درخواست عضو حقیقی شورای اطلاع رسانی دولت از رئیس قوه قضائیه در پی مرگ ابراهیم نبوی
در پرونده ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت راهگشایی کنید
دبیرکل حزب ندای ایرانیان و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت در نامهای خطاب به رئیس قوه قضاییه و یادآوری مرگ خودخواسته ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و طنز پرداز دور از وطن، خواهان بازنگری در پرونده ایرانیان مهاجری شد که خواستار بازگشت به کشور هستند اما به دلیل باز بودن پروندههایی با اتهامات امنیتی قادر به بازگشت به وطن نیستند.
به گزارش شبکه شرق، سید شهابالدین طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت در نامهای خطاب به رئیس قوه قضاییه و یادآوری مرگ خودخواسته ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و طنز پرداز دور از وطن، خواهان بازنگری در پرونده ایرانیان مهاجری شد که خواستار بازگشت به کشور هستند اما به دلیل باز بودن پروندههایی با اتهامات امنیتی قادر به بازگشت به وطن نیستند. متن این نامه به شرح زیر است:
به نام خدا
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای محسنی اژهای
رییس محترم قوه قضاییه
سلام علیکم؛
با احترام با شرحی کوتاه و بعد درخواستِ کوتاهتری تصدیع اوقات میدهم.
امید دارم چنانچه بارها در طول مدت ریاستتان بر دستگاه قضا نشان دادید، این بار نیز راهگشایی و یاری و حمایتتان را جاری فرمایید.
مرحوم ابراهیم نبوی روزنامهنگار و طنزپردازی خوش قریحه و در کار خود درجه یک بود. او در فضای خارج از کشور زیر فشار خردکننده منافقین و سلطنتطلبان از حضور در انتخابات و گفتمان دکتر پزشکیان دفاع کرد، در غربت برای ایران مینوشت و از سوی بدخواهانِ خارجنشینِ ایران دشنام و تهمت میخورد. در سفر رییس جمهوری اسلامی ایران به نیویورک نیز در جمع ایرانیان مقیم آمریکا برای دیدار با رئیس جمهور دعوت شد و دوجلد دانشنامه طنز پارسیاش را به ایشان تقدیم کرد.
نیک میدانید و تقصیل نمیدهم که در شرایطِ عدم مشارکت ۵۰درصد شهروندان در ایران و شرارتهای مخالفان جمهوری اسلامی در ایجاد جو تندِ تهدیدها و تخریبها و آسیبها علیه ایرانیان خارج از کشور که همچنان دلبسته و وابسته این آب و خاکاند ، تبلیغ و دعوت به شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران در آن سوی این مرز پرگهر چه تبعاتی دارد، و مرحوم ابراهیم نبوی فارغ از نقدها و دلخوریهایش، و نیز بیاعتنا به تخریب و تهمتهای دشمنان کشور، پایبندانه پای کارِ ایران بود. او درباره بازگشتش به ایران گفته بود من و امثال من میتوانیم برای بهتر شدن اوضاع کمک کنیم.
او و بسیاری دیگر از ایرانیان خارج از کشور، برخلاف عدهای اندک که به ویژه در سالهای اخیر پس از آنکه از شیره و مایه مُلک و مردم اعتبار گرفتند و ارتزاق کردند و بعد رفتند و علیه منافع ملی و جمهوری اسلامی به تبلیغ و تخریب پرداختند، همواره تلاش کرد وارد این بازی ناجوانمردانه نشود.
شنیدهام در ماههای اخیر نیز بارها و بارها از دوستان و نزدیکانی در ایران برای بازگشت به کشور درخواستِ کمک کرده بود، و احدی نتوانسته بود به او تضمین و خاطرجمعی بدهد که اتفاقی برایش نخواهد افتاد.
او در حسرتِ بازگشت به ایران که در تمام مدت اقامتش در غربت نتوانست از وطن دل بکند، به مرگِ خودخواسته تن داد بیآنکه به آرزویش برسد. در این مختصر و در این شرایط بنا ندارم به قضاوتِ عمل او بنشینم که البته به دلایلِ پرشمارِ شرعی و عقلی حتما با آن مخالفم، اما قطعا در آن لحظه ی تصمیمِ سختی که بارها اکثرمان حداقل به آن فکر کردهایم نیز به جای او نبودهام.
جناب آقای اژهای!
آنچه خواندید، شرحِ حال بسیاری از هموطنانِ در غربت ماندهمان است که برای بازگشت به ایران لحظه شماری میکنند و به دلایلِ قضایی و امنیتی بر اساس پروندههایی از سالهای دور امکانِ آن برایشان مهیا نیست. انسانهای توانمند و میهنپرستی که کشور میتواند و باید از حضورشان همینجا در ایرانِ عزیز استفاده کند و درخواستشان میسر شدنِ مسیر بازگشت به کشور است.
دستور به اجرای تحقق این درخواست و اقدام عملی برای آن، با تصمیمی مشترک و راهگشا با محوریت ارایه پیشنهاد اولیه از سوی جنابعالی در سطح سران قوا با درنظر گرفتن شرایط و مصالح کشور ممکن خواهد بود. سپاسگزارتان میشوم آغازگرِ گره گشایی از کارِ بندگانِ در غربت مانده باشید.
غربت اگر بهشت هم باشد، باز هم وطن نشود.
رونوشت: جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
با مهر و ارادت
سیدشهابالدین طباطبایی
۲۸ دیماه ۱۴۰۳