نوروز، پایهای برای نظم نوین منطقهای
دیپلماسی ایرانی: در عصر حاضر نوعدوستی، مدارا و ارزشهای اخلاقی و انسانی به یکی از حلقههای مفقوده جدی در زیست بینالمللی و مناسبات انسانی، تبدیل شده است. در شرایطی که قدرتهای بزرگ در شعار و عمل «اولویت را به کشورهای خود میدهند»، امنیت، رفاه و ثبات را تنها برای مردم خود میخواهند و بیتوجه به ارزشها و خواست ملتهای دیگر، بر طبل منافع ملی خودخواهانه میکوبند، به نظر میرسد جامعه بینالمللی بیش از هر زمان دیگری محتاج یک ترمیم اخلاقی و معنوی است. در واقع ملتهای جهان نیازمند یک ابرالگوی فرهنگی هستند که در آن حرفی از خودخواهی، خودبینی صرف و لزوم خودیاری نباشد و به جهان رنگولعاب اخلاقیتر و انسانیتر بدهد. براساساین با جرئت میتوان گفت «آیین نوروز» به واسطه ارتباط مستقیم با طبیعت و حیات و ویژگیهای عام انسانی و جهانی خود از این پتانسیل برخوردار است و میتواند به یک عامل فرهنگی اثرگذار در عرصه روابط بینالملل تبدیل شود.
دیپلماسی ایرانی: در عصر حاضر نوعدوستی، مدارا و ارزشهای اخلاقی و انسانی به یکی از حلقههای مفقوده جدی در زیست بینالمللی و مناسبات انسانی، تبدیل شده است. در شرایطی که قدرتهای بزرگ در شعار و عمل «اولویت را به کشورهای خود میدهند»، امنیت، رفاه و ثبات را تنها برای مردم خود میخواهند و بیتوجه به ارزشها و خواست ملتهای دیگر، بر طبل منافع ملی خودخواهانه میکوبند، به نظر میرسد جامعه بینالمللی بیش از هر زمان دیگری محتاج یک ترمیم اخلاقی و معنوی است. در واقع ملتهای جهان نیازمند یک ابرالگوی فرهنگی هستند که در آن حرفی از خودخواهی، خودبینی صرف و لزوم خودیاری نباشد و به جهان رنگولعاب اخلاقیتر و انسانیتر بدهد. براساساین با جرئت میتوان گفت «آیین نوروز» به واسطه ارتباط مستقیم با طبیعت و حیات و ویژگیهای عام انسانی و جهانی خود از این پتانسیل برخوردار است و میتواند به یک عامل فرهنگی اثرگذار در عرصه روابط بینالملل تبدیل شود. رسم و آیین نوروز یکی از نمادهای فرهنگ کهن ایرانی است که با وجود آنکه زمان زیادی از عمر آن میگذرد، همچنان پابرجا مانده و سنتها و هنجارهای نهفته در آن از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. تأکید بر ارزشهای اخلاقی، ترویج و تحکیم روابط انسانی و نوعدوستی، اهمیتدادن به طبیعت و محیط زیست، باور به امکانپذیری تغییر و بهترشدن و تأکید بر بهداشت و پاکیزگی از ویژگیهای برجسته فرهنگ نوروز است که به آن قابلیت اثرگذاری جهانی میبخشد.البته این ادعایی نیست که تنها ایرانیان به آن باور داشته باشند؛ اهمیت و پتانسیلهای تأثیرگذاری این آیین به اندازهای است که در ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰ میلادی) مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای روز ۲۱ مارس را بهعنوان «روز جهانی نوروز» به تصویب رساند. بهاینترتیب برای نخستین بار در تاریخ این سازمان نوروز بهعنوان مناسبتی بینالمللی به رسمیت شناخته شد. پیشازآن نیز پرونده نوروز در مهرماه ۱۳۸۸ از سوی هفت کشور تمدنی حوزه نوروز (ایران، جمهوری آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان) در فهرست جهانی میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسید و البته در سال ۱۳۹۳ با تقاضای الحاق پنج کشور دیگر (افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان) ثبت مجدد شد؛ فرایندی که حکایت از ظرفیتهای بزرگ این رخداد در پیوند ملتها دارد.نوروز، بهعنوان یک عید باستانی در تاریخ و فرهنگ ملل منطقه جایگاه ویژهای داشته و دارد؛ کشورهای حوزه نوروز از سالهای دور روابط تاریخی و دیرینهای را در زمینههای گوناگون با یکدیگر داشتهاند و هرچند در سالهای اخیر روابط آنها دچار فرازوفرودهای مختلفی بوده؛ اما عید نوروز، همچنان بهانه و دستاویزی برای تحکیم دوستیها و گسترش روابط میان ملتها و کشورهای منطقه است. نوروز نویدبخش این پیام انسانی است که میتوان همراه با طبیعت تمام سردیها، خصومتها و مشکلات را کنار گذاشت و همه چیز را از نو ساخت. میتوان مانند مادر طبیعت مهربان بود و بخشندگی و توسعه و رفاه را نهفقط برای یک ناحیه و قوم محدود و مشخص، بلکه برای همه انسانها و موجودات خواست. اهمیتدادن به این ارزشهای اخلاقی و انسانی در روابط بینالملل همواره میتواند زمینهساز برقراری صلح و ثبات باشد؛ زیرا با در اولویتقراردادن این آیینهای مشترک در کنار اهداف و منافع جمعی میتوان از خودخواهیها کاست و از ایجاد تفرقه جلوگیری کرد؛ کشورهای دارای عید نوروز با اتکا به آیینهای مشترک این عید باستانی میتوانند در جهت پیمانهای همکاری، صلح و دوستی میان یکدیگر و دیگر کشورهای منطقه حرکت کنند و به الگویی برای همگرایی تبدیل شوند. ضمن اینکه توسعه گردشگری نوروز میتواند در تقویت اقتصاد کشورهای این حوزه نیز مؤثر باشد. براساساین کشورهای حوزه نوروز میتوانند به واسطه درکی که از یک هویت مشترک دارند، به سمت منطقهگرایی سوق پیدا کرده و از این طریق تبادلات خود را در همه زمینهها افزایش دهند. برخلاف منطقهگرایی با اهداف سیاسی – امنیتی، در این نوع از منطقهگرایی استحکام بیشتری وجود دارد و پایههای فرهنگی – ارزشی به آن عمر درازتر و پایدارتری میبخشد. در نتیجه حوزه تمدنی نوروز از ظرفیتهای بالقوه زیادی برای همکاری و شکلدادن به فرهنگ جهانی برخوردار است که باید به همت رهبران این کشورها جنبه عملیاتی به خود بگیرد. بنابراین نگاه به نوروز نباید و نمیتواند یک نگاه محدود، بسته و ملی باشد؛ برای جمهوری اسلامی ایران که داعیههای تمدنی دارد و همواره درصدد شکلدادن به یک نظم منطقهای بومی و درونگرا (بدون مداخله قدرتهای بیگانه) بوده است؛ این آیین باستانی آغاز حرکت کنشمند برای نقشآفرینی، تولید فرهنگ و هنجارسازی در عرصه منطقهای و جهانی است؛ امری که البته تنها با شعار و گفتار به جایی نمیرسد و نیازمند تفکر استراتژیک، برنامهریزی راهبردی و توسعه هدفمند همکاریها و مناسبات با کشورهای منطقه است.