درنگی در مواجهه نوجوانان با رسانهها
لذت، سرگرمی، پیشرفت
پاییز امسال شاهد نقشآفرینی نوجوانان و جوانان در کشور بودیم. این نوجوانان، نهتنها خودشان، بلکه غالباً والدینشان هم تمام آموزشوپرورش و بالندگی خود را در فضای بعد از انقلاب گذراندهاند. آنها تحت تعلیمات همین نظام در مدرسه و رسانه رشد یافتهاند، اما چرا در مسیر دیگری سیر میکنند؟
قادر باستانی*: پاییز امسال شاهد نقشآفرینی نوجوانان و جوانان در کشور بودیم. این نوجوانان، نهتنها خودشان، بلکه غالباً والدینشان هم تمام آموزشوپرورش و بالندگی خود را در فضای بعد از انقلاب گذراندهاند. آنها تحت تعلیمات همین نظام در مدرسه و رسانه رشد یافتهاند، اما چرا در مسیر دیگری سیر میکنند؟
گفته میشود باعث و بانی حوادث پاییز 1401، فضای مجازی و رسانههای خارجی، مخصوصا دو شبکه تلویزیونی فارسیزبان بودهاند. سؤال اینجاست، رسانههای داخلی چطور نتوانستهاند مخاطبان نوجوان و جوان را جذب کنند؟ مصرف رسانهای نوجوانان چگونه است؟ آنها از رسانه چه میخواهند و در این زمینه چه تفاوتی با نسلهای قبلی دارند؟
نوجوانان، رسانهها را برای لذت و سرگرمی میخواهند و نیز برای دریافت هر آنچه فکر میکنند به نفع آنها و پیشرفتشان است. ﻓﺮاهمآﻣﺪن اﻣﮑﺎنهای اﺑﺰاری ﻣﺘﻌﺪد، ﻋﻤﻼ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن را ﺑﻪ ﻧﺴﻠﯽ ﻣﺘﻔﺎوت از دو دهه ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺪل ﮐﺮده اﺳﺖ. نسلی که با رسانه متولد میشود و رشد میکند، طبیعی است که بیشترین حضور را نسبت به نسل قبل در رسانه داشته باشد. تفاوت آنها با ما این است که ما نسلهای پیشین، هر آنچه رسانهها، خوراک برایمان تهیه کردهاند، مصرف میکنیم، اما در نسل جدید، فردگرایی حرف اول را میزند؛ آنها دوست دارند آنچه برای خودشان مفید، جالب و برای لذت و پیشرفت به درد بخور است، مصرف کنند. اخبار دلخواه خودشان را جستوجو و پیدا میکنند. انتظار آنها از رسانه این است که با آن دنیای خود را به جهان پیرامونی متصل کنند و مجموعهای از نیازهای اجتماعی و شخصیشان را به دست آورند.
رﺳﺎﻧﻪهای ﻣﺸﺘﺮک، با ﻣﺤﺘﻮای ﻣﺸﺘﺮک ﻣﺘﻮن رﺳﺎﻧﻪای و اﺑﺰارهای ﻣﺸﺘﺮک در اﺧﺘﯿﺎر، ﻋﻤﻼ ﺗﻔﺎوت ﻣﯿﺎن ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ و ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﯽ را از ﻣﯿﺎن ﺑﺮداﺷﺘﻪاﻧﺪ. اﻣﮑﺎن دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ هر ﻣﺤﺘﻮای رﺳﺎﻧﻪای، ﻣﺠﺎﻟﯽ ﺑﺮای ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ در رﺳﺎﻧﻪ ﻧﻤﯽدهد و ﮐﻮدک را ﺑﻪ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﯽ ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ و زودرس ﭘﺮﺗﺎب ﻣﯽﮐﻨﺪ. محققان معتقدند این دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﺪون ﻣﺮز، ﻋﻤﻼ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺴﺎﻋﺪی ﺑﺮای ﺳﺮﮐﺸﯽ ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﻣﺼﺎرف رﺳﺎﻧﻪای ﻣﺘﻌﺎرف و ﺗﺠﻮﯾﺰهای رﺳﻤﯽ ﻓﺮاﺗﺮ ﺑﺮود و ﺧﻮدش اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﺪ و ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮای ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺑﺎ رﺳﻤﯿﺖ و ﻋﺮف، ﻣﺼﺮف ﮐﻨﺪ. ﮔﻮﺷﯽهای ﺗﻠﻔﻦ همراه، ﺗﺒﻠﺖها، اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ و ﺷﺒﮑﻪهای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﮔﺮﯾﺰ از ﻣﺮﮐﺰ ﺑﺮای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن را ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮدهاﻧﺪ ﮐﻪ هیچ ﻣﺤﺪودﯾﺘﯽ در ﻣﺼﺮف اﺣﺴﺎس ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ و ﮔﺎهی ﮐﻨﺘﺮل و ﻧﻈﺎرت واﻟﺪﯾﻦ را ﺑﺎ دﺳﺘﺮﺳﯽهاﯾﯽ ﮐﻪ دارﻧﺪ، دور ﻣﯽزﻧﻨﺪ و در هر زﻣﺎن و ﻣﮑﺎﻧﯽ، اﻣﮑﺎن ﻣﺼﺮﻓﯽ ﻣﻐﺎﯾﺮ ﺑﺎ اﺻﻮل ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ واﻟﺪﯾﻦ را در اﺧﺘﯿﺎر دارﻧﺪ.
