دیدار فعالان سیاسی با رئیسی از زبان سخنگوی حزب اصلاح‌طلب
سخنگوی حزب ندای ایرانیان، به بیان جزئیاتی از نشست شنبه شب رئیسی با فعالین رسانه‌ای پرداخت.
به گزارش فارس، شهاب طباطبایی، سخنگوی حزب ندای ایرانیان، به بیان جزئیاتی از نشست شنبه شب رئیسی با فعالین رسانه‌ای پرداخت.
طباطبایی گفت: دیشب جلسه فعالان سیاسی با رئیس‌جمهور یک شب مانده به آخرین روز ماه مبارک رمضان برگزار شد. به چند دلیل از جمله مختصر تصادفی در مسیر، با تاخیر و بعد از آغاز جلسه رسیدم، درست وسط حرف‌های آقای مجید انصاری که طرف راست آقای رئیس‌جمهور بود، آقای احمد توکلی هم چپ نشسته بود. بقیه بیست و پنج نفر هم دو طرفِ میز «یو شکل» سالن جلسه نشسته بودند.
وی افزود: این همان سالنی بود که آقای رئیسی می‌گفت روز ۲۸ مرداد پارسال و قبل از تشکیل کابینه جدید، در جلسه با هیات دولت سابق ساعت‌ها درباره کسری بودجه و اینکه چطور حقوق آخرماه کارکنان را بدهند چاره‌جویی و بحث می‌کرده‌اند.
طباطبایی ادامه داد: نوبتِ صحبت را آقای رنجبران مجری برنامه، یکی در میان براساس گرایش حاضران اعلام می‌کرد. معلوم شد که اکثر اولی‌ها بیش از زمانشان حرف زده بودند و به من و شش نفر دیگر که رسید نزدیک غروب و نوبتِ آقای رئیس جمهور شد. حرف‌هایم ماند و قرار شد بنویسم، البته که در جلسات مختلف همه حرف‌ها را زده‌ایم، بیشتر می‌ماند کار و عمل و قدم‌هایی که باید روی زمین و نه در هوا برداشت.
طباطبایی همچنین متن آنچه قرار بود در این جلسه مطرح کند را به شرح ذیل در اختیار فارس گذاشت:
«آقای رئیس‌جمهور سلام، ممنون از برگزاری جلسه و خداقوت. بابت اقداماتی نظیر تسریع در واردات و تزریق واکسن کرونا، اعتقاد عملی و آغاز جراحی بزرگ اقتصادی و آنچه پیش از من آقای لیلاز به آن‌ها اشاره کردند تشکر می‌کنم. البته معتقدیم ضروری است در این مسیر فشارها از دوش آسیب‌پذیرترها برداشته شود نه آنکه دوباره برخورداران فربه‌تر شوند. به این سه دلیل به این جلسه آمدم و حرف می‌زنم: اول اینکه در نیت خیر شما برای حل مسایل کشور تردید ندارم، دوم اینکه از روحیه مشارکت جو، نقدپذیر و سعه صدر شما آگاهم، سوم اینکه همچنان به آینده با وجود همه اتفاقات و ناگواری‌ها و ناکامی‌ها امیدوارم و البته مگر چاره‌ای جز امیدواری داریم؟
در طول این سال‌ها البته، فهمیده‌ام امیدواری با خوش‌خیالی و توهم تفاوت اساسی دارد، و البته از ناامیدی بدتر بلاتکلیفی است. همان بلاتکلیفی و بی‌تصمیمی که اول گریبان مسئولان را می‌گیرد و بعد به مردم سرایت می‌کند.
آنچه مردم را امیدوار می‌کند وجودِ مقامات و مسئولانی است که با درکِ درست و دقیق مسایل روز، با عبرت از گذشته، با نگاه رو به جلو و بدون پافشاری بر ذهنیات و دیدگاه‌های رسوب کرده با استفاده از اندیشه‌های انتقادی و اصلاح‌گرایانه با واقع‌بینی و پذیرش واقعیتِ جامعه‌ی امروز ایران تصمیمات معقول بگیرند و قاطعانه عمل کنند. و مهم‌تر اینکه نسل امروز ایران را با همه‌ی ویژگی‌ها و افکارشان بشناسند و بپذیرند، صراحتا عرض می‌کنم تلاش برای تغییر این نسل آنطور که ما و شما می پسندیم کاری بیهوده و بلکه پٌر پیامد خواهد بود.
