|

دولت ترامپ چگونه در آستانه مذاکرات، بازی می‌کند؟

پویایی مذاکرات ایران و آمریکا در سایه تماس‌های فشرده دیپلماتیک و تناقض‌گویی‌های واشنگتن

تحلیل‌گران معتقدند تناقضات واشنگتن، نه از ناهماهنگی در سیاست‌گذاری آمریکا، بلکه از رویکردی هدفمند در چارچوب «دیپلماسی فشرده» ناشی می‌شود؛ راهبردی که در آن، فشارهای روانی، سیاسی و رسانه‌ای هم‌زمان با گفت‌وگوهای دیپلماتیک افزایش می‌یابند تا زمینه‌ساز کسب امتیازات بیشتر در پای میز مذاکره شوند. در واقع، ایالات متحده تلاش دارد با تشدید این فشارها، ایران را وادار به تصمیم‌گیری سریع‌تر و انعطاف‌پذیری بیشتر در برخی حوزه‌های اختلاف‌برانگیز کند.

دولت ترامپ چگونه در آستانه مذاکرات، بازی می‌کند؟
 
به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ مالک مصدق: دیروز جمعه و در آستانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ایالات متحده، تحرکات دیپلماتیک و امنیتی واشنگتن و تل‌آویو وارد مرحله‌ای تازه شده است. منابع خبری از دیدار استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه، با مقامات بلندپایه اسرائیلی در پاریس خبر داده‌اند؛ دیداری که تنها یک روز پیش از آغاز مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن صورت می‌گیرد و از تلاش اسرائیل برای اثرگذاری بر مواضع آمریکا حکایت دارد. به گزارش پایگاه خبری آکسیوس، ویتکاف روز جمعه با دیوید بارنیا، رئیس سازمان اطلاعات موساد، و ران درمر، وزیر امور استراتژیک اسرائیل، در پاریس دیدار و رایزنی کرده است. این دومین دیدار او با مقامات اسرائیلی در کمتر از یک هفته محسوب می‌شود؛ پیش از این، وی پس از پایان دور نخست مذاکرات با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در عمان، مستقیماً با ران درمر دیدار و محتوای مذاکرات را با وی در میان گذاشته بود.

 

رایزنی‌های موازی، تاکتیک فشار یا ناهمگونی دیپلماتیک؟
 
این سلسله رایزنی‌های فشرده میان واشنگتن و تل‌آویو در حالی انجام می‌شود که اسرائیل همواره مخالف جدی هرگونه توافق هسته‌ای با ایران بوده و به طور سنتی در پی فضاسازی منفی برای بی‌اعتبار کردن گفت‌وگوها و افزایش فشار بر تهران است.
 
چنین تحرکاتی، گرچه مسبوق به سابقه است، اما در این مقطع زمانی خاص، از اهمیتی مضاعف برخوردار شده است.
در همین حال، استیو ویتکاف در دیدار با مقامات اسرائیلی اعلام کرده که دولت ترامپ به دنبال حل دیپلماتیک بحران هسته‌ای ایران است. این موضع‌گیری، در حالی مطرح شده که هم‌زمان، تحلیل‌گران از تناقض در رفتار و گفتار مقامات آمریکایی سخن
می‌گویند. از یک سو، ایالات متحده مدعی تمایل به حل مسالمت‌آمیز بحران است و از سوی دیگر، در تلاشی هماهنگ با متحدان منطقه‌ای خود، در پی اعمال فشار حداکثری بر تهران برآمده است.

 

تناقضات گفتاری، ابزار چانه‌زنی یا سیاست اصولی؟
 
تحلیل‌گران معتقدند این تناقضات نه از ناهماهنگی در سیاست‌گذاری آمریکا، بلکه از رویکردی هدفمند در چارچوب «دیپلماسی فشرده» ناشی می‌شود؛ راهبردی که در آن، فشارهای روانی، سیاسی و رسانه‌ای هم‌زمان با گفت‌وگوهای دیپلماتیک افزایش می‌یابند تا زمینه‌ساز کسب امتیازات بیشتر در پای میز مذاکره شوند. در واقع، ایالات متحده تلاش دارد با تشدید این فشارها، ایران را وادار به تصمیم‌گیری سریع‌تر و انعطاف‌پذیری بیشتر در برخی حوزه‌های اختلاف‌برانگیز کند.
در این میان، تهران نیز با نگاهی واقع‌بینانه و با اتکا به تجربه‌های پیشین، به استقبال این دور از مذاکرات می‌رود. عباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران، در جریان سفر اخیرش به مسکو تصریح کرده که "تردیدهای جدی نسبت به انگیزه‌های طرف آمریکایی داریم، اما در مذاکرات با جدیت و اراده کامل شرکت می‌کنیم". این سخنان، از یک‌سو بیانگر بی‌اعتمادی ریشه‌دار تهران نسبت به واشنگتن، به‌ویژه پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ است، و از سوی دیگر، نمایانگر عزم ایران برای ورود مسئولانه و حرفه‌ای به فرآیند مذاکرات با هدف رفع تحریم‌ها و تضمین حقوق هسته‌ای مشروع خود.

 

مذاکرات؛ میدان رقابت دیپلماتیک یا صحنه فرصت‌سازی؟

از منظر دیپلماتیک، چنین فضای پرابهامی اگرچه موجب پیچیدگی فرآیند گفت‌وگوها می‌شود، اما ذات مذاکرات بین‌المللی همواره با چنین فشاری همراه بوده است. در عرف روابط بین‌الملل، بهره‌گیری از اهرم‌های فشار پیش از ورود رسمی به مذاکرات، امری متداول تلقی می‌شود؛ طرفین تلاش می‌کنند پیش از نشستن بر سر میز مذاکره، موضع خود را تقویت کرده و در معادلات قدرت، دست بالا را به خود اختصاص دهند.

 
در مجموع، آنچه در شرایط کنونی اهمیت دارد، نه تناقض‌های ظاهری در گفتار مقامات آمریکایی یا تحرکات پشت‌پرده اسرائیل، بلکه اراده سیاسی طرفین برای دستیابی به توافقی پایدار و مورد قبول متقابل است. مادامی که دو طرف، خطوط قرمز یکدیگر را درک کرده و مسیر گفت‌وگو را با هدف حل اختلافات ادامه دهند، امید به حصول نتیجه‌ای معقول همچنان پابرجاست. فرآیند مذاکرات جدید، آزمونی دیگر برای سنجش بلوغ دیپلماتیک طرفین است؛ آزمونی که موفقیت آن در گرو درک متقابل، احترام به منافع مشروع یکدیگر، و عبور از بازی‌های تاکتیکی زودگذر خواهد بود.