|

خودکنترلی، ضرورت اخلاقی حرفه‌ها

امروزه بخش مهمی از آنچه به‌عنوان «اصول حرفه‌ای» Professional principles در کشورهای توسعه‌یافته در رشته‌هایی مانند پزشکی، مهندسی، حقوق، روزنامه‌نگاری و دیگر حرفه‌ها پیگیری می‌شود، در حوزه «اخلاق حرفه‌ای» Professional Ethics مطرح است و در دانشگاه‌ها و سازمان‌های دولتی و غیردولتی آنها کمیته‌های پر‌کار و پر‌کاربردی درباره اخلاق حرفه‌ای وجود دارد.

امروزه بخش مهمی از آنچه به‌عنوان «اصول حرفه‌ای»  Professional principles در کشورهای توسعه‌یافته در رشته‌هایی مانند پزشکی، مهندسی، حقوق، روزنامه‌نگاری و دیگر حرفه‌ها پیگیری می‌شود، در حوزه «اخلاق حرفه‌ای» Professional Ethics مطرح است و در دانشگاه‌ها و سازمان‌های دولتی و غیردولتی آنها کمیته‌های پر‌کار و پر‌کاربردی درباره اخلاق حرفه‌ای وجود دارد. اما متأسفانه در کشور ما وقتی صحبت از اخلاق حرفه‌ای به میان می‌آید، اغلب چنین تلقی می‌شود که قرار است از امور دینی و از بایدها و نبایدهای شئونات دینی و از باب ارشاد و ارعاب اخروی سخن گفته شود. همچنین به علت شرایط کشور در تبلیغ امور دینی از تریبون‌های رسمی و جو عمومی بی‌اعتمادی درباره برخی کارگزاران در خلاف جهت تبلیغات، صحبت از اخلاق عمدتا با بدبینی و پس‌زدگی همراه است. متفکران رشته اخلاق عنوان می‌کنند که خوب و بد اخلاق، ذاتی است و اخلاق مبنای عقلی دارد. اخلاق منبعث از دین نیست؛ هرچند دین به اخلاق تأکید دارد. به عبارتی آدمی می‌تواند بی‌دین باشد، ولی اخلاقی زیست کند. «اصول حرفه‌ای» بخشی مربوط به آیین‌نامه‌ها و مقررات فنی است و بخشی مربوط به نحوه ارائه خدمات حرفه‌مندان و نحوه ارتباط با متقاضیان و همکاران حرفه‌مند است. بخش مربوط به نحوه ارائه خدمات و نحوه ارتباط با متقاضیان و همکاران را تا حدودی آیین‌نامه‌های انضباطی و انتظامی و در محدوده‌ای وسیع‌تر نظام‌نامه‌های اخلاقی پوشش می‌دهد. قانون و اخلاق هر دو در ارتباطات انسانی مفهوم می‌یابند و هر دو در جهت تأمین حقوق متقابل انسان‌ها عمل می‌کنند. ارتباطات انسانی دارای وجوه ارتباط انسان با خود و ارتباط انسان با دیگری (جامعه و محیط زیست) است. با وجود این وجه اشتراک، تفاوت‌هایی میان قانون و اخلاق وجود دارد. هرچند قانون عمده مقررات خود را بر پایه اخلاق استوار می‌کند، اما حوزه نفوذ اخلاق بسیار گسترده و حوزه نفوذ قانون بسیار تنگ و محدود است. همچنین است که همه مناسبات اخلاقی و اجتماعی امکان تشکیل آیین‌نامه‌ای و تبدیل‌شدن به مواد قانونی را ندارند و ضمانت اجرائی انتظامی و قضائی نمی‌یابند. از‌این‌رو تأکید بر اخلاق، توسعه و تقویت رعایت حقوق در روابط انسانی، افزون بر حوزه نفوذ قوانین و حقوق موضوعه است. اخلاق حرفه‌ای نیز نحوه ارائه خدمات و مناسبات میان حرفه‌مندان و بهره‌مندان از خدمات ایشان را بیش از آیین‌نامه‌های انضباطی و به گستره حقوق متقابل ایشان گسترده می‌کند. «حرفه‌ها» Professions، اموری هستند که موجب خدمات ویژه به افراد جامعه‌اند. هر‌یک از حرفه‌ها در جهت تأمین یکی یا بخشی از نیازهای اساسی مردم جامعه از سلامت و بهداشت، امنیت، آگاهی، رفاه و... عمل می‌کنند. از‌این‌رو حرفه‌مندان دارای مسئولیتی بالا هستند و کوتاهی در برآورد مسئولیت‌شان پیامدهای سنگین و گاه جبران‌ناپذیر جانی، مالی، حقوقی، اعتباری و... برای افراد جامعه دارد. حرفه‌مندان لازم است تا به دامنه وسیعی از دانش تخصصی مسلط باشند، از‌این‌رو عموم افراد جامعه نمی‌توانند درباره کیفیت خدمات ایشان کنترل و نظارتی داشته باشند، که این مهم -وظایف نظارتی بر حسن انجام خدمات- معمولا به خود حرفه‌مندان واگذار می‌شود. به‌این‌ترتیب شرایط حرفه‌ها متفاوت از شرایط «پیشه‌ها»

 Occupations (مشاغلی با سطح مهارت پایین و مسئولیتی محدود) است. نظارت بر حسن انجام خدمات حرفه‌مندان بخشی از فلسفه تأسیس و ایجاد تشکیلات حرفه‌ای است که در کانون‌ها، سازمان‌ها و انجمن‌های حرفه‌ای به خودشان واگذار می‌شود. تدوین نظام‌های اخلاقی در این نهادها علاوه بر اینکه راهنمایی‌های اخلاقی متناسب با شرایط و موضوعات کاری را در اختیار هر حرفه‌مند قرار می‌دهد و باعث ایجاد هماهنگی در حرفه‌مندان در زمان تصمیم‌گیری‌ها و موقعیت‌های مبهم می‌شود، اعلامیه و بیان تعهدی است به بهره‌برداران که از رعایت حقوق متقابل در ارائه خدمات اطمینان خاطر داشته باشند. اما همچنان که در نظر است، نظام‌های اخلاقی نیز وجهی از قوانین با محدودیات خاص خود دارند. در نهایت این بر‌ عهده حرفه‌مندان است که خود بر نحوه ارائه خدمات خود نظارت داشته باشند. «خودکنترلی» Self-control مهم‌ترین ویژگی اخلاقی است که حرفه‌ها را در راستای تأمین منافع جامعه قرار می‌دهد.