ماکرون در فکر قبضه قدرت؟
درز وقایع یک نشست محرمانه رئیسجمهوری فرانسه حکایت از آن دارد که امانوئل ماکرون، جوانترین رئیسجمهوری فرانسه، فکرهایی برای قبضه قدرت در سر دارد.
به گزارش شبکه شرق، خبرگزاری راشا تودی در نوشتاری به تحلیل تلاشهای امانوئل ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه برای باقی ماندن در قدرت ورای مدت قانونی تعیینشده پرداخته، آن هم در حالی که محدودیت زمانی حفظ قدرت، از ارزشهای جوامع دموکراتیک غربی عنوان میشود.
یک نشست (نهچندان) محرمانه
در ۳۰ اوت نشستی پشت درهای بسته میان امانوئل ماکرون و روسای احزاب اپوزیسیون در پاریس برگزار شد؛ اما ظاهراً درها آنقدرها هم بسته نبود و یکی از بخشهای این نشست که در آن به مسئله ریاستجمهوری فرانسه پرداخته شده، به رسانهها درز پیدا کرد!
در حال حاضر رئیسجمهوری فرانسه میتواند دو دوره پنج ساله در قدرت باشد. رئیس اپوزیسیون راست فرانسه در این نشست پیشنهاد کرد تا ریاستجمهوری فرانسه به یک دوره هفتساله برگردد، یعنی به وضعیتی قبل از آنکه نیکولا سارکوزی مقدار آن را کاهش اما تعداد دورهها را به دو دوره افزایش دهد. در آن صورت رئیسجمهوری فرانسه هفت سال در مقام خود میماند و بعد دیگر به شهروندی عادی تبدیل میشود. به گفته منابع خبرگزاری فرانسه، امانوئل ماکرون در پاسخ به این پیشنهاد گفت: «محدودیت تعداد دورههای ریاستجمهوری یک فاجعه مزخرف است.» ظاهراً مشکل ماکرون نه با طول دورهها، بلکه با تعداد آنهاست.
محدودیت توسط نیکولا سارکوزی، رئیسجمهوری سابق فرانسه در ۲۰۰۸ وضع شد و دلیلش روشن نیست. آیا او سعی داشت جاهطلبی خود را محدود کند؟ یا «سارکو آمریکایی» میخواست فرانسه را بیشتر شبیه به آمریکا کند؟ کسی نمیداند. اما رئیسجمهوری کنونی فرانسه ظاهرا این تصمیم را یک اشتباه میداند و باور دارد که باید هر چند بار که میخواهد رئیسجمهور شود.
فرانسوا بیرو، سیاستمدار نزدیک به ماکرون که در این نشست حضور داشت، گفت که چنین سخنانی را از زبان ماکرون نشنیده و «لبخند بر فضا حاکم بوده است.» او چنین توصیف میکند که گویی ماکرون یا این سخنان را به زبان نیاورده و یا اگر هم گفته، با لحنی کنایی ادا کرده است. شاید هم چنین باشد؛ اما رئیس سابق مجمع ملی فرانسه در ژوئن هم همین حرف را زد. آیا این واقعاً میتواند یک تصادف بوده باشد؟ بیشک چنین نیست. امانوئل ماکرون، جوانترین رئیسجمهوری فرانسه فکری در سر دارد. چه گزینههایی پیش روی اوست؟
او در ۲۰۲۷ باید قدرت را تحویل دهد؛ اما بر خلاف آمریکا، در فرانسه فردی که دو دوره ریاستجمهوری را برعهده داشته، میتواند دوباره به قدرت بازگردد. تغییر در قانون اساسی میتواند به ماکرون این فرصت را دهد که در ۲۰۲۷ دوباره در انتخابات شرکت کند. در غیر این صورت، او باید تا ۲۰۳۲ صبر کند و اگر رئیسجمهوری بعدی محبوبیت خوبی داشته باشد، قانون دو دوره پنج ساله میتواند کار را برای ماکرون سخت کند.
سود شخصی یا منفعت جناحی؟
ماکرون جوان است و در ۲۰۲۷ تنها ۴۹ سال خواهد داشت. فرانسوا بیرو میگوید: «ماکرون رهبر دموکرات فرانسه و اروپا باقی خواهد ماند.» در اینجا باید طیف سیاسی فرانسه را در نظر داشت. رقبای احتمالی ماکرون چه کسانی هستند؟ حتی اگر ماکرون محبوبیت پایینی داشته باشد، باز هم رقبای چندانی ندارد. ادوارد فیلیپ، نخستوزیر سابق فرانسه در دولت ماکرون ممکن است یکی از این گزینهها باشد. همچنین ژرالد دارمنن، وزیر کشور بلندپرواز فرانسه از همین حالا خود سعی دارد خود را به عنوان رئیسجمهوری بعدی کشورش معرفی کند. او در تیم ماکرون حضور داشته و مورد حمایت نیکولا سارکوزی است.
