پاسخ حزب ندای ایرانیان به خبرگزاری دولت:
با فرار رو به جلو و انکار، نمیتوان واقعیت انزوا و تحریم ایران و گروگان گرفتن آینده جوانان ایران را حل کرد
حزب ندای ایرانیان: با سخنرانی و موعظه نمیتوان کشور را اداره کرد. برای همه اقتصاددانان کشور با هر گرایش اقتصادی، آینده ترسناک اقتصادی کشور قابل پیشبینی ست. با فرار روبهجلو و انکار، نمیتوان واقعیت انزوا و تحریم ایران و گروگان گرفتن آینده جوانان ایران را حل کرد.
به گزارش شبکه شرق، پس از انتشار بیانیه حزب ندای ایرانیان در مورد شرایط اقتصادی کشور که شامل توصیف شرایط فعلی کشور و همینطور پیشنهادهایی مشخص برای جناب آقای رئیسی، رئیس دولت سیزدهم بود، ایرنا خبرگزاری رسمی دولت به همراه تعدادی از خبرگزاریهای همسو به این بیانیه واکنش نشان دادند. حزب ندای ایرانیان ضمن استقبال از توجه جریانات حامی دولت به این بیانیه لازم میداند در پاسخ به نقدهای منتشرشده، موارد زیر را جهت تنویر افکار عمومی و همینطور رسانههای حامی دولت بیان نماید:
1-متأسفانه مطالب منتشرشده در نقد بیانیه حزب ندای ایرانیان، مبتنی بر استدلالات متکی بر علم اقتصاد و آمار و ارقام شفاف نیست و طبق روال همیشگی، نویسندگان حامی دولت سیزدهم، برخلاف بیانیه شفاف حزب، صرفاً به تکرار شعارهای کلی و غیرعلمی پرداختهاند. علاوه بر این در مطالب تولید شده این خبرگزاری، هیچیک از آمار و ارقام منتشرشده در بیانیه حزب ندای ایرانیان در توصیف شرایط کشور پاسخ داده نشده است. آمار و ارقامی که اگر خبرگزاری محترم دولت به آن توجه میکرد، پاسخ همه مطالب خود را در آن مییافت.
2-همانگونه که در بیانیه حزب ذکرشده است حزب ندا در دوره حیات خود تلاش داشته در چارچوب منافع ملی و دفاع از حقوق شهروندان موضعگیری کند و از همین رو بهرغم هم سویی حداقلی با دولت قبلی در آن سالها نیز بیمحابا منتقد عملکرد دولت آقای حسن روحانی بوده است که بیانیههای 2 آذر 1398، 6 بهمن 1399، 7 تیر 1399، 21 تیر 1399، 24 آذر 1399، 19 فروردین 1400، 23 فروردین 1399 و... در نقد برنامههای اقتصادی و اجتماعی دولت دوازدهم از جمله آنها هستند.
3-خبرگزاری دولت مدعی شده است "چه کسی میتواند در عرض یک سال و پنج ماه خرابهای که از روحانی تحویل گرفته را تغییر اساسی دهد و ورق را برگرداند". با فرض پذیرفتن این ادعا، این حرف بیش از اینکه حمله به دولت قبل باشد، حمله به رئیسجمهور و دولت سیزدهم و وعدههای دادهشده از سوی ایشان در ایام انتخابات است. این جناب آقای رئیسی هستند که باید پاسخ دهند چگونه در مناظرههای تلویزیونی با علم به وضعیت کشور و به پشتوانه برنامه 7 هزارصفحهای وعده دادند که در سال اول فعالیت دولت، تورم را 50 درصد کاهش میدهند و در سال دوم به زیر 10 درصد میرسانند. وعدهای که برای همه اقتصاددانان کشور "غیرواقعی" و "غیرعلمی" بودنش با علم به منابع و ظرفیتهای کشور و با علم به دلایل تورم کشور، بدیهی بود. کما اینکه بر اساس آمار رسمی منتشرشده در مرکز آمار ایران، دولت محترم کشور را با تورم 45 درصدی تحویل گرفت و تورم کشور هماکنون ۴۶ درصد است که احتمالاً تا پایان سال به 50 درصد برسد. ادعای خبرگزاری دولت به این معناست که رئیس دولت برخلاف ادعاهایشان از شرایط کشور اطلاع نداشتهاند و بدون شناخت دقیق از وضعیت اقتصادی پا به عرصه گذاشتند و وعدههای غیر صادقانه طرح کردهاند. در صورت رد این فرضیه، معنای بدتری متصور است و آن اینکه ایشان و تیمشان اساساً شناختی از واقعیتهای کشور و اصول علم اقتصاد نداشتهاند.