اﺳﺘﻘﻼلﺧﻮاهی و ﮔﺰﯾﻨﺸﮕﺮی ﻧﻮﺟﻮان در ﻣﺘﻮن رﺳﺎﻧﻪای، در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮاﻗﻊ ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻮاﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺎهیت ﻓﺮّار و ﮐﻨﺘﺮلﻧﺎﭘﺬﯾﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ، ﻋﻤﻼً ﺑﺴﺘﺮی ﺑﺮای ﻣﻨﺎزﻋﺎت ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ ﻓﺮاهم ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻃﺒﻊ ﺳﺮﮐﺶ و ﻃﻐﯿﺎﻧﮕﺮ ﻧﻮﺟﻮان، ﺣﺘﯽ آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﺎﻧﻮاده دﺳﺘﺮﺳﯽ دارد و ﻣﺼﺮف ﻣﯽﮐﻨﺪ، در ﻣﻮاردی ﺣﺘﯽ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽدهد ﻧﻤﺎﯾﺸﯽ از ﻣﺼﺮف ﻣﺤﺘﻮای ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﺄﯾﯿﺪ اراﺋﻪ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺸﺎﻧﯽ از اﻗﺘﺪار و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ رﺳﺎﻧﻪای او در ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺼﺮف ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ و ﺷﺨﺼﯽﺳﺎزیﺷﺪه ﻧﻮﺟﻮان، در ﻣﻮاردی ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ او ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ در ﻋﻤﻞ اﻧﺰوا و ﻓﺎﺻﻠﻪﮔﺬاری او از ﺧﺎﻧﻮاده را رﻗﻢ میزند.
اﯾﻦ ﻣﻬﻢ را ﻧﯿﺰ ﻧﻤﯽﺗﻮان ﻧﺎدﯾﺪه ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ در ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ، اﻓﺮاد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ و ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮔﺮوه همسالانند و اﺛﺮﭘﺬﯾﺮی از رﺳﺎﻧﻪها، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﺛﺮات ﻣﺴﺘﻘﻞ رﺳﺎﻧﻪای، در ﮔﺮوههای همساﻻن هم ﺗﺸﺪﯾﺪ ﯾﺎ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ و واﺑﺴﺘﮕﯽ اﯾﻦ اﺛﺮﮔﺬاریها درهمﺗﻨﯿﺪه و ﭘﯿﭽﯿﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، ﻓﺮاﻏﺖﻫﺎی ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﺗﺤﺖ ﺗﺴﻠﻂ ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﻓﺮدﮔﺮاﯾﯽ و ﺗﻮﺳﻌﻪ هوﯾﺖهای ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ هم در رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و هم در ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﻮدش را ﻧﺸﺎن ﻣﯽدهد. از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ، ﺑﺎ توسعه زندگی فناورانه ﻧﻮﯾﻦ، ﻓﺮاﯾﻨﺪ آﻣﻮزش از اﻧﺤﺼﺎر ﻧﻈﺎم ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ رﺳﻤﯽ و ﭼﺎرﭼﻮب دﯾﻮارهای ﻣﺪرﺳﻪ ﻓﺮاﺗﺮ رﻓﺘﻪ و ﺑﺨﺸﯽ از ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﺗﺄﻣﯿﻦﮐﻨﻨﺪه ﻧﯿﺎز آﻣﻮزﺷﯽ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻗﻠﻤﺪاد شده و ﺳﺎﺣﺖ آﻣﻮزﺷﯽ زﯾﺴﺖ ﻧﻮﺟﻮاﻧﯽ هم ﺑﻪ رﺳﺎﻧﻪها ﮔﺮه ﺧﻮرده اﺳﺖ.
