|

گزارشی درباره ایده‌ها، برنامه‌ها و مصائب ساماندهی میدانگاه تجریش

پلازایی که مردم می‌خواهند

خاطره مشترک چند نسل است قدم‌زنی سرپل. مقصد بسیاری از اتوبوس‌سواری‌های آخر هفته میدان تجریش بود و زیارت سه‌شنبه‌های امام‌زاده صالح و نذرِ نمک و لقمه نان و پنیر و سبزی، که هم در خاطرات مادران‌مان هست و هم ما که دیگر به میانسالی رسیده‌ایم. بعد از زیارت هم، بازارگردی و بوی سبزی و میوه تازه تکیه تجریش و خوردن چند سیخ جگر. بسیاری هنوز سمنوی سفره هفت‌سین‌شان را از این محله تهیه می‌کنند.

پلازایی که مردم می‌خواهند
نورا حسینی خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

خاطره مشترک چند نسل است قدم‌زنی سرپل. مقصد بسیاری از اتوبوس‌سواری‌های آخر هفته میدان تجریش بود و زیارت سه‌شنبه‌های امام‌زاده صالح و نذرِ نمک و لقمه نان و پنیر و سبزی، که هم در خاطرات مادران‌مان هست و هم ما که دیگر به میانسالی رسیده‌ایم. بعد از زیارت هم، بازارگردی و بوی سبزی و میوه تازه تکیه تجریش و خوردن چند سیخ جگر. بسیاری هنوز سمنوی سفره هفت‌سین‌شان را از این محله تهیه می‌کنند.

ساماندهی این میدان پرخاطره، سال‌هاست در دستور کار مدیران شهری قرار گرفته است؛ از سال 84 تا به امروز. یک بار برای بردن آدم‌ها به زیرزمین برنامه‌ریزی می‌کنند و بار دیگر قرار می‌شود خودروها به زیرزمین بروند و سطح خیابان به پیاده‌راه تبدیل شود. زمانی از طرح بزرگی می‌گویند که از میدان تجریش آغاز می‌شود و تا میدان قدس ادامه دارد.

به گفته محمدسعید ایزدی، استاد دانشگاه و طراح شهری تاکنون هفت طرح برای ساماندهی این میدان پیشنهاد شده که برخی از این طرح‌ها با نگاه عمرانی، فقط به عنوان یک عرصه شهری، زیرگذر یا روگذری را پیشنهاد داده‌اند و برخی پروژه‌ها هم با کیفیت بیشتری به موضوع نگاه کرده‌اند.

به گفته ایزدی، در سال 99 پیاده‌راه شدن خیابان شهرداری مطرح شد و اینکه بتوان بخشی از ترافیک خیابان شهرداری را به خیابان حمید و بخش شمالی بیمارستان منتقل کرد؛ ولی از ابتدا معلوم بود این پروژه همان‌طور که مشاور مجموعه هم اعلام کرد، معضل ترافیک را دوچندان می‌کند؛ این طرح با وجود تمایلی که برای اجرای آن وجود داشت، محقق نشد و پروژة اتصال میدانگاه تجریش، توسط شرکت هنر و معماری ایوان مهر ایرانیان و گروه اقتصادی و مهندسی لوتوس و شهرداری منطقه یک تهران آغاز شد.

این طراح شهری ادامه می‌دهد: تمرکز روی خود میدان تجریش بود و شاید در دسترس‌ترین عرصه، پارکینگ اتوبوس‌ها بود. میدان تجریش یک فضای شهری بی‌نظیر در مقیاس منطقه و شهر است که نیازمند توجه به گروه‌های مختلفی است که در آنجا حضور پیدا می‌کنند؛ چه کسانی که برای زیارت امامزاده صالح می‌آیند، و چه کسانی که برای بازار تجریش مراجعه می‌کنند، و چه کسانی که برای گذران اوقات فراغت به میدان یا برای رفتن به درکه و دربند می‌آیند؛ مخاطبان متنوع و گسترده‌ای دارد که این فضای شهری هیچ زیرساختی را برای این گروه‌ها فراهم نکرده و معضلات موجود، تداخل پیاده و سواره و معضلات اجتماعی، حضور پیاده در این فضا را سخت کرده بود.

طراحی برای ساماندهی میدان قدیمی

عرصه اصلی این مجموعه حد فاصل میدان قدس از شرق، میدان تجریش از غرب، خیابان حمید و بیمارستان شهدای تجریش از شمال و مجموعه بازار تاریخی تجریش و امامزاده صالح از جنوب بود. خیابان شهرداری، ستون فقرات این مجموعه به عنوان محور پیاده و قلمرو عمومی مجهز شهری به همراه سایر خوشه‌های تشکیل‌دهنده طرح، مورد طراحی قرار گرفت و در قالب گزینه‌های مختلف به مدیریت شهری ارائه شد. با توجه به موانع و مشکلات پیش‌روی مدیریت شهری در اجرای طرح‌های پیشین، اولین برنامه اجرایی بر اولویت اجرای فضای شهری در مقابل امامزاده صالح و ورودی بازار از غرب متمرکز شد. از دی‌ماه 1399 با تمرکز بر محدوده جنوب میدان تجریش، برنامه ساماندهی و بهسازی این عرصه شهری در قالب طرحِ باززنده‌سازی میدانگاه تجریش آغاز و با توجه به محدویت‌های زمانی قائل‌شده از طرف مدیریت شهری، مراحل طراحی این مجموعه همزمان با اجرای طرح آغاز شد. با توجه به امکانات اجرایی و میزان تأثیرگذاری اقدام، اولویت مدیریت شهری بر طراحی و اجرای بخش جنوبی میدان تجریش واقع شد و بر این اساس پروژة باززنده‌سازی میدانگاه تجریش در سه مرحله مورد برنامه‌ریزی و طراحی قرار گرفت؛ مرحله اول پــروژه، محــدود بــه جلوخـان امامـزاده صالـح و بـازار تجریـش با جایگزینی ایستگاه اتوبوس و فضاهای رهاشدة موجود به عرصه‌ای مجهز و فضای شهری امن و ایمن طراحی و عملیات اجرایی آن آغاز شد.

