محسن هاشمی رفسنجانی:
مگر در همه خیابانها و ساختمانها حجاببان داریم که در مترو داریم؟/ چرا مترو را تافته جدابافته کردید؟
محسن هاشمی نوشت: اگر در سراسر تهران و ایران، براساس قانونی مشخص در خیابانها، کوچهها، پیادهروها و ساختمانها از حجاببان و تذکردهنده رسمی امر به معروف استفاده میکنیم، در متروی تهران هم از آن استفاده شود. ولی حال چگونه است که شبکه متروی تهران تافته جدا بافته از همه مکانها شده است.
به گزارش شبکه شرق، «شبکه مترو به مثابه کف خیابان» عنوان یادداشت محسن هاشمیرفسنجانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: کلانشهرها و لذا تهران، دارای هزاران کیلومتر بزرگراه، خیابان، کوچه، پیادهرو و میلیونها واحد صنفی و ساختمانهای عمومی و خصوصی مورد تردد مردم هستند.
در 130 سال اخیر تعداد زیادی از کلانشهرها به شبکه حمل و نقل ریلی انبوه بر مجهز شدهاند که برای دریافت هزینه سفر به دو نوع تقسیم میشوند. روش «معمولا باز» (Normaly Open) که در ورودی به سامانه، هیچ کنترلی وجود ندارد و گهگاه توسط بازرس در داخل قطارها کنترل اعمال میگردد و در صورت عدم پرداخت هزینه سفر، جریمه سنگین میشوند.
روش دوم که در متروهای سنگین مورد استفاده قرار میگیرد روش «معمولا بسته» (Normaly Close) است، بدین معنی که با ارایه و کنترل بلیت امکان ورود وجود دارد. لذا میتوان گفت شبکه حمل و نقل عمومی هیچ فرقی با کف خیابان ندارد.
حال اگر ما در سراسر تهران و ایران، براساس قانونی مشخص در خیابانها، کوچهها، پیادهروها و ساختمانها از حجاببان و تذکردهنده رسمی امر به معروف استفاده میکنیم، در متروی تهران هم از آن استفاده شود. ولی حال چگونه است که شبکه متروی تهران تافته جدا بافته از همه مکانها شده، به صورتی که نه وزارت کشور و نه شرکت بهرهبرداری راهآهن شهری تهران و حومه مسوولیت آن را به عهده نمیگیرند.
کجا این تصمیم گرفته شده و اگر امری خودجوش در جهت امر به معروف است، چرا گروهی که آن را سامان دادهاند حرفی نمیزنند و مسوولیتی را به عهده نمیگیرند؟ براساس تجربه خود به عنوان مدیرعامل اسبق شرکت راه آهن شهری تهران و حومه تا آنجایی که به خاطر دارم از سال 90 بعد از خروج اینجانب از مترو، یعنی 12 سال پیش، تغییراتی در مدیریت و ساختار شرکت بهرهبرداری مترو داده شد و معاونت فرهنگی و اجتماعی به ساختار شرکت بهرهبرداری اضافه گردید و تعداد زیادی در این معاونت مشغول شدند و اعلام شد که تفاوت متروی تهران با دیگر متروها داشتن پیوست فرهنگی است.
در صورتی که به این وسیله حمل و نقل عمومی انبوه بر در اکثر کشورها فقط نگاه خدماتی و مسافری وجود دارد. در طول این 12 سال فعالیتهای متعدد فرهنگی برای شبکه مترو در نظر گرفته شده است از جمله کتیبه و پوسترهای فرهنگی، نمایشگاه کتاب و نمایشگاههای موضوعی ویژه، کتابخانه در مترو و همکاری با نمایشگاه کتاب و.... همکاری در زمان گسترش بیماری کرونا، ایجاد تقویم فرهنگی متناسب با اعیاد ملی و مذهبی و اقدام برای فعالیتها، تبلیغ مسائل مهم کشور از جمله فرزندآوری و... جشنهای ایستگاهی مانند نیمهشعبان و ... گرامیداشتها از جمله هفته بسیج، دفاع مقدس، در ایستگاههای منتخب، استقرار مشاوران حقوقی یا مشاوره روانشناسی، در ایستگاههای منتخب، تست فشار و قند با همکاری نظام پرستاری مشاوره برای سلامت روان با عنوان «جان تازه»، حضور گروههای همخوانی و حال احتمالا حجاببانها، در هر صورت به نظر شعار شهردار تهران زاکانی کلانشهر تهران الگوی جهان اسلام است و تفاوت متروی تهران با متروهای دیگر کشورها داشتن پیوست فرهنگی است که هزینههای آن به قیمت بلیت اضافه میشود و سوبسید آن را افزایش میدهد، چرا که میگویند که ما به شهر زیرزمینی تهران نگاه فرهنگی داریم. درستی این سیاستها و هزینهها در متروی تهران باید به بحث کارشناسی گذاشته شود؟!!