نوجوانان ﺑﺎ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ فناوریهای ارتباطی نو، از ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺎزیﻫﺎی راﯾﺎﻧﻪای و ﺗﻠﻔﻦﻫﺎی ﻫﻤﺮاه ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﺰرگ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮد ﺷﯿﻮهﻫﺎی ﻧﻈﺎرﺗﯽ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎ آنچه ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای ﻧﺴﻞﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮد، در ﻣﻮرد اﯾﻦ ﻧﺴﻞ ﻣﻌﻨﯽ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﺨﺘﺼﺎت و ﺳﺎزوﮐﺎر ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، در ﻋﺼﺮ ﻧﻮﯾﻦ و دﺳﺘﺮسﭘﺬﯾﺮیﻫﺎی ﺑﯽﻣﺮز، ﻣﺴﺌﻠﻪ محققان اﺳﺖ و از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﺎﯾﺎی وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻧﺴﻠﯽ در ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪ و هﻢ ﻧﺸﺎﻧﻪای از ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﺴﻞ آﯾﻨﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد، ﺑﻪ ﮐﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌات ﺑﺪل ﺷﺪه اﺳﺖ.
در یکی از مطالعات داخلی روی نوجوانان، دکتر سبحان یحیایی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، پیامدهای سیستمی مصرف رسانهای نوجوانان را در پنج سطح شناسایی کرد که عبارتند از آریتمی مصرف رسانهای در نوجوانان، مواجهه فعال با رسانهها، تطابق با بزرگسالی، تمایزخواهی چندسطحی و منازعات خانوادگی. او با مطالعه کیفی نوجوانان در شهر تهران، دریافت که فقر تولید متون رسانهای متناسب با ویژگیهای سنی نوجوان در رسانههای جمعی ایران، آنها را عموما در چتر رسانههای اجتماعی با ماهیتی متفاوت -خودگزین، غیرمتمرکز و آریتمیک- به پناه آورده است.
از ویژگیهای مصرف رسانهای نوجوانان آن است که ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ، ﺣﻀﻮری ﭘﺮرﻧﮓ دارد. ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ریتم ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽﺑﺨﺶ به روزﻣﺮﮔﯽﻫﺎی ﻧﻮﺟﻮان اﺳﺖ؛ ﺑﺎ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﻣﯽﺧﻮاﺑﺪ، ﺑﺎ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺑﺎ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ راه ﻣﯽرود. در ﻣﻮاﻗﻌﯽ ﻫﻢ فقط ﺧﻮد ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ را دوﺳﺖ دارد، ﻧﻪ ﻣﻠﻮدی و ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺧﺎﺻﯽ. ﺣﻀﻮر ﻫﻤﻪﺟﺎﯾﯽ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ در ﺗﻨﻮع و ﺗﮑﺜﺮ ﻓﺮاوان، ﻋﻤﻼ اﻧﺘﻈﺎر رﯾﺘﻤﯽ در ﮐﻨﺶﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و روزﻣﺮه ﻓﺮد ﻧﻮﺟﻮان را ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽآورد، اﻣﺎ آنچه در ﻋﻤﻞ ﺷﺎﻫﺪ آﻧﯿﻢ، ﯾﮏ آرﯾﺘﻤﯽ ﻧﺎﻣﻮزون و ﻧﺎﻣﺘﻮازن در ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای ﻧﻮﺟﻮان اﺳﺖ. ﺗﻌﺪد ﺳﻼﯾﻖ ﻣﻮﺳﯿﻘﺎﯾﯽ، ﺗﻌﺪد ﺧﻮاﻧﻨﺪهﻫﺎی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و اﻗﺒﺎل و ﺗﮑﺜﺮ و ﭘﺮاﮐﻨﺪﮔﯽ ﺷﯿﻮهﻫﺎی ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای، ﻋﻤﻼ اﻣﺘﻨﺎﻋﯽ از ﯾﮏ ﻫﻤﮕﻮﻧﯽ و ﻫﻢراﺳﺘﺎﯾﯽ در ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن را ﺑﻪ ﺑﺎر ﻣﯽآورد. آﻧﺎن ﺑﻪ ﺳﻬﻮﻟﺖ ﻫﺮ ﻧﻮع ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ را ﻣﯽﺷﻨﻮﻧﺪ و اﯾﻦ ﺗﮑﺜﺮ و ﭘﺮاﮐﻨﺪﮔﯽ، ﻋﻤﻮﻣﺎ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﻪﭘﺬﯾﺮی ﯾﺎ ﺗﺴﺎﻫﻞ در ﺑﺮاﺑﺮ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺑﺮﺗﺮ و ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ و ﻣﻮزﯾﺴﯿﻦ ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪ از ﺳﻮی آنها ﻣﯽﺷﻮد.
