چالش جدی خشونت علیه کادر درمان
خشونت علیه کادر درمان چه در قالب کلامی، چه جسمی یا روانی، به یکی از چالشهای جدی در کشورمان تبدیل شده است. این پدیده نهتنها بر سلامت جسمی و روانی کارکنان حوزه درمان اثر منفی میگذارد، بلکه میتواند تبعات گستردهای بر کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی داشته باشد.
خشونت علیه کادر درمان چه در قالب کلامی، چه جسمی یا روانی، به یکی از چالشهای جدی در کشورمان تبدیل شده است. این پدیده نهتنها بر سلامت جسمی و روانی کارکنان حوزه درمان اثر منفی میگذارد، بلکه میتواند تبعات گستردهای بر کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی داشته باشد. برای درک بهتر این مسئله، نیازمند بررسی ریشههای این رفتار، عواقب و راهحلهای قابل اجرا هستیم. یکی از مهمترین عوامل ایجاد خشونت علیه کادر درمان، استرس و فشار روانی است که بیماران و خانوادههای آنها در شرایط بحرانی تجربه میکنند. بیمارستانها و مراکز درمانی اغلب میزبان افرادی هستند که در وضعیتهای ناگوار قرار دارند. در چنین شرایطی، بسیاری از افراد به دلیل ناتوانی در کنترل احساسات خود، خشم و ناامیدیشان را به سمت کادر درمان هدایت میکنند. این رفتار گاه به دلیل انتظارات غیرمنطقی از پزشکان و پرستاران نیز تشدید میشود. در کنار این عوامل روانی، نقصهای ساختاری در نظامهای بهداشتی و درمانی نیز میتوانند به افزایش خشونت دامن بزنند. کمبود منابع انسانی، ازدحام بیشازحد بیماران در بیمارستانها، زمان طولانی انتظار برای دریافت خدمات و در برخی موارد کیفیت پایین خدمات درمانی، همگی میتوانند منجر به نارضایتی عمومی شوند. این نارضایتی که بیشتر ناشی از مشکلات سیستماتیک است، اغلب بهطور ناعادلانهای بر دوش کادر درمان قرار میگیرد. همچنین، ضعف در فرهنگسازی اجتماعی درباره احترام به کادر درمان، ریشه دیگر این معضل است. در برخی شهرهای کشور ما و با پشتوانه تفکرات غلط برخی چهرههای تأثیرگذار محلی، پزشکان، کارکنان فوریتهای پزشکی و پرستاران بهجای آنکه به عنوان افراد کمککننده و همیار دیده شوند، گاه به عنوان مسئول اصلی مشکلات درمانی در نظر گرفته میشوند. پیامدهای خشونت علیه کادر درمان بسیار گسترده و عمیق هستند. نخستین و ملموسترین نتیجه، کاهش امنیت شغلی و روانی کارکنان درمان است. افرادی که در معرض خشونت قرار میگیرند، اغلب دچار استرس شغلی، اضطراب و افسردگی میشوند. این مسائل میتوانند باعث فرسودگی شغلی و کاهش انگیزه کاری شوند، به طوری که کارکنان درمان دیگر نتوانند خدمات باکیفیتی ارائه دهند. علاوهبراین، ترس از مواجهه با خشونت ممکن است منجر به کاهش تمایل به کار در محیطهای پرتنش شود. این امر بهویژه در مناطق محروم و بحرانزده که نیاز بیشتری به پزشکان و پرستاران وجود دارد، مشکلات بیشتری ایجاد میکند. خشونت علیه کادر درمان همچنین میتواند بر کیفیت مراقبت از بیماران اثر منفی بگذارد. کارکنان درمانی که در معرض خشونت قرار گرفتهاند، ممکن است نتوانند بهدرستی بر وظایف خود تمرکز کنند که این موضوع میتواند منجر به افزایش خطاهای پزشکی شود. در نتیجه، اعتماد عمومی به سیستم بهداشت و درمان کاهش مییابد و این چرخه معیوب همچنان ادامه پیدا میکند. برای مقابله با این معضل، سازمانهای مسئول در حوزه بهداشت و درمان میتوانند اقدامات متعددی انجام دهند. یکی از مهمترین اقدامات، افزایش آگاهی عمومی و فرهنگسازی در مورد حقوق و وظایف متقابل بیماران و کادر درمان است. همچنین بیمارستانها باید محیطی امن برای کارکنان خود فراهم کنند. نصب دوربینهای مداربسته، استفاده از نیروی امنیتی در بخشهای حساس و ایجاد خطمشیهای مشخص برای مدیریت حوادث خشونتآمیز، از جمله راهکارهای عملی در این زمینه هستند. سازمانهای بهداشتی باید برنامههای حمایتی و مشاورهای برای کارکنان درمانی فراهم کنند. همچنین تدوین و اجرای قوانین سختگیرانهتر میتواند به کاهش این موارد کمک کند. در سطح کلانتر، رفع کمبودهای ساختاری نظام بهداشت و درمان نیز ضروری است. افزایش تعداد پزشکان و پرستاران، بهبود امکانات درمانی و کاهش زمان انتظار برای دریافت خدمات، میتواند از سطح نارضایتی بیماران بکاهد و احتمال بروز خشونت را کاهش دهد. همچنین ایجاد ارتباط بهتر میان کادر درمان و بیماران از طریق آموزش مهارتهای ارتباطی به پزشکان و پرستاران میتواند به کاهش سوءتفاهمها و تنشها کمک کند. درنهایت، مقابله با خشونت علیه کادر درمان نیازمند رویکردی چندجانبه است که شامل اقدامات فرهنگی، قانونی و ساختاری باشد. فقط در صورتی که همه این عوامل به طور هماهنگ عمل کنند، میتوان انتظار داشت این معضل کاهش یابد و محیطی امنتر و سالمتر برای کارکنان درمانی و بیماران فراهم شود. این امر نهتنها بهنفع کادر درمان، بلکه بهنفع کل جامعه خواهد بود.