|

اکونومیست: آیا جنگ غزه به مذاکره صلح ختم خواهد شد؟

​اکونومیست نوشت: رهبران جهان در تلاش جهت برنامه ریزی برای آینده، به گذشته چشم دوخته اند. جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا در یکی از اظهارات علنی متعدد خود در مورد جنگ نزدیک به یک ماهه‌ی غزه، گفت: «وقتی این بحران تمام شود، باید چشم اندازی از آینده وجود داشته باشد، و از نظر ما [این چشم انداز]باید راهکار دو دولتی باشد».

اکونومیست: آیا جنگ غزه به مذاکره صلح ختم خواهد شد؟

به گزارش شبکه شرق، ترامپ در ژانویه ۲۰۲۰، پس از سال‌ها پیگیری، سرانجام از یک طرح صلح به ظاهر جدی که توسط دامادش، جرد کوشنر، طراحی شده بود، رونمایی کرد. این طرح که تقریبا به طرز خنده داری به نفع اسرائیل بود، در همان ابتدای کار، یک طرح مرده محسوب می‌شد. این طرح، تنها ۷۵ درصد از کرانه باختری اشغالی را به فلسطینیان می‌داد، آن هم در سه بلوک مجزا که با بزرگراه‌هایی به هم متصل می‌شدند.

اکونومیست نوشت: رهبران جهان در تلاش جهت برنامه ریزی برای آینده، به گذشته چشم دوخته اند. جو بایدن، رئیس‌جمهور امریکا در یکی از اظهارات علنی متعدد خود در مورد جنگ نزدیک به یک ماهه‌ی غزه، گفت: «وقتی این بحران تمام شود، باید چشم اندازی از آینده وجود داشته باشد، و از نظر ما [این چشم انداز]باید راهکار دو دولتی باشد».

ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرده است. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز همینطور. همچنین، نشست اضطراری اتحادیه عرب در ماه گذشته نیز با درخواست برای «مذاکرات جدی» پیرامون راه حل دو دولتی به پایان رسید.

در ادامه این مطلب آمده است: در سال ۲۰۰۵، زمانی که اسرائیل غزه را ترک کرد و حدود ۸۰۰۰ شهرک نشین یهودی را از سرزمینی که از سال ۱۹۶۷ تحت اشغالش بود بیرون آورد، هیچ کس درک درستی درباره ماجرا نداشت و نمی‌دانست چگونه باید با آن مواجه شود.

برخی امیدوار بودند که تمایل اسرائیل به واگذاری اراضی اشغالی یک روند و گامی به سوی توافق نهایی با فلسطینی‌ها باشد.

برخی دیگر این تصمیم اسرائیل را صرفا یک اقدام تاکتیکی دانستند و معتقد بودند اسرائیل با صرف نظر کردن از تسلط بره غزه ممکن است به دنبال این باشد که کنترل خود را بر کرانه باختری مستحکم کند. بعدا معلوم شد نظر اخیر درست بوده است.

از ۷ اکتبر که اسرائیل پس از حمله حماس، برنامه ریزی برای تهاجم زمینی به غزه را آغاز کرد، سردرگمی مشابهی به وجود آمده است. فلسطینی‌ها می‌ترسند که این جنگ به یوم النکبة دوم منجر شود.

(یوم النکبة به آوارگی جمعی فلسطینی‌ها از سرزمینشان در سال ۱۹۴۸، اشاره دارد). وزرای راست افراطی اسرائیل امیدوارند که این جنگ فرصتی را برای اشغال مجدد غزه و بازسازی شهرک‌های برچیده شده یهودیان، فراهم کند.

در مقابل، تعداد اندکی از جمله جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده نیز امیدوارند که این وضعیت، فرصتی برای احیای روند به کما رفته‌ی صلح اسراییلی-فلسطینی باشد.

در حال حاضر، این یک رویای دور و دراز است. ژنرال‌های اسرائیلی پیش بینی می‌کنند جنگ غزه چند ماه به طول بیانجامد.

اما هم آن‌ها و هم بسیاری از قدرت‌های خارجی امیدوارند که در نهایت، کنترل غزه را به تشکیلات خودگردان فلسطین که بر بخش‌هایی از کرانه باختری حکومت می‌کند، منتقل کنند. احتمالاً نیرو‌های حافظ صلح نیز برای کمک به انتقال قدرت وارد غزه خواهند شد.

البته آن‌ها تردید دارند که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان، بدون اینکه تضمینی برای گفتگو‌های معنادار درباره تشکیل کشور فلسطین دریافت کند، حاضر باشد کنترل غزه را در دست بگیرد.

به عبارت دیگر، در هر طرحی برای «روز بعد» از پایان جنگ در غزه، لازم است امکان دستیابی به راهکار دو دولتی مورد بررسی قرار بگیرد. آنچه به عنوان راهکار دو دولتی شناخته می‌شود، طرحی کلی است که طی چندین دهه تغییر چندانی نکرده است.