نوجوانان با وﻗﺖﮔﺬراﻧﯽ و ﭘﺮﺳﻪزﻧﯽ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﺑﻪ ﻣﺤﺘﻮاﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد دست مییابند و در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن ﻫﺎﯾﭙﺮﻟﯿﻨﮏﻫﺎ، ﺟﺮﯾﺎنﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﻣﺤﺘﻮاﻫﺎی زرد و ﻋﺎﻣﻪﭘﺴﻨﺪ و ﻣﺤﺘﻮای ﭘﻮرﻧﻮﮔﺮاﻓﯿﮏ، در ﺻﺪر ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﺎ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ در ﭘﺮﺳﻪزﻧﯽﻫﺎﯾﺸﺎن ﻗﺮار ﻣﯽگیرد و از اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ، ﻋﺎدتﻫﺎی رﺳﺎﻧﻪای و ذاﺋﻘﻪ ﻧﻮﺟﻮان را در ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪایاش ﺷﮑﻞ میدهد.
ﺧﯿﺎلاﻧﮕﯿﺰی و ﻓﺎﻧﺘﺰیﺳﺎزی ﻣﺘﻦ رﺳﺎﻧﻪای، ﺷﺘﺎب ﺗﺼﺎوﯾﺮ و ﻣﺘﻮن رﺳﺎﻧﻪای و ﻓﻘﺮ درﻧﮓ و ﺗﺄﻣﻞ در ادراک رﺳﺎﻧﻪای ﺑﺮای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﻋﻤﻼ اﻣﮑﺎن ﭼﺸﯿﺪن ﻟﺬت ﯾﮏ رواﯾﺖ ﺑﺴﯿﻂ ﺑﺎ ﺗﻌﻠﯿﻖ و آﺷﻨﺎﯾﯽزداﯾﯽ را از آﻧﺎن ﺳﻠﺐ ﮐﺮده و اﯾﻦ اﻣﺮ منجر به ﺧﻸ ﺧﯿﺎلﭘﺮدازی در ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه آﻧﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ. به همین خاطر، ﻓﯿﻠﻢﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ رواﯾﺘﯽ از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺧﯿﺎﻟﯽ و ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ اراﺋﻪ ﻣﯽدﻫﻨﺪ، ﺑﺮای ﺟﺒﺮان ﺳﻨﺖﻫﺎی ﻣﺄﻟﻮف ﺟﺮﯾﺎنﻫﺎی اﺻﻠﯽ ﺳﯿﻨﻤﺎی ﻫﺎﻟﯿﻮود، ﻣﻮرد اﻗﺒﺎل ﺑﯿﺸﺘﺮی از ﺳﻮی ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ و ﻧﯿﺰ ﻗﺎﻟﺐ اﻧﯿﻤﯿﺸﻦ و ﮐﺎراﮐﺘﺮﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﺻﻮرت اﻧﯿﻤﻪ اراﺋﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، اﻣﮑﺎن ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﻋﻨﺼﺮ ﺧﯿﺎل در ﻧﻮﺟﻮان ﻣﯽدﻫﻨﺪ و ﺑﻪ اﯾﻦ دﻟﯿﻞ، ژاﻧﺮ اﻧﯿﻤﯿﺸﻦ ﻫﻢ ﻗﺎﻟﺐ پرﻃﺮﻓﺪاری در اﯾﻦ رده ﺳﻨﯽ اﺳﺖ.
