از جام جهانی قطر تا فرود هواپیمای ستارهها در عربستان؛
فوتبال ایران غرق در غبطه!
پنجشنبه شب مراسم باشکوه معارفه کریم بنزما برگزار شد. مراسمی که با لحظه لحظه آن می توان به وجد آمد و البته غبطه خورد که چرا در کشورمان حتی توان برگزاری یک جشن قهرمانی شکیل و زیبا وجود ندارد چه برسد به خرید ستاره های نامدار و مراسم معارفه آنها. کاپیتان رئالمادرید که سهم زیادی در موفقیتهای چند سال گذشته این تیم داشت و ۱۴ سال پیراهن سفید مادریدیها را برتن کرد، تنها بخشی از پروژه عظیم سعودی هاست.
اوضاعِ به شدت عجیبی است. حسرت و حسرت! وضعیت به اندازه ای با آنچه در آن قرار داریم متفاوت است و دست نیافتنی که شکل و شمایل سورئال برای مان دارد. خیل چند ده میلیونی دوستداران فوتبال در ایران تازه داشتند به سرمایهگذاریهای دور از تصور قطریها و اماراتیها و ... عادت میکردند که غول سعودی عرض اندام کرد و داغ دلمان تازه شد. کریستیانو رونالدو را به خدمت گرفتند و وقتی النصر قهرمان نشد، تیترها در رسانه های وطنی چون پیک شادی از راه رسید که «پروژه پولساز» شکست خورد. دریغ از اینکه قهرمانی النصر با CR7 حداقل برای تصمیمگیران و تصمیمسازان این کشور و ورزش آن، اولویت چندم بوده و آنها در همین چند ماه هم در نازلترین حالت به بخش مهمی از اهداف خود رسیدهاند. مگر پروژه بزرگ قطریها از برگزاری پرخرجترین جامجهانی تاریخ، بازگشت سرمایه بود که سعودیها به دنبال قهرمانی یک تیمشان در لیگ داخلی باشند؟ در این بین خبری منتشر شد مبنی بر اینکه سعودی ها قصد دارند در 2 سال آینده با بودجه 20 میلیارد یورویی بزرگ ترین ستارگان فوتبال را به لیگ خود بیاورد. بدیهی است که تعریف و تمجید ستارگانی چون بنزما و رونالدو از لیگ عربستان و بازتاب آن در رسانه های بین المللی از یکسو و احتمال سرمایه گذاری چنین چهره هایی در سال های آینده در این کشور از سوی دیگر، راه را برای اینکه عربستانی ها به اهداف خود برسند هموار می کند.
پنجشنبه شب مراسم باشکوه معارفه کریم بنزما برگزار شد. مراسمی که با لحظه لحظه آن می توان به وجد آمد و البته غبطه خورد که چرا در کشورمان حتی توان برگزاری یک جشن قهرمانی شکیل و زیبا وجود ندارد چه برسد به خرید ستاره های نامدار و مراسم معارفه آنها. کاپیتان رئالمادرید که سهم زیادی در موفقیتهای چند سال گذشته این تیم داشت و ۱۴ سال پیراهن سفید مادریدیها را برتن کرد، تنها بخشی از پروژه عظیم سعودی هاست. پروژه ای که برای فوتبال ایران بسیار دور از تصور است. جالب اینکه در همین یکی دو روز گذشته هم نام هایی آشنا چون نیمار، انگلو کانته، اوبامیانگ و الکسیس سانچس برای حضور در فوتبال عربستان مطرح شده است.
اما هواداران فوتبال در کشورمان که بخش قابل توجهی از آن طرفدار سرخابیهای پایتخت هستند، همچنان اسیر تفکرات مدیران غالبا دولتی هستند که هنری جز ارتزاق از منابع دولتی ندارند و اگر همان را به درستی و با برنامه خرج کنند و خالق بدهیهای سنگین داخلی و خارجی نشوند، مدال زرین برترین مدیر را از آن خود میکنند! عربستان و قطر و حتی در سطح پایینتر چین و امارات درصدد هستند فوتبالشان را به کانون توجه جهانی بدل کنند و ما همچنان درگیر سقف قرارداد و دهها باید و نباید آسیبرسان دیگر به فوتبالمان هستیم. برای هیچکدام از مسئولان ورزشی و غیر ورزشی اهمیتی ندارد که در دنیای امروز، همچنان خبری از حقپخش نیست و باشگاهها از یکی از مهمترین و اصلی ترین منابع درآمد محروم هستند. چه اهمیتی دارد که پرسپولیس و استقلال با این حجم از پشتوانه اجتماعی حتی ورزشگاه اختصاصی ندارند و در سال باید N میلیارد تومان به ورزشگاه آزادی اجاره پرداخت کنند. اصلا مهم نیست که میلیونها هوادار در چه شرایطی هستند وقتی میبینند جنگ قدرت بین وزارت ورزش و وزارت اقتصاد و سازمان خصوصیسازی به صورت پیدا و احتمالا چند نهاد و ارگان دیگر به صورت پنهان، در جریان است تا افراد مورد نظر خود را راهی صندلیهای هیات مدیره و مدیرعاملی باشگاه کنند. جدا که اوضاع عجیب و البته دردناکی است...