|

معرفی مستند جدید من سلین دیون هستم «I Am Celine Dion»

ستاره، ستاره است

مدتی پیش بخشی از مستند زندگی سلین دیون منتشر شد که ارتباطی به شکوه همیشگی‌اش روی صحنه نداشت. در دقایقی او به آسیب‌پذیرترین حالت ممکن دیده می‌شد و بیم مرگش می‌رفت. درمانگران تلاش می‌کردند از رنج سلین کم کنند. خبر ناگوار بیماری سلین دیون با انتشار این فیلم همه‌گیر شد.

ستاره، ستاره است

مدتی پیش بخشی از مستند زندگی سلین دیون منتشر شد که ارتباطی به شکوه همیشگی‌اش روی صحنه نداشت. در دقایقی او به آسیب‌پذیرترین حالت ممکن دیده میشد و بیم مرگش می‌رفت. درمانگران تلاش می‌کردند از رنج سلین کم کنند. خبر ناگوار بیماری سلین دیون با انتشار این فیلم همه‌گیر شد. خواننده محبوب درگیر بیماری نادر stiff-person شده که بر همه ابعاد زندگی‌اش تاثیر گذاشته. سلین در اوج شهرت بعد از اطلاع از سندرومی که به آن دچار بود ناچار به لغو کنسرت‌هایش شد و نتوانست به تعهداتش در نقش خواننده پایبند بماند. صحنه همیشه برای او نه فقط جایی بود که می‌خواند بلکه عرصه‌ای بود برای نمایش شکوهش. سلین دیون می‌توانست در بالاترین نت‌ها بخواند و اجراهایش بازنمایی نظم و تواناییش در اجرا بود. او و تیمش تا مدت‌ها تلاش می‌کردند بیماری سلین دیون را پنهان کنند و با تزریق داروهای سنگین سرپا نگهش دارند اما پس از مدتی اوضاع از کنترل خارج می‌شود. بنابراین تیم او تصمیم می‌گیرد خبر بیماری را منتشر کنند. اما توضیحات کافی نیست و طرفداران انتظار دارند بیشتر بدانند. مستند من سلین دیون هستم به کارگردانی ایرنه تیلور با این هدف ساخته شده و جزییات زندگی دیون، دستاوردهای شغلی و نبرد با سندروم stiff-person را شرح می‌دهد. فیلم نقدهای تحسین برانگیزی از سوی منتقدان دریافت کرد. هرچند برخی آن را نگاهی خام از پشت صحنه مبارزه این ستاره با یک بیماری نامیدند. مخاطبان استقبال خوبی از اثر کردند و مستند من سلین دیون هستم به فیلم شماره یک آمازون پرایم ویدیو در سراسر جهان تبدیل شد.

تمام تلاش این اثر پر مخاطب این است که ابعاد دیگری از زندگی سلین دیون نشان دهد و پنهان‌کاری‌هایی که تیمش در مورد بیماری می‌کردند را توضیح دهد. دیون فراز و فرود عجیبی در زندگی‌اش ندارد از ۱۲ سالگی که نخستین آهنگش را با کمک خانواده ضبط کرده با رنه آنژلیل، مدیر برنامه‌هایش که بعدها همسرش شد آشنا شد و تا زمان مرگ همسر کنار او ماند. زندگی شخصی و خانوادگی سلین برخلاف بسیاری از ستاره‌های موسیقی هم عصرش قصه دراماتیک و عجیبی ندارد و تنها انعکاسی است از تلاش بی‌وقفه زنی تلاشگر که از زندگی عادی محروم بوده تا روی صحنه بهترین باشد. اشک‌های سلین دیون هر گاه که از گذشته تعریف می‌کند گواه زندگی نکرده است و بهایی است که برای شهرتش داده. سلین برای بی‌نظیر بودن ناچار بوده تمام مدت تمرین کند و زندگی سالمی داشته باشد و فقط به اجراهایش فکر کند. حسرت زندگی نکرده در حرف‌هایش پیداست. با اینکه تمام تلاشش این است که همچنان پرقدرت به نظر برسد؛ اما گاهی گله‌هایی دارد. جایی او به خواننده‌های راک غبطه می‌خورد و می‌گوید کاش می‌توانستم مانند راک استارها هر طور دلم خواست زندگی کنم و بعد با صدای خش‌دار روی صحنه بخوانم؛ اما من برای حفظ صدایم ناچارم خوب بخوابم، نوشیدنی سالم بخورم و ورزش کنم. یا در جای دیگری در پاسخ به سوال پسرش که می‌خواهد بداند دوست دارد به کجا سفر کند می‌گوید من همه جای دنیا را گشتم؛ اما در واقع نتوانستم جایی را ببینم.

هر چند مستند من سلین دیون هستم بسیار خام دستانه ساخته شده و اطلاعات بسیار محدودی از خانواده و سبک زنگی سلین می‌دهد و عامدانه تنها بر بیماری و شکل زندگی اخیر سلین دیون تمرکز داد و می‌خواهد سخت کوشی او را در مسیری که طی کرده نشان دهد؛ اما بیشتر از همه اینها نشان از زندگی نکرده این اسطوره دارد و بهایی که او برای بودن در جایگاه با شکوهش پرداخته.

من سلین دیون هستم فیلمی صمیمی است و بیشتر پرتره‌ای از یک سوپراستار در دوران تعطیلی‌اش است تا خود سوپراستار. در واقع دیون ۵۶ ساله را تماشا می‌کنیم که با پسرانش در عمارت وگاس وقت می‌گذراند و خبری از زن زیبای پرتحرک روی صحنه نیست. سلین به سگش غذا می‌دهد، قهوه‌ درست می‌کند و کف خانه‌اش را جاروبرقی می‌کشد. او اغلب بدون آرایش در حالیکه خاکستری موهایش رنگ نشده پای گفت‌وگو می‌نشیند. من سلین دیون هستم در مورد پیری است. اتفاقی که برای ستاره‌ها می‌افتد وقتی توانایی‌هایشان با گذشت زمان کاهش می‌یابد و وضعیت دیون و بیماری‌اش به او دلیلی می‌دهد تا افول یک ستاره را نمایش دهد. تصویری که بسیاری از ستاره‌ها هرگز نمی‌خواهند نشان دهند. اما در همین وضعیت هم روح درخشان دیون همچنان بر همه چیز سایه می‌اندازد و شکوه درونی‌اش پا برجاست. همان‌طور که خودش می‌گوید او درخت سیبی پربار است که مردم برای داشتن سیب‌هایش صف می‌کشند و حتی اگر روزی سیب ندهد درخت با ارزشی است. سلین تصمیم دارد در مدار تلاش بماند و با عزمی راسخ ادامه می‌دهد. در انتهای مستند می‌گوید: «اگر نتوانم بدوم، راه می‌روم. اگر نتوانم راه بروم، می‌خزیم. اما من متوقف نمی‌شوم.»