدرال آمریکا در جریان است. درباره اینکه ضارب چگونه از حصارهای امنیتی عبور کرده و چگونه بی‌هیچ مانعی خود را به رشدی رسانده و با وجود انبوهی از افراد نزدیک به تریبون توانسته با ضربات متعدد چاقو او را در محل سخنرانی مورد حمله قرار دهد، سؤالاتی است بی‌پاسخ که باید منتظر ماند و مراحل بعدی این سناریو را مشاهده کرد.

سی‌و‌اندی سال قبل امام فتوای قتل سلمان رشدی را به خاطر توهین به پیامبر صادر کرد. رشدی بیش از دو دهه تحت شدیدترین حصارهای امنیتی به سر برد. به بیان دیگر او در این سال‌ها در شرایط جهنمی خودساخته در انگلستان زندگی کرد. گفته می‌شود دولت فخیمه ملکه برای حفاظت از او ماهانه بالغ بر یک میلیون پوند از جیب مالیات‌دهندگان کشورش هزینه کرد و بعد از آن به آمریکا منتقل شد. رشدی در سال ۲۰۱۷ در مصاحبه‌ای گفت که زندگی عادی مانند همه مردم جهان دارد و بدون هیچ محافظی در رفت‌وآمد است. سوار مترو می‌شود و... قس علیهذا. به بیان بهتر او در پنج سال گذشته محافظی به همراه نداشت و طبعا هدفی آسان برای هادی مطر و کسانی بود که قصد جان او را با هدف عمل به فتوا یا گرفتن جایزه تعیین‌شده، داشتند. سؤال اینجاست که چرا چنین رخدادی در این مقطع زمانی و در سلسله اتهامات توطئه قتل پمپئو، جان بولتون و آن دخترک خودشیفته مطرح می‌شود؟ و مهم‌تر از آن چنین حادثه مشکوکی سوژه برخی رسانه‌های داخلی می‌شود تا با تیترهای تحریک‌آمیزی مانند سلمان رشدی گرفتار انتقام الهی و شبیه آن و خط‌و‌نشان کشیدن برای ترامپ و پمپئو سناریوی ناتمام هادی مطر را متوجه کشور کنند.

زمانی که فتوای امام صادر شد، در هند بودم. تظاهرات گسترده‌ای علیه سلمان رشدی و کتاب آیات شیطانی در تعدادی از شهرها در جریان بود. روزنامه تایمز آو ایندیا (Times of India) در گزارشی از تظاهرات از یک جوان مسلمان هندی سؤال کرده بود تو که سنی‌مذهب هستی، چرا از فتوای یک رهبر شیعه حمایت می‌کنی؟ جوان در پاسخ گفته بود: امروز امام خمینی پاسدار حرمت رسول‌الله است و بر هر مسلمانی، شیعه یا سنی واجب است از او اطاعت کند. تقدیر الهی بود که چند ماه پس از‌قبول قطع‌نامه، چنین لباس عزت را بر تن امام بپوشاند. إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا. کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌‌اند به‌زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دل‌ها] قرار مى‌‌دهد (سوره مریم، آیه ۹۶). چند ماه بعد امام با دلی آرام و قلبی مطمئن در اوج قله عزت بین مسلمانان عالم چشم از جهان فروبست. سلمان رشدی هم همان‌طور که گفتم بیش از دو دهه زندگی نکبت‌باری را پشت سر گذاشت. در چند سال اخیر حرفی از آن فتوا حتی در میان کسانی که امروز از تحقق و انتقام الهی حرف می‌زنند، در میان نبود. رشدی در سن ۷۵‌سالگی و گرفتار انواع بیماری‌ها مهره سوخته و مرده سیاسی بود که چاقوی هادی مطر او را دوباره زنده کرد.

از رسانه‌های خارج از کشور که تلاش می‌کنند با توسل به هر رطب و یابسی این حادثه را به ایران و فتوایی که سا‌ل‌ها از آن گذشته، ربط دهند، نباید تعجب کرد. عجب در همراهی و هم‌نوایی رسانه‌های داخلی با این بوق‌ها و تلمبه‌زدن زنبوری آنان در تکمیل زنجیره اتهامات در مقطعی است که کشور در حال گذر از عقبه نفس‌گیر مذاکرات هسته‌ای و بازگشت آرامش‌ اقتصادی است. قبلا در این ستون با استعانت از زبان شیرین شیخ اجل سعدی نوشتم: غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود/ عجب فتادن مرد است در کمند غزال.

دست‌اندرکاران نظارت بر مطبوعات کشور که شمشیر نظارت خود را با یافتن کلمه‌ای در یک روزنامه با تذکر، تنبیه و تعطیلی بر سر آن فرود می‌آورند، نیکوست که از مشی‌ای واحد در مقابل رسانه‌ها برخوردار باشند. از قدیم گفته‌اند اندازه نگه‌ دار که اندازه نکوست.