|

درد مزمن تورم

تورم بالا یکی از مهم‌ترین علائم بیماری در اقتصاد است. در واقع نشانه تورم بالا در اقتصاد به‌مثابه تب یا عفونت است که می‌تواند اثبات کند فردی دچار بیماری شده . اقتصاد ایران سال‌های سال است که گرفتار تورم بالا است و این نشان می‌دهد که بیماری مزمن شده و چنانچه به صورت اساسی و اصولی درمان نشود، می‌تواند بحرا‌ن‌آفرین باشد.

هادی حق شناس
 تورم بالا یکی از مهم‌ترین علائم بیماری در اقتصاد است. در واقع نشانه تورم بالا در اقتصاد به‌مثابه تب یا عفونت است که می‌تواند اثبات کند فردی دچار بیماری شده . اقتصاد ایران سال‌های سال است که گرفتار تورم بالا است و این نشان می‌دهد که بیماری مزمن شده و چنانچه به صورت اساسی و اصولی درمان نشود، می‌تواند بحرا‌ن‌آفرین باشد.

متأسفانه سال‌های سال است که ریشه‌های بحران در اقتصاد کشور چاره‌اندیشی نشده‌اند و دولت‌ها به صورت مقطعی و کوتاه‌مدت مسائل را رفع و رجوع کرده‌اند و به ‌همین ‌دلیل مشکلات اقتصاد ساختاری حل نشده و به صورت مزمن درآمده‌اند. تورم بالا از‌جمله این موارد است و نکته‌ای که درباره تورم بالای اقتصاد ایران می‌توان گفت، این است که نرخ بالای تورم ناشی از افزایش تقاضای کالا و خدمات نیست و هم‌زمان با کاهش قدرت خرید و کاهش تقاضای کالا و خدمات، رشد تورم رخ می‌دهد که این مسئله وخامت شرایط تورمی را می‌رساند. درواقع باید گفت که اقتصاد ایران از شرایط تعادل خارج شده ‌ و راه‌حل موقت دولت‌ها برای حل مقطعی مشکلات‌شان چاپ پول بوده که به تشدید بحران دامن زده است.

از نظر من مهم‌ترین عامل تورم مزمن در اقتصاد ایران، بهره‌وری پایین است. شما می‌بینید که بر‌اساس اعلام مراجع رسمی کشور، میانگین رشد نرخ بهره‌وری در چهار دهه گذشته صفر بوده است. از سوی دیگر بررسی کنید که با وجود شش برنامه توسعه برای کشور، چند درصد این برنامه‌ها محقق شده است؟ بسیار غم‌انگیز است که بگوییم میزان تحقق این برنامه‌های توسعه هرگز بیشتر از ۳۲ تا ۳۳ درصد نبوده است؛ بنابراین باید گفت که تورم محصول همین بی‌برنامگی‌ها و بهره‌وری پایین در تمام بخش‌های اقتصادی و ارکان اجرائی است. درواقع باید گفت بی‌برنامگی و ادعاهای غیرعلمی در عرصه سیاست‌گذاری اقتصاد کشور به حدی است که دولت سیزدهم در ادعایی اعجاب‌آور اعلام کرد که حذف ارز چهارهزارو 200 تومانی فقط چهار قلم کالا را گران می‌کند! این تنها یک مثال از بی‌شمار اشتباهات اجرائی است که در عرصه اقتصاد وجود داشته و نشان می‌دهد فهم سیاست‌گذاران از اقتصاد کشور تا چه حد است؟ بنابراین وقتی مطالعه و فهم از اقتصاد در این سطح است، نباید انتظار داشت که در اقتصاد کشور معجزه رخ دهد.

باید اشاره کرد که راه‌حل برون‌رفت از این شرایط تصمیمات سخت است که سیاست‌گذاران حاضر به اتخاذ آن نیستند. به همین دلیل است که می‌بینیم تصمیمات مقطعی مانند افزایش قیمت نان یا بنزین و ارز و... در کوتاه‌مدت کار می‌کند و در بلندمدت مشکل باقی می‌ماند و در بر همان پاشنه می‌چرخد. متأسفانه باید گفت که این مشکلات مزمن و حل‌نشده اقتصاد سبب شده که خروج سرمایه از ایران شدت بگیرد و ظرف اقتصاد مدام کوچک و کوچک‌تر شود. این در حالی است که شاهدیم کشورهای همسایه و حتی کشورهای کوچکی مانند قطر، جمهوری آذربایجان، امارات و... مدام در حال جذب سرمایه خارجی هستند؛ اما این روند در ایران معکوس شده و روزبه‌روز شاهد خروج بیشتر سرمایه از کشور هستیم. بنابراین وقتی نرخ رشد سرمایه‌گذاری منفی باشد و اقتصاد مولد نیست، نمی‌توان انتظار افزایش اشتغال و تقویت عرضه را داشته باشیم و به تبع آن تورم صعودی خواهد شد. در حقیقت در اقتصاد غیرمولد شغل بیشتر و درآمد بیشتر وجود ندارد؛ در نتیجه قدرت خرید مردم پایین است و از آن سمت عرضه کالا و خدمات نیز پایین بوده و باعث تورم می‌شود. این خلاصه وضعیتی است که می‌شود برای شرایط اقتصادی کشور و دلایل صعودی‌بودن نرخ تورم ترسیم کرد و باید گفت تا وقتی ریشه‌ها درمان نشوند، اقتصاد کشور رو به بهبودی نخواهد رفت.  با این اوصاف باید گفت که اقتصاد ایران برای نجات از تورم مزمنی که گرفتار آن است، چاره‌ای ندارد جز آنکه بهره‌وری را در تمام بخش‌های اقتصادی بالا ببرد و سرمایه خارجی جلب کرده و با تسهیل شرایط کسب‌وکار مانع از خروج سرمایه از کشور شود تا بتواند ضمن تقویت تولید و بخش عرضه، اشتغال نیز ایجاد کرده و توان خرید مصرف‌کننده را نیز افزایش دهد که با توجه به شرایط موجود و گرفتاری‌های مناسبات روابط خارجی تقریبا ممکن به نظر نمی‌رسد.