|

انقلاب اسلامی و «عسرت و غفلت مردم»

هم زمان با چهل‌وچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب و مراسمی که به‌ خاطر موضوع برگزار می‌شود، بی‌مناسبت نیست که اشاره‌ای به عملکرد کارگزاران نظام در طول 43 سال گذشته کرده و شرایط مردم و ایران را مروری هرچند ناقص کنیم.

هم زمان با چهل‌وچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب و مراسمی که به‌ خاطر موضوع برگزار می‌شود، بی‌مناسبت نیست که اشاره‌ای به عملکرد کارگزاران نظام در طول 43 سال گذشته کرده و شرایط مردم و ایران را مروری هرچند ناقص کنیم.

بی‌تردید نقش امام و مردم در برپایی انقلاب اسلامی بی‌بدیل است. رهبری جریان انقلاب از یک سو و دل‌سپردن مردم به رهبری امام از سوی دیگر دست خاندان پهلوی را از کشور کوتاه کرد. از همان آغاز، حکمرانی جمهوری اسلامی در پی رفاه و بالابردن سطح زندگی مردم بود؛ امری که صمیمانه امام و مسئولان آن را دنبال می‌کردند و چنین شد که محرومیت‌زدایی از بسیاری از روستاها و حاشیه‌های شهرها آغاز شد و خط سیر کار چنان قوام گرفت که از امکانات طبیعی خداداد بدون اندیشه جایگزینی، برای رفاه مردم هزینه شد و چنان شد که لوله‌کشی گاز طبیعی تقریبا به همه نقاط کشور انجام و نیز شبکه برق به همه خانه‌ها و مغازه‌ها وارد شد و در اکثر شهرها و روستاها لوله‌کشی آب انجام شد. برای رفاه روستاییان و توسعه کشاورزی جواز حفر چاه‌های آب صادر و بسیاری از کشاورزان، بدون مجوز نیز چاه آب برای توسعه کشاورزی حفر کردند. آمار 15 میلیون اتومبیل‌سواری در کشور نشان می‌دهد که بسیاری از مردم صاحب خودروی سواری شده‌اند. متأسفانه به دلیل بی‌توجهی به بنیان‌های اقتصاد کشور و بی‌توجهی به تئوری‌های اثبات‌شده اقتصادی و نیز تحریم‌های ظالمانه دشمن و نیز تبلیغات در خارج از کشور و همچنین تبلیغات گسترده در داخل علیه برخی دولت‌ها و عملکرد آنان به‌خصوص دولت سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی بسیاری از مردم با شک و انکار به خدمات جمهوری اسلامی برای مردم نگاه می‌کنند و تأسف‌بارتر آنکه در چالش سیاه‌نمایی اوضاع مردم در کشور، که از سوی معاندان و مخالفان صورت می‌گیرد، برخی چهره‌های داخلی که خود را فدایی حکمرانی می‌دانند، برای آنکه از «سینه به تنور چسباندن» معاندان نظام و مردم‌گرایی عقب نیفتند، گوی سبقت را از آنان ربوده و با ادای کلمات و اصطلاحاتی که حتی بدترین دشمنان نظام آن را به کار نبسته‌اند، سعی در محبوب نشان‌دادن خود به قیمت ملوث‌کردن نظام برآمده‌اند. بگذریم که در زمان ریاست‌جمهوری حسن روحانی تریبون‌ها یکدست علیه ایشان فعالیت می‌کرد و نهایتا باعث بدبینی مردم به نظام شد.