ﻫﻮاداری ﺳﻠﺒﺮﯾﺘﯽﻫﺎ نیز از مشخصات مصرف رسانهای نوجوانان است. نوجوان دوست دارد ﺳﻠﺒﺮﯾﺘﯽ متفاوت با دوستانش داشته باشد. اینکه ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪاش را ﮐﺴﯽ از روی دﺳﺘﺶ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﻧﮑﻨﺪ. اینکه ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪاش، ﺑﺎ دﯾﮕﺮ دوﺳﺘﺎﻧﺶ ﻓﺮق ﮐﻨﺪ، ﺑﺪل ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺮﯾﺎن ﺗﻤﺎﯾﺰﺧﻮاﻫﯽ ﭘﺮرﻧﮓ در ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪ ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ. از دﯾﮕﺮ ﺳﻮ، ﻋﺪم ﻗﻄﻌﯿﺖ و ﻣﺎﻧﺎﯾﯽ ﭼﻬﺮه ﻫﻨﺮی ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪ، ﺷﺪت ﻫﻮاداری را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ و گاهی ﺑﺎ وﺟﻮد ﻋﻼﻗﻪ واﻓﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ و ﭘﯿﮕﯿﺮی ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺣﺮﻓﻪای، ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﻣﻮرد ﻋﻼﻗﻪای وﺟﻮد ﻧﺪارد که ﻧﺸﺎن از ﯾﮏ ﻧﮕﺎه ﮐﺜﺮتﮔﺮای ﻧﺎﻣﺘﻌﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ دارد.
ﻣﯿﻞ ﺑﻪ ﺑﯽﺧﺒﺮی و ﭘﺮﻫﯿﺰ از ﻓﻀﺎی اﻣﺮ واﻗﻊ و رﺳﻤﯿﺖ زﯾﺴﺘﻦ، ﺳﻮی دﯾﮕﺮی از ﻣﯿﻞ ﺑﻪ ﺧﯿﺎلﭘﺮدازی و ﻓﺮاﻣﻮﺷﯽ واﻗﻌﯿﺖ زﯾﺴﺖ دﻧﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن دیده میشود. اﯾﻨﺴﺘﺎﮔﺮاﻣﯽﺷﺪن ﻣﺼﺮف، وزن و ﭼﮕﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻی ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﯽ در ﻣﺼﺮف رﺳﺎﻧﻪای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، ﻋﻤﻼ ﮔﻮﺷﯽﻫﺎی ﻫﻤﺮاه و ﺗﺒﻠﺖﻫﺎ را ﺑﺪل ﺑﻪ اﺻﻠﯽﺗﺮﯾﻦ اﺑﺰار رﺳﺎﻧﻪای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺷﺨﺼﯽﺳﺎزی و اﺳﺘﻘﻼﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﺞ از ﺑﻬﺮهﺑﺮداری رﺳﺎﻧﻪای اﺳﺖ و ﺣﺮﯾﻤﯽ ﮐﻪ ﺣﻔﻆ ﻣﯽﮐﻨﺪ، اﻗﺒﺎل و ﺑﻬﺮهﺑﺮداری از اﯾﻦ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ را اﻓﺰاﯾﺶ داده اﺳﺖ. ﮐﻨﺪی و ﺗﻨﺒﻠﯽ در ﻧﻮﺷﺘﺎر، ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ دﯾﺪن در ﺑﺮاﺑﺮ ﺧﻮاﻧﺪن، اﻣﮑﺎﻧﺎت ﻧﻤﺎﯾﺸﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﻣﻮاردی از اﯾﻦدﺳﺖ، ﻋﻤﻼ زﯾﺴﺖ روزﻣﺮه ﻧﻮﺟﻮان را ﺑﺎ ﻧﻤﺎﯾﺸﯽ آﻣﯿﺨﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻟﺰوﻣﺎ ﺑﻪ داﻧﺎﯾﯽ و آﮔﺎﻫﯽ او ﻣﻨﺠﺮ نمیشود و وﺟﻮه ﺑﺼﺮی زﯾﺴﺖ ﻧﻤﺎﯾﺸﯽ در آﻧﺎن را ﺗﻘﻮﯾﺖ میکند.
