|

آسیب‌شناسی یک چالش سیاسی

غلبه نگرش حزبی بر منافع ملی

عبارت «منافع ملی» امروزه با یک فهم مدرن و جدید (‌بر‌خلاف آنچه در اروپای قدیم مرسوم بوده‌) مواجه است و آن را فراتر از دوستی‌ها و دشمنی‌ها می‌داند و معتقد است آنچه اصل است و پیروی از آن لازم و واجب، همین منافع ملی ا‌ست که ممکن است در شرایط مختلف، جلوه‌های متفاوتی به خود بگیرد.

بیژن مقدم - تحلیلگر مسائل سیاسی

 

1- عبارت «منافع ملی» امروزه با یک فهم مدرن و جدید (‌بر‌خلاف آنچه در اروپای قدیم مرسوم بوده‌) مواجه است و آن را فراتر از دوستی‌ها و دشمنی‌ها می‌داند و معتقد است آنچه اصل است و پیروی از آن لازم و واجب، همین منافع ملی ا‌ست که ممکن است در شرایط مختلف، جلوه‌های متفاوتی به خود بگیرد.

به عبارت دیگر، گاهی ممکن است تن‌دادن به یک «جنگ»، تأمین‌کننده منافع ملی باشد و گاهی «صلح» همین نقش را ایفا کند و در این بین، آنچه اصالت دارد و محور و معیار تصمیم‌گیری برای تداوم جنگ یا پذیرش صلح است، فقط منافع ملی ا‌ست ‌ولا غیر.

بنابراین منافع ملی خود از اصول ثابتی برخوردار است، اما زیر‌مجموعه‌های متغیری دارد. اهداف، آرمان‌ها و ارزش‌ها بخشی از اصول زیرساختی منافع ملی به شمار می‌روند.

2- متأسفانه گاهی غلبه نگرش‌های سیاسی و حزبی آنچنان زیاد می‌شود که منافع ملی در مقابل منافع حزبی رنگ می‌بازد و حتی در بیانی تقلیل‌یافته، منافع فردی بر منافع جمعی ملت غلبه کرده و ارجحیت  پیدا می‌کند.

به همین دلیل است که می‌گویند چون حزب من در انتخابات پیروز نشد، پس انتخابات ناسالم است‌! چون حزب من در دولت نیست یا سهمی از صندلی‌های آن ندارد، این دولت قابل دفاع نیست و هیچ نقطه مثبتی ندارد و... .

باید بدانیم تعیین خطوط کلی منافع ملی در قانون اساسی، خطوط عملیاتی و میدانی آن با دستگاه‌های مسئول حاکمیتی است و بنابراین نباید در این مسیر دچار ‌چنان ولنگاری سیاسی شد که هر‌کس از ظن خود به ترسیم منافع ملی بپردازد و دیگران را به عدم رعایت آن متهم کند و بخواهد مصالح ملی را به پای منویات فردی ‌یا گروهی  ذبح کند.

3- ممکن است کسانی باشند که اختلاف‌نظر در باب تعریف منافع ملی را پذیرفتنی بدانند و درست هم باشد، اما بی‌تردید همراهی با بیگانگان، دعوت از آنان برای تحریم بیشتر مردم و دولت و بدتر از همه دعوت از قدرت‌های جهانی برای حمله نظامی به کشور، در چارچوب منافع ملی‌ ارزیابی نمی‌شود و قابل دفاع نیست و تاریخ درباره این گروه همان‌گونه که قبلا قضاوت کرده است، قضاوتی صریح و روشن دارد و هرگز آنان را در زمره خادمان ملت قرار نمی‌دهد.

4- امروز بیش از گذشته آشکار شده است کسانی که حضور ما در نبرد با داعش را نادرست می‌دانستند و دم از منافع ملی می‌زدند تا چه حد در مسیری اشتباه قدم برمی‌داشتند. امروز سیاست نظام در دفاع از جریان «مقاومت» در جهان نشان می‌دهد چگونه دشمنان این مرز‌و‌بوم که چشم دیدن حیات ملت ما را نداشتند، در این ماه‌ها در گردابی هولناک 

گرفتار آمده‌اند.

ناگفته پیداست که این مسیر بی‌هزینه نیست؛ همچنان که هشت سال دفاع ملت ما در مقابل تجاوز صدام هزینه دربر داشت. درعین‌حال، فراموش نکنیم در این مسیر سرمایه‌های ارزشمندی همچون سردار‌ «قاسم سلیمانی» جان خود را فدا کردند و این کم هزینه‌ای نبود؛ بااین‌حال، در مقابل تأمین منافع ملی کشور، همان چیزی بود که این سرباز خادم ملت می‌خواست.

امروز می‌بینیم دفاع و ایستادگی بر منافع ملی باعث شده تا بحث‌های بیشتر روانی FATF از صفحات رسانه‌ها کوچ کند. نه اینکه واقعیت نداشته باشد، واقعیت داشت، اما نه آنچنان که عده‌ای آن را به رخ می‌کشیدند.

5- امروز منافع ملی کشورمان در گرو افزایش روز‌افزون «قدرت دفاعی» است. کافی است سخنان آقای ظریف در کسوت وزیر خارجه را در پاسخ به کسانی که دستیابی و ساخت موشک‌های دوربرد ایران را تهدید به حساب آورده و آن را برنمی‌تافتند، بخوانیم. او در اینجا دفاعی منطقی و جانانه از سیاست دفاعی ایران دارد (29 بهمن 1397).

آیا منفعت و مصلحتی بالاتر از جلوگیری از تجاوز به خاک یک کشور  وجود دارد؟

امروز حفظ منافع کشور در برقراری رابطه خوب ملت و دولت است (دولت به مفهوم حاکمیت). بدون تردید کسانی که سیاه‌نمایی می‌کنند تا امید در دل این ملت کشته شود، با هر انگیزه‌ای که باشد، در جهت منافع ملی گام برنمی‌دارند.

این نگرش هرگز به معنای عدم انتقاد، چشم‌بستن بر ضعف‌های آشکار و پنهان، همراهی و سازش با فساد شبکه‌ای، ناکارآمدی برخی دستگاه‌ها و افراد و... نیست.

6- مسئولان کشور باید بدانند حرکت به سمت تأمین «رفاه عمومی»، خود‌به‌خود مقوم منافع ملی بوده و اتحاد ملت و دولت را در دل خواهد داشت. و صد‌البته این مؤلفه در کنار سایر مؤلفه‌ها نظیر قدرت چانه‌زنی در دیپلماسی خارجی، اصلاح زیرساخت‌های لازم برای یک «حکمرانی خوب»، مبارزه صحیح و همه‌جانبه با فساد، تقویت رسانه‌ها، تأمین آزادی‌های اجتماعی و... معنای درست خود را پیدا خواهد کرد.

سخن پایانی اینکه منافع ملی می‌تواند محور وحدت و اشتراک همه نیروهای وفادار به تمامیت ارضی کشور، اسلام به‌عنوان دین رسمی و نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. گفت‌وگوهای صریح و دوستانه، ایجاد فرصت برای مشارکت همه سلایق سیاسی و رعایت اصول اشاره‌شده می‌تواند بستر رسیدن به اشتراک نظرهای بیشتر را فراهم کند. ان‌شاءالله.