بر اساس این طرح، یک کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری تشکیل خواهد شد. اسرائیل بخش‌هایی از سرزمین تحت کنترلش را با بخش‌هایی از کرانه باختری که در آن شهرک‌های بزرگ ساخته است، مبادله خواهد کرد. اورشلیم (بیت المقدس) بین دو طرف تقسیم خواهد شد و کنترل بر بخش تاریخی شهر به صورت مشترک خواهد بود.

همچنین بر اساس این طرح، تعداد کمی از آوارگان فلسطینی می‌توانند به اسرائیل بازگردند، در حالی که بقیه در فلسطین یا خانه‌های کنونی خود در جا‌های دیگر ساکن خواهند شد. اسرائیل انتظار دارد که کشور فلسطین غیرنظامی سازی شود.

پس از دو دهه گفتگو‌های جدی، روند صلح در سال ۲۰۱۴ متوقف شد. از آن زمان تاکنون هیچ مذاکره جدی صورت نگرفته است. مذاکره‌کنندگان اکنون نمی‌توانند از جایی که مذاکره را پایان دادند، آن را از سر بگیرند.

در زمان امضای توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳، تنها ۱۱۶۳۰۰ شهرک نشین اسرائیلی در کرانه باختری زندگی می‌کردند، اما در پایان سال ۲۰۲۱، تعداد این شهرک نشین‌ها به ۴۶۵۴۰۰ نفر رسیده بود.

بیشتر آن‌ها در مناطقی متمرکز شده اند که در راهکار دو دولتی احتمالاً طی یک توافقنامه واگذار می‌شود، اما با افزایش جمعیتشان، نفوذ سیاسی آن‌ها نیز افزایش یافته است و حتی با تسلیم زمین‌هایی که در آن ساکن نشده اند نیز مخالفند.

وضعیت منطقه نیز نسبت به قبل پیچیده‌تر شده است. در سال ۲۰۰۲ اتحادیه عرب، طرح عربستان سعودی برای صلح با اسرائیل را تصویب کرد. این طرح به تل آویو وعده می‌داد پس از پذیرش راه حل دو کشوری، روابط اسرائیل با کشور‌های عربی عادی سازی می‌شود و با پایان دادن به درگیری با فلسطینی ها، اسرائیل می‌تواند به تمام درگیری‌های منطقه‌ای خود پایان دهد. قرار بود ابتکار صلح عربی، یک انگیزه قدرتمند برای اسرائیلی‌ها باشد.

اما منطقه نسبت به سال ۲۰۰۲ تغییر کرده است. برخی از شبه نظامیان، از حزب الله لبنان تا حوثی‌ها در یمن، اکنون قدرتمندتر از کشور‌هایی هستند که در آنجا حضور دارند. اینکه دولت‌های عربی به درگیری خود با اسرائیل پایان دهند دیگر کافی نیست، بازیگران غیردولتی نیز باید با این کار موافقت کنند.

مسائل دیگری نیز وجود دارد که البته ساده‌تر است؛ از جمله اینکه راه حل دو دولتی، پرهزینه خواهد بود. حتی قبل از این جنگ فعلی، فلسطینیان انتظار کمک برای بازسازی غزه را داشتند و این توقع و هزینه هایش اکنون بسیار بالاتر خواهد بود.

مذاکره کنندگان در نشست ناموفق کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰، درباره بودجه ۳۰ میلیارد دلاری برای جبران اموال از دست رفته آوارگان فلسطینی گفتگو می‌کردند. البته کشور‌های حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی که در سال‌های اخیر روابط خود را با اسرائیل تقویت کرده اند، ممکن است تمایل بیشتری به پرداخت پول داشته باشند تا نشان دهند که فلسطینی‌ها را به حال خود رها نکرده اند.

با این حال، بزرگترین مانع بر سر راهکار دو دولتی، فقدان اراده سیاسی برای مذاکره و اجرای آن است و نه توافق درباره جزئیات این طرح. با وجود ائتلاف نتانیاهو متشکل از نیرو‌های راست افراطی و سیاستمداران مذهبی، روند جدی صلح وجود نخواهد داشت.

البته بعید است که این ائتلاف، پس از جنگ غزه مدت زیادی دوام بیاورد و مخالفان نتانیاهو امیدوارند که دولت بعد از او بیشتر مایل به مذاکره با فلسطینی‌ها باشد.

مردم عادی هر دو طرف باور خود به راه حل دو کشوری را از دست داده اند. در سپتامبر ۲۰۲۲ نظرسنجی مؤسسه دموکراسی اسرائیل که یک اندیشکده غیرحزبی است، نشان داد که تنها ۳۲ درصد از یهودیان اسرائیل از راهکار دو دولتی حمایت می‌کنند، در حالی که در پنج سال قبل، ۴۷ درصد از آنان حامی این ایده بودند.