ﺑﺎزیﻫﺎی ﮔﺮوﻫﯽ و ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺣﺎﺻﻞ از آن، ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺧﺎﻃﺮات ﺧﻮب ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﺪ و اﯾﻦ ﺗﺮﺟﯿﺢِ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻮدن، ﺣﺘﯽ آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺧﻮد را در ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎزی ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺑﻪ ﺑﺎزیﻫﺎی راﯾﺎﻧﻪای دو ﺳﻪ ﻧﻔﺮه دارد و از ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﻣﻨﻔﺮد ﺑﺎ ﺑﺎزیﻫﺎی ﻣﺠﺎزی، ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن در جستوجوی آدرﻧﺎﻟﯿﻦ و ﻫﯿﺠﺎن، ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪ ﺑﻪ ژاﻧﺮ اﮐﺸﻦ و ﻣﺎﺟﺮاﺟﻮﯾﺎﻧﻪ در ﻓﯿﻠﻢ و داﺳﺘﺎن و ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﮔﺮﯾﺰ از اﯾﻦ ﻓﻘﺮ ﻫﯿﺠﺎن و روزﻣﺮﮔﯽ در زﻧﺪﮔﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ و اﯾﻦ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ را در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﻣﯽﺟﻮﯾﻨﺪ و ﺑﺎزیﻫﺎی راﯾﺎﻧﻪای ﺧﺸﻮﻧﺖآﻣﯿﺰ ﻧﯿﺰ در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮاﻗﻊ اﯾﻦ ﮐﺎر وﯾﮋه را ﺑﺮای ﻧﻮﺟﻮان اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﻧﻘﺶ ﻣﺮﺟﻌﯿﺖ رﺳﺎﻧﻪای ﺧﻮد را ﺑﺮای ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن از دﺳﺖ داده اﺳﺖ و آﻧﺎن ﺑﻪ اﺧﺘﯿﺎر ﺧﻮد رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی دﯾﮕﺮی را ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﮐﺮدهاﻧﺪ. ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن، رﺳﺎﻧﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻤﻮﻣﺎ اﺳﺘﻘﻼل و ﺷﺨﺼﯽﺳﺎزی ﻣﺼﺮف را ﺑﺮﻧﻤﯽﺗﺎﺑﺪ، ﻋﻤﻮﻣﯽ اﺳﺖ و ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده و ﻣﯿﺪاﻧﯽ ﺑﺮای گفتوگوها و دﻏﺪﻏﻪﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک رﺳﺎﻧﻪای ﮐﻪ اﻓﻮل آن ﮐﻢروﻧﻖﺷﺪن ﻫﻤﺮاﻫﯽ و گفتوگو را در ﺧﺎﻧﻮاده ﻧﯿﺰ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارد. ﮔﺰﯾﻨﺸﮕﺮی و ﻣﺼﺮف اﻧﺘﺨﺎﺑﯽ ﻫﻤﻪﭼﯿﺰ ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻮﺟﻮان در ﺳﺒﺪ رﺳﺎﻧﻪایاش ﻣﻬﯿﺎﺳﺖ و او ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ دﻫﺪ آنچه را ﺧﻮدش اﻧﺘﺨﺎب و ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮده، ﻣﺼﺮف ﮐﻨﺪ.
به عقیده پژوهشگران، مصرف رسانهای نوجوانان، شاید با برعهدهگرفتن مسئولیتهای بزرگتر و ورود به مرحلهای متفاوت از زندگی تغییر کند. آنها در تلاشند بفهمند که چگونه عادات و نگرشهای نوجوانان به رسانه، در بحبوحه نگرانیهای فزاینده در مورد بیاعتمادی و اجتناب از رسانههای سنتی، افزایش توجه عمومی به برخی موضوعات اجتماعی مانند مسائل زیستمحیطی و نارضایتی مزمن از حکمرانی و نیز رشد روزافزون پلتفرمهای جدیدتر، تغییر کرده است. به نظر میرسد کاستن از خلأ توجه به اقتضائات رده سنی نوجوانی، به عنوان دوره قوامیابی هویت اجتماعی افراد، در سیاستگذاریهای رسانهای، مؤثر خواهد بود.
*پژوهشگر و مدرس علوم ارتباطات و رسانه