محسن هاشمی:
اصلاحات به خون تازهای نیاز دارد
در شرایط فعلی باید برنامه جدی برای بازسازی وآسیبشناسی عملکرد اصلاحطلبان طراحی شود. جریان اصلاحات نیاز به خون و نگاه تازهای دارد.
رئیس شورای شهر تهران و رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: در شرایط فعلی باید برنامه جدی برای بازسازی وآسیبشناسی عملکرد اصلاحطلبان طراحی شود. جریان اصلاحات نیاز به خون و نگاه تازهای دارد. محسن هاشمی عنوان کرد: اصولا در کشور دو طیف از احزاب وجود دارد. احزاب همراه حاکمیت و احزاب منتقد حاکمیت. احزاب همراه برای حضور در انتخابات مشکلی به عنوان رد صلاحیت ندارند، اما احزاب منتقد مانند اصلاحطلبان تا زمان اعلام تأیید صلاحیتها تکلیفشان روشن نیست و مثلا در این دوره هر 9 کاندیدای جبهه اصلاحات رد صلاحیت شدند و در سه هفته قبل از انتخابات با بلاتکلیفی مواجه شدند و تا آخر نیز نتوانستند تصمیم روشنی درباره انتخابات بگیرند. او افزود: به نظر میرسد اگر برای نظام رقابت و مشارکت مهم است باید در زمانبندی انتخابات تجدید نظر شود و یک فرصت کافی در حد شش ماه برای احزاب جهت تصمیمگیری و حضور در انتخابات ایجاد شود تا آنها هم بتوانند در قبال فعالیت خود مسئولیت بپذیرند. تقریبا همه رؤسای جمهور در این 13 دوره در نهایت گفتند که به صورت مستقل در صحنه حضور پیدا کردند و این به معنای آن است که نه احزاب در برابر عملکرد دولتهای مورد حمایت خود مسئولیت و پاسخگویی دارند و نه رئیسجمهور خود را ملتزم به برنامه و رویکرد مشخص و شفافی میداند و موضوع به مسئلهای شخصی تبدیل میشود. هاشمی ادامه داد: یکی از مشکلات جدی اصلاحطلبان این است که هنگام خارجبودن از قدرت و ایفای نقش منتقد و اپوزیسیون، با رویکرد روشنفکری و انتزاعی رفتار میکنند و شاید برای آن دوران این رویکرد مناسب باشد اما وقتی به قدرت هم میرسند از همان فضا و نگاه ایدئالی و انتزاعی خارج نمیشوند و باز هم همان شعارها را میدهند در حالی که لازمه حضور در قدرت و کارآمدی، عملگرایی و واقعگرایی است و اصلاحطلبان از یک رویکرد عملگرایانه و واقعگرایانه مبتنی بر حل مسئله در این هشت سال فاصله داشتند و نه در دولت، نه در مجلس و نه در مدیریت شهری نتوانستند در حد انتظار مردم و بدنه اجتماعی خود حاضر شوند. او گفت: یکی از انتقاداتی که امروز در فضای مجازی از اصلاحطلبان میشود این است که مردم و بدنه اجتماعی، حاضر نیستند هر دو سال یا چهار سال یک بار فقط پای صندوقهای رأی بیایند و رأی بدهند بلکه انتظار دارند در طول دوران مسئولیت، اصلاحطلبان مطالبات آنها را پیگیری و نمایندگی کنند. در واقع آنها میخواهند اثر رأی خود را در تغییر سیاستها به مسیر مدنظر خود ببینند اما در تعامل با حاکمیت این امکانپذیر نمیشود بنابراین بدنه اجتماعی مأیوس میشوند، البته در مواقع خاص هم صدای بلند و حمایت جدی از اصلاحطلبان نشنیدیم و به همین دلیل بدنه هم در انتخابات دیگر حمایت نمیکند.