برای ماکرون، بهترین گزینه روی کار آمدن مارین لوپن، نماینده حزب «اجتماع ملی» در انتخابات ۲۰۲۷ است. او از پس اداره کشور بر نمیآید، چراکه ناتوان است و مقامات قضایی، نظام آموزشی و ساختار کشورداری چپ فرانسه از او نفرت دارند. آنها عملاً از اجرای سیاستهای لوپن سر باز خواهند زد و یک هرجومرج به پا خواهد شد. در این صورت، بازگشت ماکرون در ۲۰۳۲ چندان دشوار نخواهد بود. و اگر اصلاحاتی در قانون اساسی صورت گیرد، ماکرون میتواند بدون محدودیت در دوره ریاستجمهوری، قدرت را در دست گیرد.
اما آیا این وافعا تنها یک بلندپروازی شخصی است؟ بله؛ ماکرون هم مانند بسیاری از سیاستمداران رگهای از روان پریشی خودخواهانه دارد، اما در عین حال او یکی از بهترین سربازهای نظام غرب است. آیا هنوز به وجود «سرباز ماکرون» نیاز است؟ او در دوران کرونا تمام تلاشش را کرد و در جنگ اوکراین هم به شکل تماموقت فعال است. ماکرون میلیون میلیون مهاجر را در حاشیه شهرهای فرانسه اسکان داده و هیچ سیاستمدار فرانسوی به خوبی او با حلقههای مالی بینالمللی و خواص چندملیتی غربی ارتباط ندارد.
او سرباز فرانسوی خوب این نظام است؛ چه به عنوان رهبر فرانسه، و چه در جایگاه رهبر اتحادیه اروپا بعد از «اورزولا فون در لاین». به قول فرانسوا بیرو: «ماکرون رهبر دموکرات فرانسه و اروپا باقی خواهد ماند.»
رازی که رسانهها فاش کردند
«درز» خبر نشست ماکرون و اعضای اپوزیسیون فرانسه در رسانهها یک آزمون است. رسانه هرگز به شکل تصادفی به موضوعی نپرداخته یا درباره آن سکوت نمیکند. روزنامهنگاران زمینه را برای اقدامات سیاسی فراهم میکنند. ماکرون میخواهد بداند که جامعه فرانسه چه واکنشی در قبال چنین تغییری در قانون نشان خواهد داد. آیا با توجه به میزان محبوبیت پایین ماکرون، برگزاری همهپرسی برایش گران تمام خواهد شد؟ این برنامه باید با دقت طرحریزی شود.
این رسانهها ابتدا پشت دست ماکرون بازی کرده و به اظهارات او مبنی بر اشتباه سارکوزی در کوتاه کردن دوره ریاستجمهوری دامن میزنند. بعد توجیهات و قصهپردازیهایی خواهند پرداخت که با انتقاد دیرینه آنها از رهبرانی مانند شی جینپینگ، ولادیمیر پوتین و بشار اسد (روسای جمهور چین، روسیه و سوریه) در تضاد است. رسانههای فرانسه در روایتها خود میکوشند تا تمدید دوره ریاستجمهوری را توجیه کنند و خواهند نوشت: «ممکن است یک چهره خاص یا شرایط خاص وجود داشته باشد، مانند جنگ، که نیاز باشد رئیسجمهوری بیشتر از ۱۰ سال در قدرت باقی بماند.» آنها ناگهان به جامعه خود یادآوری میکنند که «میشود برای مدتی طولانی قدرت را به یک نفر واگذار کرد، بدون اینکه تبدیل به یک دیکتاتور شود.»
شاید این روزها که فرانسه در آفریقا وادار به خارج کردن نیروهایش شده، روزنامهنگاران آفریقایی بیشتر از همه درباره آن «لحن کنایی» ماکرون بنویسند. بیشک آنها به ارتباط میان این اظهارات ماکرون در نشست پشت درهای بسته و کودتای اخیر گابن توجه کردهاند؛ کودتایی که در پی سومین دوره ریاستجمهوری «علی بونگو» روی داد که تا حدی با حمایت ماکرون رقم خورد. در عین حال، رئیسجمهوری فرانسه با سومین دوره ریاستجمهوری «آلفا کنده» در گینه مخالفت کرد. وقتی بحث ذهنیت و شرارت ماکرون در میان باشد، همهچیز آشکار و عیان است.