4-در مورد مطالب آن خبرگزاری در مورد تیم مذاکرهکننده؛ اگر قرار باشد حزب ندای ایرانیان به جناب آقای روحانی و دولت ایشان نقدی داشته باشد؛ این نقد مربوط به عدم توانایی در به موفقیت رساندن گفتگوهای برجام پس از شکست رئیسجمهور سابق آمریکا تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای روحانی ست. ضمن آنکه معتقدیم عهدشکنی آمریکا و خروج یکجانبه و خلاف تعهدات بینالمللی از سوی ایالاتمتحده آمریکا و ترامپ برجام را به بنبست کشاند، هیچ توجیهی برای عدم به نتیجه رساندن گفتگوهای آقای عراقچی در وین در سال 1399 و 1400 قابلپذیرش نیست. کما اینکه در مطلب منتشرشده آن خبرگزاری، صحت این خبر پذیرفتهشده است. بر این باوریم که منافع مردم ایران بالاتر از هر مصلحتی بود که فشارهای داخلی مخالفین دولت آقای روحانی باعث ارجاع دادن ادامه گفتگوهای آقای عراقچی به تشکیل دولت بعدی نشود.
این نقد به دولت جناب آقای رئیسی و تیم سیاست خارجی ایشان نیز وارد است. وقتکشی و سوزاندنِ زمان باعث شد کشور در شرایطی قرار گیرد که امروز، همان توافق وین برای ایران تبدیل به رؤیای دور شود و احتمالاً مجبور باشیم برای حل پرونده برجام، امتیازاتی بیشتر از امتیازات مذاکرات وین به طرف مقابل بدهیم.
در این میان نباید فراموش کنیم، مصوبه دوازدهم آذرماه ۱۳۹۹ مجلس اصولگرای یازدهم یکی از موانع اساسی و جدی برای عدم تحقق توافق هستهای و پیچیدهتر کردن روند مذاکرات در دولت دوازدهم بود، موضوعی که بارها توسط رئیسجمهور وقت مورد انتقاد قرار گرفت. چه کسی پاسخگوی هزینههای مالی سنگینی ست که به دلیل خودخواهی جریان سیاسی خاص، به مردم نجیب ایران واردشده است؟
5-در حال حاضر نیز اثرات تحریم بر اقتصاد کشور واضح و مشخص است. "عدم فروش تتمه یکمیلیون و سیصد هزار بشکه نفت ظرفیت صادراتی "، "فروش نفت بسیار پایینتر از قیمت جهانی "، "هزینه بالای انتقال پول نفت فروختهشده " و "تحمیل کردن 15 تا 20 میلیارد دلار هزینه به تجارت ایران به دلیل گران خریدن، ارزان فروختن و هزینه جابهجایی ارز ناشی از تحریم " بخشی از اثرات تحریمها بر اقتصاد کشور است که کسری آن از جیب مردم تأمین میشود. بدیهی ست ارزش پول ملی در دولت آقای روحانی به همان دلیلی سقوط کرد که در دولت آقای رئیسی سقوط کرده است؛ اما این کاهش ارزش پول ملی در این دو دولت، یک تفاوت اصلی دارد؛ و آن اینکه دولت آقای روحانی با فروش 300 هزار بشکه نفت آنهم باقیمت زیر 25 دلار دچار این شوک اقتصادی شد. درحالیکه دولت جناب آقای رئیسی به لطف به قدرت رسیدن بایدن، با فروش بیش از یکمیلیون بشکه نفت و آنهم باقیمت بالاتر.
