مشروطه ناصواب
این یادداشت درباره چرایی، چگونگی و بررسی پیامدهای انقلاب مشروطه نیست اما قصد دارم مفهوم مشروطه را برای توضیح موضوعات دیگری به کار گیرم. همچنین مشروطههای خوب و مفید را از بد و مضر متمایز کنم. در نگاه نخست مفهوم مشروطه با سلطنت و زمامداری قرابت پیدا میکند.
این یادداشت درباره چرایی، چگونگی و بررسی پیامدهای انقلاب مشروطه نیست اما قصد دارم مفهوم مشروطه را برای توضیح موضوعات دیگری به کار گیرم. همچنین مشروطههای خوب و مفید را از بد و مضر متمایز کنم. در نگاه نخست مفهوم مشروطه با سلطنت و زمامداری قرابت پیدا میکند. به لحاظ تاریخی و نظری اشاره دارد به تلاش و کوشش موفق و ناموفق مردمان در کشورهای مختلف که پادشاه را مشروط به تبعیت از قانون و تمکین از رأی مردم کنند؛ یعنی زمامداری مشروط به اراده و خواست اکثریت افراد جامعه باشد. در زندگی امروز عرصهها و موضوعات مختلفی وجود دارد که مشروط است. برخی از مشروطهها بدیهی و کمتر محل مناقشه است و برخی دیگر مناقشهبرانگیز، برخی مفید و دارای خیر جمعی و برخی از آنها مضر و دارای پیامدهای منفی است. یارانه به تولید مشروط است؛ مشروط به زمان، کیفیت و جهتگیری صادرات. در اغلب کشورها یارانهدادن به بخش تولید، مشروط به این است که در مدت زمان مشخصی بخش تولیدِ مشمول یارانه بتواند کیفیت تولید را افزایش دهد، رقابتپذیر شود و چهبسا صادرات به کشورهای مختلف از جمله جوامع پیشرفته داشته باشد. خرید کالای خاص از تولیدکننده یا فروشگاه هم مشروط است. اگر خریدار و مصرفکننده از کیفیت و خدمات راضی نباشد، دیگر اقدام به خرید از آنجا نمیکند. کسی هم انتظار ندارد که اگر فروشگاه یا تولیدکننده کالای بیکیفیت و گران ارائه کند، مصرفکنندگان به آن وفادار بمانند. به قول هیرشمن آنها گزینه خروج را انتخاب میکنند. دوستی مشروط به حمایت و تعهد دوستان است. ادامه تحصیل دانشجوی ضعیف که نتوانسته ترم موفق تحصیلی داشته باشد، مشروط میشود. آزادی هر فرد مشروط به ایجادنکردن مانع برای آزادی دیگران است. زندگی زناشویی مشروط به احترام و تعهد است. پژوهش علمی مشروط به رعایت معیارهای علمی است. در اغلب موارد تقدیر از کارکنان مشروط به زحمت آنهاست. در جلسات تقدیر از کارمندان اداری بارها شنیدهام که از کارکنان به خاطر زحماتشان تقدیر میشود. اما به نظر میرسد تقدیر باید مشروط به نوآوری و خلاقیت باشد نه زحمت صرف. زحمتکشان کار روتین و معمولی را با صرف زمان زیاد انجام میدهند اما با نوآوری و خلاقیت میتوان از زحمت کم کرد. در صورت تقدیر از کارکنان نوآور است که آنها به این موضوع میاندیشند که چگونه بهترین روش و شیوه را در قالب چارچوبها برای انجام کار بیابند. میتوان موارد متعددی از مشروطههای مفید را برشمرد اما مسئله بر سر مشروطههای ناصواب و دارای نتایج بد است. از یک مثال ساده شروع میکنم. نمره انضباط دانشآموزان که اخیرا در معدل آنها نیز اثرگذار است، در اغلب موارد مشروط به حرفشنوی، سربهزیری، بلهقربانگویی، پرسشنکردن از دستورالعملها و پذیرفتن بدون نقد و انتقاد دستورالعملهایی است که معمولا توسط مدیران سلیقهای انجام میشود. نتیجه چنین معیاری این است که دانشآموزان بدون مسئله و پرسش و فاقد تفکر انتقادی در امور رشد میکنند. مدیریت و پستهای اداری و همچنین ارتقا و ترفیع در سیستم اداری در اغلب موارد مشروط به تبعیت، وفاداری به افراد و گروه خاص و مجیزگویی است، در این صورت مسئول و مدیر مافوق از مدیر زیردست حمایت میکند و چهبسا ارتقا یابد در حالی که مدیریت در وهله اول قبول مسئولیت در مقابل جامعه است. مدیریت و مسئولیت بیش از هر چیز باید مشروط به توسعه و ارائه خدمات باکیفیت به افراد و ذینفعان باشد نه مشروط به تبعیت بی چون و چرا از مدیر بالاتر. چنین مشروطههایی برای جامعه زیانبار است. این مسئله حتی در مدیریت محیط دانشگاه نیز وجود دارد. رئیس یا معاونان دانشگاه برای مدتها مسئولیت داشتهاند و نهتنها پیشرفتی ایجاد نکردهاند بلکه سبب عقبماندگی دانشگاه شدهاند اما به دلیل تبعیت و سرسپردگی به افراد یا گروهی خاص سالها مدیر باقی ماندهاند. مشروطکردن برخی امور به جنسیت، قومیت، آشنایی و... نیز زیانبار است. استادی که در دادن نمره به دانشجو دارای سوگیری جنسیتی، هنجاری، قومی، سربهزیری و غیرنقادبودن دانشجو است، تمام معیارهای علمی را نقض و پیامدهای سوء زیادی ایجاد میکند. امروز میبینیم که راهانداختن کار اربابرجوع در سازمانهای اداری در مواردی مشروط به آشنایی است. همه برای انجامشدن کارشان به دنبال آشنا هستند. این آشناست که قفلها را باز میکند. 120 سال پیش جامعه تلاش کرد حاکم مستبد را مشروط کند و یک گام به جلو بردارد، امروز ما یک گام به جلو برداریم و سعی کنیم مشروطههای ناصواب را کاهش و مشروطههای مفید و دارای خیر جمعی را توسعه دهیم.