مقاماتی که باور داشته باشند در جهان امروز بدون تبادل و رابطه با دیگران حکمرانی از نوع خوبش امکان پذیر نیست.
داشتنِ مسئولانی که با به کار بستن روش‌های درستِ تجربه شده‌ی دنیا و عدم اصرار بر بعضی واژه‌های تکراری، بی‌نتیجه و در نتیجه ملال آور و خلاصه با کوتاه آمدن از تلاشِ بی‌فایده و پرهزینه برای اختراعِ دوباره‌ی چرخ، آرزوی مردمی است که می خواهند با چنگ و دندان امیدشان را حفظ کنند.
به نمایندگی از یکی از جوان‌ترین احزاب کشور خیرخواهانه خدمتتان عرض می‌کنم آنچه تحت عنوان استفاده از نیروهای جوان، مومن، دانا و باانگیزه قرار بوده عملیاتی شود کمی تا قسمتی در جاده‌ای غیر از مسیر اصلی در حال پیشروی است.
عبارت مومن یا انقلابی تعبیری با تفسیرهای سلیقه‌ای، گسترده و بعضا مبهم است که متاسفانه بیش از آنکه به کارآمدی، پیشرفت و تحقق رفاه و آسایش مردم بیانجامد در مواردی بسیار به گسترشِ ریا و مانور انقلابی‌نمایی و خود‌مومن اظهاری تنزل پیدا کرده. این از آن موارد بلاتکلیف و مبهمی است که راه را برای حذفِ بسیاری نیروهای جوان، باانگیزه و پرتلاش با برچسب غیر انقلابی یا غیر مومن باز کرده است.
بسیاری از نیروهای متخصص که به خدای خود و خدمت به مردم و کشور مومن و پایبند هستند، تنها به این دلیل که ظاهری متفاوت دارند یا مرز امیدواریِ واقع‌بینانه را با توهم و تخیل به هر مناسبتی مخدوش نمی‌کنند و دادن شعارهای فضایی و تخیلی را انقلابی‌گری نمی‌دانند در عمل حذف شده‌اند، و در اصل کشور و مردم از خدماتشان به دلیل همین تفسیرها محروم شده. زیره به کرمان می‌برم، خود شما احتمالا بعد از این نه ماه حتما متوجه این موضوع و به ویژه انتخاب اشتباه بعضی از اعضا کابینه و مدیران میانی با چنین ویژگی‌هایی شده‌اید.
در اغلب کشورهای دنیا، البته به راه حلی نسبتا مناسب در مقایسه با سایر گزینه‌ها رسیده اند، احزاب، یعنی بخشی از این جمع حاضر وظیفه آموزش و تربیت کادرها را برعهده گرفته‌اند. مدیران میانی و تخصصی مگر در شرایط خاص جابجا نمی‌شوند و...
حتما در ابتدا ایراداتی خواهد داشت اما بفرمایید تحزب را جدی بگیرند، این یک شعار نیست، یک ضرورت است. نسخه‌ها و روش‌هایش هم مشخص و معلوم است فقط اراده و همت و شجاعت می‌خواهد.
آقای رئیس‌جمهور لطفا قاطعانه و شفاف از فضای مجازی دربرابرِ مرتجعین صیانت کنید، نگذارید در آستانه قرن پانزدهم و در میانه تحولات شگفت و پر سرعت عصر اینترنت، در دوران ریاست جمهوری شما، اتفاقاتی بیافتد که به آن اعتقادی ندارید، تاریخ بی‌رحم‌تر از منتقدین شما کار خود را می‌کند. مردم در این راه پشتیان شما هستند.
کوتاه می‌کنم، از جنابعالی بعنوان بالاترین مقام اجرایی کشور و رییسِ «همه» جمهور درخواست می‌کنم اجازه ندهید دلسوزانِ منتقدِ اصلاح‌گرا که هدفی و تصوری جز پیشرفت و آبادنی کشور ندارند و آمارِ شفاف اقتصادی و شاخص‌های معتبر نیز بر درستی این هدف در دورانِ مسئولیت‌شان گواهی می‌دهد حذف و خانه‌نشین شوند. دنیا بیش از آنکه می‌دانیم گِرد است».