شهردار تهران در طلیعه دهه فجر سال جاری در مقاله‌ای در روزنامه صبح شهرداری نوشته است که مردم دچار عسرت و غفلت شده‌اند. ایشان نوشته‌اند «عسرت همه تلخی‌ها و سختی‌هایی است که مردم ما از آن رنج می‌برند؛ اما غفلت چیست؟ غفلت نگه‌داشتن جامعه در ندانستن و ناآگاهی است». با تصدیق به اینکه واقعا بخشی کوچک از جامعه ازجمله معلولان و روستاییان دوردست به معنی واقعی دچار عسرت هستند، باید یادآور شد که تعمیم عسرت به عموم مردم ظلمی است که به نظام روا داشته‌اند. آمارهای رسمی از مصرف برخی کالاهای مختلف در ایران که نشان‌دهنده مصرف بیشتر از متوسط جهانی است، آیا نشانه عسرت مردم است؟ مگر آنکه کلمه عسرت برای ایشان معنی و مفهوم دیگری داشته باشد که در هیچ فرهنگ لغتی نیامده است و اگر دقت شود اصطلاح «عسر و حرج» به شرایط بسیار ناگواری که هیچ عملی ممکن نباشد، اطلاق می‌شود. به‌ طور مثال در فقه آمده است که اگر کسی دچار عسر و حرج از لحاظ دستیابی به مواد غذایی شد و حیات او به خطر افتاد، اکل میته هم جائز است. حال مقایسه کنید وضع مردم ما را با کسی که حیات او به خطر افتاده. آیا عسرت شامل مردم ما می‌شود؟ اینکه ما برای جذب مردم آنان را تنگدست و در سختی و ناتوان بنامیم، اهانت بزرگ به جمهوری اسلامی و هم‌نوایی با معاندان و مخالفان نظام است. همان‌طور که در قضیه برجام هم‌زمان با خروج آمریکا از برجام و مخالفت‌های رژیم اشغالگر قدس با برجام برخی بلندگوهای داخلی، هم‌راستا با اهداف آنها یعنی لغو برجام به‌ کار افتاد و نمونه آن هم همین جاسوس اعدام‌شده اخیر بود که در طی دوران تصدی و جاسوسی (هم‌زمان) علیه برجام سخن‌پراکنی می‌کرد. آری تورم موجود است و به‌زودی نیز رفع‌کردنی نیست؛ اما مگر این امر برایند حکمرانی 43‌ساله نیست؟ گو اینکه چنین افراد می‌خواهند همه را به گردن دولت روحانی بیندازند. بدون تعصب و به‌عنوان یک منتقد روش حکمرانی باید بر این مسئله تأکید کنم که خدمات جمهوری اسلامی به مردم بسیار قابل تحسین بوده است و اگر انتقادی وجود دارد، باید روش و سیاست‌های اعمال‌شده مورد توجه قرار گیرد. به‌علاوه چه کسانی در طول 43 سال حکمرانی این تصمیمات را اتخاذ کرده‌اند. نمی‌توان برخی را مقصر و برخی را فرشته نامید.

‌در همین موضوع «غفلت» که مد‌نظر ایشان است، باید از ایشان سؤال شود که چه کسی مردم را در ندانستن و ناآگاهی نگه داشته است؟ مگر وزرای فرهنگ و آموزش و پرورش از سوی مجلس تأیید نمی‌شوند. مگر منبریان از خط اسلام به دور افتاده‌اند و مگر دانشگاه‌ها جزایر دورافتاده از انقلاب و مردم هستند که اینها نتوانسته‌اند مردم را تربیت کنند و مردم را در غفلت نگه داشته‌اند. از بحث ایشان روشن است که می‌خواهند بگویند حکمرانی مردم را در غفلت و ندانستن و ناآگاهی نگه داشته است.

به قول دکتر رنانی خطاب به حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم که گفت اگر 35 سال مشغول سعی و خطا بوده‌اید و نتواسته‌اید کاری کنید، دیگر نمی‌توانید. اگر عسرت مردم را برای محکوم‌کردن قبلی‌ها و اظهار توانایی خود ارائه می‌کنید، یقین داشته باشید نه از آنان تواناتر هستید و نه خط‌مشی بهتری دارید و نه درست‌تر می‌اندیشید.

اما این را بدانید و یقینا می‌دانید و از آن رد می‌شوید که آنکه امروز دچار عسرت است، مردم نیستند. امروز ایران دچار عسرت است؛ زیرا منابع آن یا مصرف شده یا آلوده شده یا در حال انهدام است و این هم به خاطر خدماتی است که از منابع طبیعی ایران بدون دوراندیشی و جبران، خرج مردم شده است.

البته مردم شایسته زندگی بسیار بهتری هستند؛ اما اگر ایران نباشد و ایران دچار عسرت شود، برای مردم چیزی باقی نمی‌ماند. امروز آب‌های زیرزمینی تهی، آب‌های سطحی آلوده، جنگل‌ها در حال کاسته‌شدن، زمین‌ها و دشت‌ها در حال فرونشست، تأسیسات شهری و زیربنایی در حال استهلاک و هوای تنفسی مردم آلوده است. یادمان باشد ایران دچار عسرت شده است. باید به این بیندیشیم؛ والا روی‌آوردن به سیاست‌های پوپولیستی و شعارهای مردم‌دوستانه و جلب توجه آنها برای بقا در سمت‌ها و مدیریت‌ها 

ارزش ندارد.

اگر به فکر ایران و ارتقای آن باشیم، هرگز مردم نه‌تنها دچار عسرت نمی‌شوند؛ بلکه با شادمانی در کشوری آباد و سرزنده به سلامت خواهند بود. با قدردانی از انقلاب اسلامی که روح و جان جدیدی در کالبد مردمان دمید و با امید به آینده که با سیاست‌ها و خط‌مشی‌های نوین هم‌راستا با اندیشه‌های مترقیانه و علمی و به دور از آفت پوپولیسم و وعده‌های پوچ به مردم، ایران را آباد و سربلند کنیم.