آنچه طی هفتههای اخیر در مورد وضعیت گاز برای ایران پیش آمد هم ناشی از تحریمهای این سالهاست که افتخاری برای جریان اصولگرا به شمار میآید. طبق برنامه ششم توسعه، میزان تولید گاز ایران باید به یک میلیارد و سیصد میلیون مترمکعب میرسید که به دلیل عدم سرمایهگذاریهای ناشی از تحریم، کشور پانصد میلیون مترمکعب از آن برنامه عقب است. به گفته وزیر نفت دولت سیزدهم برای نگهداشت و افزایش تولید گاز، به بیش از 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز بوده است. در شرایطی که تحریمها از سال 2011 تاکنون بیش از هزار میلیارد دلار ضرر مالی به کشور تحمیل کرده است، نمیشد بخش کوچکی از این مبالغ، هزینه سرمایهگذاری در میادین گازی و نفتی بهخصوص میادین مشترک میشد؟ بگذریم از امکانپذیر نبودن تهیه فنّاوریهای روز دنیا برای سکوهای فشارافزای میدان پارس جنوبی برای تثبیت و افزایش تولید که یکی دیگر از دستاوردهای حامیان تحریم برای کشور بوده است. از شما میپرسیم کدام دشمنی میتوانست با این برنامهریزی کشور را بهجایی برساند که به گزارش کمیسیون انرژی مجلس، تولید گاز ایران در پارس جنوبی تا سال 1410 حداقل به نصف برسد و یکی از بحرانهای 5 سال آینده ایران، بحران تأمین گاز شود؟
6-پیشبینی شرایط بینالمللی آینده ایران کار سختی نیست. همانطور که در زمان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل در سال 2005 نتایج آن قابل پیشبینی بود. ولی در پاسخ به منتقدین، دولت آقای احمدینژاد به پشتوانه رسانههای همسو مثل صداوسیما، تحریمها را کاغذ پاره خواند و آینده جوانان ایران را به مدت دو دهه در یکی از پیچیدهترین و سختترین پروندههای نظام بینالملل گرفتار کرد. اکنون نیز اجماع بینالمللی علیه ایران در شرایطی در حال رقم خوردن است که وزارت امور خارجه در خواب زمستانی است. "ناتوانی دولت در برقراری ارتباطات مناسب با کشورهای همسایه "، "صحبتهای رئیسجمهور چین در مورد جزایر ایرانی "، "صحبتهای رئیسجمهور کره جنوبی در مورد ایران و امارات "، "سخنان ضد ایرانی رئیسجمهور عراق در مورد خلیجفارس "، "نشست مشترک روسیه، ترکیه و سوریه بدون حضور ایران " و "اجماع شکلگرفته در اتحادیه اروپا علیه ایران " در شرایطی اتفاق افتادهاند که وزارت امور خارجه در این میان تنها نظارهگری منفعل است. دور نیست که با ادامه انفعال و بیتوجهی وزارت امور خارجه، بحران دیگری برای کشور رقم بخورد و زندگی و اقتصاد و معیشت مردم ایران بیش از بیش قربانی ماجراجوییهای دولت و جریانهای اصولگرای حامیاش شود. حزب ندای ایرانیان به جز تغییر وزیر امور خارجه و تیم مذاکرهکننده و جایگزینی تیمی شجاع، کاربلد و آگاه به مسائل بینالملل، راهی دیگری برای برون رفت از شرایط فعلی نمیبیند.
