بازار مکاره فروش پایاننامه و مقالات علمی
ماجرای فروش پایاننامه و مقالات علمی هنوز ادامه دارد. در پایتخت، ستاد اصلی فروش، میدان انقلاب است و محدوده اطراف دانشگاه و البته سایر شهرها و دانشگاهها بساط مستقل خود را دارند.
ماجرای فروش پایاننامه و مقالات علمی هنوز ادامه دارد. در پایتخت، ستاد اصلی فروش، میدان انقلاب است و محدوده اطراف دانشگاه و البته سایر شهرها و دانشگاهها بساط مستقل خود را دارند. در آگهیها اعلام شده که پایاننامه فوقلیسانس (ارشد) و دکترا و نیز مقالات پژوهشی با تضمین چاپ در مجلات خارجی در کوتاهترین مدت تهیه و تحویل میشود. قیمتها هم بسته به نوع خدمت مورد تقاضا متفاوت است و مناسب. معمولا شماره تلفن تماس هم به صورت نوارهای متعدد، ضمیمه آگهی الصاقی است. بازیگران سناریو عبارتاند از عرضهکنندگان این خدمات فرهنگی و دانشجویان متقاضی و استادان محتاج مقاله علمی چاپ خارج به منظور تکمیل پرونده ارتقای مرتبه دانشگاهی یا اداری و استادان راهنما و مدیریتهای سطوح مختلف آموزش عالی و اکابر سیاستگذاریهای علمی کشور. در یک نگاه کلی و جامع، این دادوستد دارای منافع و مضاری است که شرح مختصر آن خواهد آمد. ابتدا میپردازیم به منافع. عرضهکنندگان کارآفرینان فرهنگی هستند که با بهکارگیری دانشجویان نخبه سالهای آخر تحصیلات عالی یا فارغالتحصیلان زبده و توانمندی که از دانش علمی و تجربه فراوان و تسلط به زبان خارجی (انگلیسی) برخودار هستند، به عرضه این خدمات میپردازند. آماری از شمار این افراد در دست نیست؛ اما بههرحال گروهی از فرهیختگان باتجربه کشور هستند که در زمینه خدمات فرهنگی اشتغال دارند، همراه کسب درآمد و امرار معاش. دانشجویان متقاضی، قشری معدود از جوانانی هستند (مجرد یا متأهل) که در مسیر آموزش عالی به مشکلاتی برخورده و از گروهی توانمند، در ازای مبلغی نسبتا مختصر، کمک گرفته و با مساعدت ایشان به اخذ مدرک تحصیلی نائل میشوند. بدیهی است داشتن مدرک در پیداکردن کار و شغل مناسب و مشارکت در تولید و ازدواج و تشکیل خانواده و رسیدن به یک زندگانی کموبیش مرفه در مسیر ادامه خدمت به جامعه دارای اهمیت حیاتی است. به موجب مقررات موجود لازم و واجب است که هیئت علمی برای ارتقای مرتبه از استادیاری به دانشیاری و سپس استادی و نیز برای گرفتن رتبه سالانه اداری، در کنار خدمات آموزشی و سایر خدمات مربوط، فعالیت مدون پژوهشی هم داشته باشند که شاهد عینی آن چاپ مقاله در مجلات خارجی است. هرچند چاپ مقاله خارجی امری است متداول، اما در مواردی مشکل مینماید. کمک به این اکابر ارجمند در حل مشکل باعث آرامش خاطر ایشان و رفع ممانعت از ترفیع شده و به تسهیل طی طریق در مسیر خدمات دانشگاهی میانجامد. عدهای از استادان راهنما هم به علت اشتغالات متعدد شخصی و محدودیت در داشتن وقت آزاد و نداشتن فرصت کمک مداوم به دانشجویان، از اینکه امر پایاننامه و چاپ آن از سوی گروهی مساعدتکننده به سامان برسد، احساس رضایت و خشنودی میکنند. نگاه مدیریتهای آموزش عالی هم طبیعتا نتیجهمحور بوده و ایشان هم علاقهمند به استفاده از دروکردن خرمن محصولات به بار نشسته و ضمیمهکردن آن به کارنامه فعالیتهای حوزه مدیریتی خود هستند. و چنین است که «رضایت همگان» حاصل میشود؛ اما این چرخه تولید «شبهدانش» بدون نقص نبوده و انتقادی چند بر آن وارد است، به این شرح: هدف پایاننامه یا انتشار مقاله علمی تمرینی است برای گسترش علم. نمیتوان انجام این تمرین را به دیگری واگذار کرد. میگویند در مثل مناقشه نیست، میخواهیم تیم وزنهبرداری را به مسابقات آسیایی اعزام کنیم. اگر بهعنوان استراحت اعضای تیم از گروهی جوان نیرومند تقاضا کنیم به عوض آن اعضا به تمرین روزانه بپردازند، نقض غرض کردهایم. در چنین حالتی شاید مناسبتر باشد، همان تمرینکنندگان را بهعنوان اعضای تیم به مسابقات اعزام کنیم. به عبارت دیگر اگر فردی از جوانان مستعد در رشتهای مثلا جغرافیا آنچنان تبحر دارد که میتواند پایاننامه مطلوب و ارزشمند تهیه و چاپ کند، همان فرد را بهعنوان عضو هیئت علمی استخدام کنیم. نفس انتشار این آگهی که «من به جای تو درس میخوانم و ضمانت میدهم قبول بشوی» نامطلوب است. بسیاری از اعمال را نمیشود «وکالتی» انجام داد. تو نمیتوانی به جای من غذا تناول کنی یا به جای من شعر به خاطر بسپاری یا به جای من پیادهروی کنی. تو نظم و نظام و اصول آموزش و آموزش عالی را تخریب میکنی. در آن مثال مسابقات آسیایی ما و سایر کشورها با فدراسیونهای ورزشی مربوط طرف هستیم. مرتبا رفتار و کردار ما را رصد میکنند و ناصوابیها را در سطح منطقه و جهان گزارش میکنند. رفتار ما در صحنه رقابتها و فعالیتهای علمی هم مرتبا در حال رصدشدن است و سپس گزارش آن در انتشارات بینالمللی. تو حق نداری آبروی علمی کثیری از جوانان جویای علم و استادان دانشگاه را که صادقانه در خدمت علم و در خدمت کشور هستند، خدشهدار کنی. هرچند بر همگان فرض است که به مقابله با این پدیده بپردازند؛ اما وزن مسئولیت گروههای مربوط برابر و یکسان نیست و البته قانون رأس مسئولیت را مشخص کرده است. به نظر نگارنده، این سطور مجریان محترم قانون به مراتب فوق وقوف کامل داشته و دارند و در مقابله با این پدیده به توفیقهای نسبی هم دست یافتهاند؛ اما به دلیل ادامه عینی این فعالیت شایسته است گروههای دیگر دستاندرکار از قبیل سازمانهای ناظر مانند شورای انقلاب فرهنگی و فرهنگستان و مدیریتهای دانشگاهها و استادان راهنما و بهویژه گردانندگان وسایل ارتباط جمعی هم مشارکت مداوم در چارهاندیشی عملی و ارائه رهنمودهای مؤثر و منصفانه در حل این معضل بفرمایند. بر نوادگان شیخالرئیس ابوعلی سینا است که به اجرای وصایای آن بزرگمرد در تکریم علم و خرد و پالایش آن از ناصوابیها بپردازند.