نشانهای از جبران خطای گذشته شورای نگهبان نمیبینیم
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: به نظر هیچ نشانهای از اینکه شورای نگهبان به خطای خود توجه کند یا آن استراتژی که سبب کاهش مشارکت شده را جبران کند، نمیبینیم. اگرچه معتقدم شورای نگهبان خود تصمیمگیر نیست و تصمیمسازانی از جمله نهادهای امنیتی، کارشناسان امنیتی یا جریانهای سیاسی که به یکدستسازی دست میزنند، برای این نهاد هم تصمیمسازی کرده و اینچنین فضایی را فراهم میکنند.
به گزارش شبکه شرق، جهانبخش خانجانی فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که در دو انتخابات گذشته، از سوی اصلاحطلبان دو نظریه متفاوت برای حضور در انتخابات به هر شکل و عدم حضور در انتخابات به دلیل رد صلاحیت گسترده وجود داشت که در نهایت این اختلاف نظر باعث شکست در این جریان سیاسی شد. اصلاحطلبان قرار است در انتخابات آتی چه روندی را در پیش بگیرند، گفت: هنوز زود است که بخواهیم درباره انتخابات آینده صحبت کنیم. اما نکته مهم، از نظر من روندی است که حاکمیت دنبال میکند، شیوهای که مجموعه حاکمیت در مواجهه با مشارکت مردم به کار میگیرد، روند درستی نیست. اگر قرار است مردم در تصمیمگیری و تصمیمسازی دخالت داشته باشند، باید فرآیند مشارکتجویی را هم گسترش و تقویت کرد.
بخش هایی از گفت و گوی خانجانی را در ادامه می خوانید:
در انتخابات گذشته به طور عینی و ملموس، حاکمیت خلاف این مسیر حرکت کرد و طبیعی است که با رد صلاحیتهای گستردهای که شکل گرفت، اقبال مردم و حتی سلایق مردم در جهت رسیدن به چنین فرآیندی را مسدود کرد. وقتی چنین فضایی ایجاد شود، طبیعی است که شما باید براساس مؤلفههایی که تأثیرگذار در مشارکتجویی مردم هستند، تصمیم بگیرید.
نمیشود عواملی که از سوی حاکمیت و مردم تاثیرگذار هستند را نادیده بگیرید. اگر ما بخواهیم به این موضوع خیلی ساده نگاه کنیم، اول باید شکافی که بین مردم و حاکمیت وجود دارد به نوعی ترمیم شود و زمینه حضور نخبگان و کسانی که میتوانند این شکاف را کاهش دهند، افزایش پیدا کند. در نتیجه در چنین شرایطی شما میتوانید امیدوار باشید که در انتخابات شرکت کرده یا نقش داشته باشید.
فرآیند انتخابات یک فرآیند فرعی است و سطح نازل مشارکت مردم، انتخابات است اما در عینحال نماد و سمبل کمی حضور و مشارکت مردم، همین انتخابات است که وقتی شما زمینه آن را فراهم نمیکنید یا مسدود میکنید، نباید انتظار داشته باشید که انتخابات پرشور باشد. البته اصلاحطلبان و مجموعه احزاب سیاسی بعد از اینکه به جمعبندی رسیدند، اظهارنظر میکنند.
اگر من به جای حاکمیت بودم، با توجه به شرایط بدی که در حال حاضر به لحاظ اقتصادی وجود دارد، طور دیگری رفتار میکردم. در تجربه یکدست کردن حاکمیت، دولت و نهادهایی که پشتپرده آن بودند دریافتند که یکدست کردن حاکمیت علاوه بر آنکه تأثیری در فرآیند مشارکتجویی نمیگذارد، به نوعی ناامیدی مردم را گسترش میدهد و بهترین کار این است که مؤلفههای شرکت مردم در انتخابات را افزایش دهند، از حذفهای بیمورد و نظارت استصوابی غیرمطلوب جلوگیری کنند و در آن صورت شما میتوانید امیدوار باشید که مردم به تأثیرگذاری امید داشته باشند.
بنابراین اینکه مردم فقط در سطح ظاهری حضور پیدا کنند و یک جریان سیاسی خاص کرسیهای مجلس یا هر کرسی دیگر را تصاحب کند، طبیعی است که شما نمیتوانید درخصوص شرکت یا عدمشرکت در انتخابات صحبت کنید.
به نظر هیچ نشانهای از اینکه شورای نگهبان به خطای خود توجه کند یا آن استراتژی که سبب کاهش مشارکت شده را جبران کند، نمیبینیم. اگرچه معتقدم شورای نگهبان خود تصمیمگیر نیست و تصمیمسازانی از جمله نهادهای امنیتی، کارشناسان امنیتی یا جریانهای سیاسی که به یکدستسازی دست میزنند، برای این نهاد هم تصمیمسازی کرده و اینچنین فضایی را فراهم میکنند.
اگر آنها درک کنند که این شرایط تأثیرگذار نبوده و رهبری آنچه گفت واقعی بوده است، آن وقت به نظر میرسد شورای نگهبان هم به این نکته تمکین کند. ما نباید تصور کنیم که آنچه رهبری بیان میکنند با آنچه در عمل میخواهند، متفاوت است. در نتیجه وقتی ایشان میگویند نباید جفا شود، جفا را نسبت به چه کسانی میگویند؟ کسانی که در فرآیند انتخابات به ناحق محروم شدند.
مردم از لحاظ اقتصادی، سیاسی و فرآیندهای حاکمیتداری ناراضی هستند و طبق نظرسنجی که خود دولت و دیگر مجموعههای علمی دارند، ۸۵ درصد حتی بیشتر از این مقدار نسبت به عملکرد حاکمیت و دولت ناراضی هستند و اگر این نارضایتی برطرف نشود، طبیعی است که نمیشود شاهد یک حرکت امیدآفرین باشیم.