اعراب اسرائیل که یک پنجم جمعیت را تشکیل می‌دهند، همچنان این ایده را تایید می‌کنند، اگرچه حمایت آن‌ها نیز کاهش یافته و از ۸۷ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۷۱ درصد در سال ۲۰۲۲ رسیده است.

حمایت از این راهکار در میان فلسطینی‌ها نیز به شدت کاهش یافته است. نتایج یک نظرسنجی که در ژوئن ۲۰۲۳ توسط مرکز تحقیقات سیاست و نظرسنجی فلسطین انجام شد، نشان داد که تنها ۲۸ درصد فلسطینیان هنوز از راه حل دو دولتی حمایت می‌کنند.

این در حالی است که حدود ۵۳ درصد از آن‌ها ده سال پیش از این ایده حمایت می‌کردند، اگرچه همان زمان هم فقط ۳۹ درصدشان آن را عملی می‌دانستند.

خوشبین‌ها نسبت به اینکه نتایج این نظرسنجی‌ها کژتابی دارد، امیدوارند. آن‌ها می‌گویند [کاهش حمایت از ایده دو دولتی در نظرسنجی ها]از این ناشی می‌شود که مردم فکر می‌کنند این ایده یک راه حل نشدنی و غیرممکن است. یک روند صلح معنادار می‌تواند نتایج نظرسنجی‌ها را تغییر دهد.

یکی از وزیران سابق فلسطینی می‌گوید: «فکر نمی‌کنم مردم ما فرصتی برای پایان دادن به اشغالگری را رد کنند». اما وقایع هفته‌های اخیر می‌تواند مواضع هر دو طرف را در برابر ایده سازش، سخت‌تر کند.

مانند همیشه در اسرائیل، برخی از قوی‌ترین حامیان پایان دادن به اشغالگری، نیرو‌های نظامی هستند. پس از حمله اخیر حماس، تعداد کمی از اسرائیلی‌ها به طور علنی درباره راهکار تشکیل دو کشور یا هر راه‌حل دیگری صحبت می‌کنند.

اما مقامات نظامی درباره این موضوع در پشت در‌های بسته بحث می‌کنند. این تا حدی به این دلیل است که دولت نتانیاهو قادر به برگزاری یک بحث جدی درباره استراتژی بلندمدت اسرائیل نیست.

اکنون این سوال مطرح می‌شود که چه کسی نقش میانجی را بازی خواهد کرد. اگرچه روسیه و چین هر دو آرزوی ایفای نقش در صلح خاورمیانه را دارند، اما هیچ یک اهرم یا اعتبار زیادی برای قبول چنین نقشی ندارند. اتحادیه اروپا می‌تواند خود را به عنوان یک میانجی صادق معرفی کند، اما جدی گرفته نمی‌شود.

با این وضعیت، فقط امریکا باقی می‌ماند. بایدن طی سه سال اول ریاست جمهوری خود، موضوع درگیری اسرائیل و فلسطین را نادیده گرفت و در سال ۲۰۲۴ نیز چیز‌های دیگری را در سر خواهد داشت.

علاوه بر این، نه اسرائیلی‌ها و نه فلسطینی‌ها احتمالاً روند صلح را با رئیس‌جمهوری که به زودی ممکن است کنار گذاشته شود، آغاز نخواهند کرد. اگر بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ پیروز شود، می‌تواند تلاش کند رهبری اقدامات برای رسیدن به صلح را به دست بگیرد.

اما دونالد ترامپ داستان دیگری خواهد داشت. او در ژانویه ۲۰۲۰، پس از سال‌ها پیگیری، سرانجام از یک طرح صلح به ظاهر جدی که توسط دامادش، جرد کوشنر، طراحی شده بود، رونمایی کرد.

این طرح که تقریبا به طرز خنده داری به نفع اسرائیل بود، در همان ابتدای کار، یک طرح مرده محسوب می‌شد.

این طرح، تنها ۷۵ درصد از کرانه باختری اشغالی را به فلسطینیان می‌داد، آن هم در سه بلوک مجزا که با بزرگراه‌هایی به هم متصل می‌شدند. اسرائیل، دره اردن را که بخش حاصلخیز این سرزمین است برای خود حفظ می‌کرد و در مقابل، چند تکه از بیابان بایر در نقب را به فلسطینی‌ها می‌داد.

پایتخت فلسطین نیز به چند حومه فقیر بیت المقدس شرقی محدود می‌شد. جای تعجب نداشت که فلسطینیان حتی از بحث در مورد این پیشنهاد خودداری کردند.

 

منبع: انتخاب