7-در مورد ادعای آن خبرگزاری در مورد «افایتیاف»، حزب ندای ایرانیان پیشازاین نیز در بیانیههای متعدد بر لزوم پذیرفتن «افایتیاف» تأکید داشته است و آن را نوعی خود تحریمی تعبیر کرده است. «افایتیاف» میتواند برای کشور بیش از تهدید، فرصت باشد. امروزه مبادلات روان بانکی با بانکهای مهم و معتبر جهانی لازمهاش «افایتیاف» است. توسعه کشور هم بدون روابط بانکی مقدور نیست. همچنین بر اساس اعلام رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا، در حال حاضر رئیس ستاد مبارزه با کالای قاچاق، حجم کالای قاچاق ایران را 5/12 میلیارد دلار اعلام کرده است. پیوستن به «افایتیاف» بیش از هر کس به ضرر مافیای قاچاق در ایران است که منافع خود را تهدید شده میبیند. علاوه بر این مگر ایران در دنیای شفاف امروز چه نقلوانتقال مالی دارد که از افشا شدن آن بترسیم و نگران باشیم؟ مشکلات پیشآمده در تبادلات مالی ایران علاوه بر محدودیتهای ایجادشده در فروش نفت به ضرر همه تولیدکنندگان و بازرگانان داخلی ست که باید بخشی از درآمدهای خود را هزینه انتقال ارز کنند و برخلاف همه بازرگانان دنیا از باز کردن LC بانکی محروم هستند. نمیتوان از یکسو وزیر کشور دولت سیزدهم برای ایجاد اشتغال، دست یاری بهسوی بخش خصوصی دراز کند و از سوی دیگر دولت، حاضر به تلاش برای برداشتن محدودیتهای مالی بانکی بینالمللی کشور نباشد.
8-دولت سیزدهم باید پاسخگوی شرایط فعلی و عملکرد خود باشد. خبرگزاری محترم دولت لازم است بهجای پاسخ دادنهای سیاسی به بیانیه یک حزبِ نگران آینده ایران، پاسخگو و مطالبه گر باشد: وعده کاهش پنجاهدرصدی تورم توسط جناب آقای ابراهیم رئیسی در سال اول چه شد؟ وعده ساخت یکمیلیون مسکن در سال اول به کجا رسید؟ وعده یکمیلیون شغل در سال اول دولت به چه نتیجهای رسید؟ عاقبت دستور از بین بردن فقر توسط رئیسجمهور را بفرمایید؟ فراموش نکردیم نتیجه جراحی اقتصادی باآنهمه سروصدا و جشن گرفتن به ادامه همان روند گذشته در 7 پله بالاتر منجر شد. چرا دولت بابت آن جراحی بینتیجه حاضر به عذرخواهی نیست؟ عملکرد دولت در حوزه خودروسازی بهجز نجومی شدن قیمتهای خودرو و کاهش بیش از بیش کیفیت خودروها چه دستاوردی داشته است؟
9-بار دیگر تأکید میکنیم که اقتصاد یک علم است و اجرای آن نیاز به کارگزارانی مجهز به علم روز دنیا و مدیرانی شجاع و باتجربه برای ایجاد ابزارهای مناسب ازجمله ایجاد نقلوانتقال مالی مناسب را دارد. با سخنرانی و موعظه نمیتوان کشور را اداره کرد. برای همه اقتصاددانان کشور با هر گرایش اقتصادی، آینده ترسناک اقتصادی کشور قابل پیشبینی ست. با فرار روبهجلو و انکار، نمیتوان واقعیت انزوا و تحریم ایران و گروگان گرفتن آینده جوانان ایران را حل کرد.
یادمان نرود دهه هشتادیها که این روزها به نماد اعتراض در کشور تبدیل شدند، نسلی هستند که از بدو تولد، کشور را در کشوقوس ناشی از تحریمهای اقتصادی دیدهاند و آرزوی روزهای خوب برای کشور و زندگیشان دارند. یادتان نرود کشور تنها متعلق به شما و همفکرانتان نیست که خواستههای تمام اشتباه خود و هزینههای ناشی از آن خواستهها را به تمام 85 میلیون شهروند ایرانی تحمیل کنید. شهروندانی که همه آنها به اعتبار قانون اساسی از حقی برابر برای زندگی عزت مندانه در این کشور برخوردار هستند.
حزب ندای ایرانیان 3 بهمن 1401