|

خاورمیانه در مسیری جدید؟

درحالی‌که در دوره بعد از خاتمه جنگ سرد تقریبا همه مناطق جهان به‌تدریج از تمرکز بر اولویت‌های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک فاصله گرفته و بر توسعه اقتصادی و انسانی متمرکز شده‌اند، خاورمیانه را می‌توان آخرین منطقه‌ از جهان دانست که با تأخیر و به‌سختی در تلاش برای پیوستن به این روند غالب جهانی است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

درحالی‌که در دوره بعد از خاتمه جنگ سرد تقریبا همه مناطق جهان به‌تدریج از تمرکز بر اولویت‌های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک فاصله گرفته و بر توسعه اقتصادی و انسانی متمرکز شده‌اند، خاورمیانه را می‌توان آخرین منطقه‌ از جهان دانست که با تأخیر و به‌سختی در تلاش برای پیوستن به این روند غالب جهانی است. درحالی‌که شرایط جدید مؤلفه‌های مدرن تأثیرگذاری را جایگزین مؤلفه‌های سنتی بی‌حاصل و هزینه‌زا کرده است، این درک در خاورمیانه نیز شکل گرفته که اصرار بر مؤلفه‌های سنتی حاصلی جز بازماندن از روند توسعه و جریان‌سازی‌های دیپلماتیک نخواهد داشت. انتقال مرکز ثقل سیاست در جهان عرب از قاهره، بغداد و دمشق به ریاض و دوحه و ابوظبی و تمرکز این پایتخت‌ها بر اقتصاد و سیاست‌های نرم می‌تواند نقش مهمی در دگرگون‌کردن خاورمیانه داشته باشد.

عمل‌گرایی جریان غالب در عربستان در یکی، دو سال گذشته گسترده‌تر و فراگیرتر شده است. در سال‌های اولیه زمامداری بن‌سلمان تصور او این بود که شاید می‌تواند ضمن انجام اصلاحات در داخل و تمرکز بر جذب سرمایه خارجی و ابتکاراتی مانند چشم‌انداز 2030، هم‌زمان بلندپروازی‌های ژئوپلیتیک خود در منطقه، ازجمله جنگ در یمن و تقابل حاد با ایران را ادامه دهد و همچنان از ابزاری مانند قتل فجیع خاشقجی برای سرکوب مخالفان استفاده کند؛ اما برخی حوادث مانند حمله پهپادی به بخشی از تأسیسات نفتی سعودی در 2019 و عوارض ادامه‌دار جنگ یمن نشان داد که بدون تنش‌زدایی در خارج، اصلاحات در داخل و متنوع‌سازی منابع اقتصادی از بخت زیادی برخوردار نخواهد بود. در نتیجه، یکی، دو سالی است که رهبری سعودی بر رفع تنش در منطقه متمرکز شده و می‌کوشد بر عواملی که برای وجهه بین‌المللی کشور و جذب سرمایه‌گذاران خارجی مضر است، فائق آید. چشم‌انداز 2030 که هدفش متنوع‌سازی منابع اقتصادی، فاصله‌گرفتن از وابستگی به نفت، جذب توریسم و توسعه فرهنگی و هنری و ورزشی است، مستلزم جذب سرمایه و کارشناسان، متخصصان و چهره‌های مشهور خارجی است که علاوه بر رفع بی‌ثباتی‌های ناشی از تنش در خارج، ایجاد تحول در جامعه بسته و سنتی عربستان را ایجاب می‌کند.

در این چارچوب، سیاست خارجی جدید عربستان متوجه ایجاد توازن در سیاست خارجی و متنوع‌سازی منابع حمایتی سیاسی و اقتصادی شده است. توسعه رابطه با چین که خود بانی و مروج تمرکز بر توسعه اقتصادی در جهان در حال توسعه بوده و از این طریق در مدت نزدیک به پنج دهه مردم خود را از فقر و گرسنگی به آستانه تبدیل‌شدن به اقتصاد اول جهان رسانده، بسیار مهم است. توسعه روابط با چین که نفت می‌خرد و سرمایه و فناوری عرضه می‌کند، می‌تواند نقش مهمی در اصلاح مسیر این منطقه داشته باشد. عادی‌سازی روابط ایران و عربستان نیز سیاست، اقتصاد و فرهنگ در خاورمیانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برقراری آتش‌بس در یمن و ادامه آن در عمل پیامد دیگر سیاست خارجی جدید عربستان است. حمله روسیه به اوکراین نیز که موجب تمرکز ‌آمریکا و اروپا بر روسیه شد، بر میل عربستان برای تنش‌زدایی در منطقه و تمرکز بیشتر بر امکانات و توسعه داخل افزود؛ ضمن اینکه با اتخاذ سیاست بی‌طرفی و اقداماتی مانند برگزاری کنفرانسی در هفته آینده در ریاض درصدد تبدیل‌کردن این جنگ به یک فرصت برای خود است.

تصور عربستان این است که حائز شرایط لازم برای تبدیل‌شدن به دروازه جهان عرب شده و از این طریق فرصت بی‌سابقه‌ای برای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر خاورمیانه یافته است. اینکه سیاست داخلی و خارجی چنین کشوری در هر منطقه‌ای چگونه باشد، بی‌شک بر کل آن منطقه تأثیر می‌گذارد. به طور غیرمستقیم، مسیری که عربستان در داخل و خارج در پیش گرفته، می‌تواند مشوقی برای دیگر کشورهای منطقه باشد. در این زمینه باید دید که آیا این تحولات باعث توقف صدور افکار تکفیری و حمایت مالی از اهل تکفیر که طی ده‌ها سال منشأ افراط‌گری در بسیاری مناطق، ازجمله پاکستان و افغانستان بوده‌اند، خواهد شد. به طور مستقیم نیز عربستان درگیر برنامه‌های گسترده سرمایه‌گذاری در شماری از کشورهای خاورمیانه است. به‌عنوان مثال، عراق که مسیر توسعه اقتصادی را برگزیده، به گفته نخست‌وزیر آن کشور روی قول بن سلمان برای سرمایه‌گذاری صد میلیارددلاری در آن کشور حساب می‌کند. تحقق این اولویت عراق نیز مستلزم ثبات، امنیت و تنش‌زدایی داخلی و منطقه‌ای است که یکی از پیش‌شرط‌های مهم آن یعنی عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان حاصل شده است. عربستان با حدود 55 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و پنج میلیارد دلار سپرده‌گذاری در مصر بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار خارجی در مصر است. میزبانی مذاکرات جنگ داخلی سودان از سوی عربستان با وجود هم‌مرزی مصر با سودان گویای دست بالای عربستان است. اکنون سؤال مهم این است که آیا عربستان از طریق برنامه‌های اصلاحی و اقتصادی خود می‌تواند نفوذ نرم خود را در عراق و مصر که اتفاقا در گذشته دو مدعی رهبری جهان عرب بودند، گسترش دهد. عادی‌سازی روابط عربستان با اسرائیل می‌تواند اوج این روند تنش‌زدایی منطقه‌ای باشد. خبرهایی که هفته گذشته درباره عزم دولت بایدن در این زمینه منتشر شد، درخورتوجه است.