ایجاد سه میدانگاه برای حل نابسامانی‌ها

ایزدی در توضیح بیشتر طراحی انجام‌شده برای حل نابسامانی‌های این میدان می‌گوید: به این ایده رسیده بودیم که می‌توانیم با ایجاد پلازاهای شهری که در هر کدام از این عرصه‌ها کار می‌کنند، قدری به ساماندهی این وضعیت کمک کنیم و به همین خاطر، با استفاده از شیبی که از میدان تجریش به سمت جنوب می‌رود، سه میدانگاه در این عرصه شش، هفت هزار متری پیش‌بینی کردیم؛ یک میدانگاه است که مستقیما با خود بازار کار می‌کند، یک میدانگاه اصلی که قدمگاه صالحیه نام‌گذاری شده بود و یک میدانگاه دیگر. این کل طرح ما بود به همراه یک‌سری دسترسی‌ها برای افراد دارای معلولیت و افراد پیاده، با پله و رمپ و تجهیزات شهری و یک پوشش گیاهی مناسب که بتواند مجموعه فضای سبز میدان ولیعصر را به میدان تجریش بکشاند و ادامه پیدا کند. تمرکز ما روی این موارد در میدانگاه تجریش بود که در قالب یک پروژه، مسئولیت اجتماعی از طرف یک توسعه‌گر اجرا شد و هنوز فازهای تکمیلی‌اش باقی مانده؛ یعنی اتصال این مجموعه به شرق، شمال و غرب. بخشی از این طرح، اتصال این پروژه به پهنه‌های اطراف خود است.

گام دوم ساماندهی میدانگاه تجریش

مرحله دوم پروژه مشتمل بر طراحی بخش شمالی و شرقی میدانگاه تجریش بود. هدف از طراحی بخش شمالی میدانگاه، یکپارچه‌سازی محوطه بازار و مسجد فاطمیه و نیز بهسازی و ساماندهی وضع موجود بود. همچنین در طراحی بخش شرقی محل اتصال میدانگاه به بازار، تکیه و امامزاده مورد تأکید قرار گرفته است. در مرحله سوم پروژه، هدف ساماندهی و بهسازی رودخانه تجریش، حل مسائل ترافیکی و ارائه راهکارهای مرتبط با آن در بخش جنوبی و همچنین طراحی بخش غربی پروژه و اتصال آن به میدانگاه بود.

در طول قریب به یک سال‌ونیم از شروع فرایند ایده‌پردازی، برنامه‌ریزی، طراحی، آماده‌سازی اجرای طرح و ساخت، مسائل و مشکلات مختلفی باعث توقف یا کند شدن فرایند اجرای طرح، عدم تداوم و هم‌پیوندی اهداف، برنامه‌ها، طرح و اجرا در بخش‌های مختلف، حذف و یا تغییرات جدی در ارکان پروژه، ناتمام ماندن بخش‌هایی از طرح، عدم اطلاع‌رسانی صحیح و استماع عمومی و در نتیجه عدم مشارکت ذی‌نفعان مختلف به‌ویژه اهالی و کسبه پیرامونی در این طرح شد. بر اساس آسیب‌شناسی اولیه‌ای که از فرایند اجرای این طرح در چهار گام به عمل درآمد، از مهم‌ترین دلایل بروز مشکلات و در نتیجه ناکارآمدی طرح و برنامه را در بخش‌هایی از پروژه می‌توان به عدم آگاهی کافی دست‌اندرکاران پروژه از مفهوم قلمرو عمومی و همچنین ماهیت کالبدی، کارکردی فضای شهری، تعدد دستگاه‌های دخیل در مدیریت پروژه و ناهماهنگی‌های بسیار در بین کنشگران دخیل، بی‌توجهی متولیان به اولویت‌دادن به حقوق شهروندان، ایفای مفهوم حق به شهر و تحقق حکمروایی در فرایند برنامه‌ریزی، طراحی و اجرای طرح، عدم همراهی دستگاه‌های ذی نفع به‌ویژه شرکت‌های تأمین‌کننده زیرساخت‌های شهری، تغییرات متعدد مدیریت شهری و در نتیجه درخواست‌های متفاوت و در مواردی متناقض در ارکان پروژه، عدم توجه به نظام بهره‌برداری و رها شدن عرصه‌ها و فضاهای ساخته‌شده برای ایجاد سرزندگی و چشم ناظر در پروژه، توقف طولانی در اجرای بخش‌های کلیدی طرح به‌ویژه در اتصال بخش اجراشده با عرصه‌های پیرامونی برای بهره‌برداری مناسب شهروندان و کاهش آسیب‌های احتمالی اشاره کرد.

وقتی همه ساز خود را می‌زنند

ایزدی در توضیح بیشتر، یکی از چالش‌های اجرای طرح ساماندهی میدانگاه تجریش را دخالت همزمان دستگاه‌های مختلف به عنوان متولی می‌داند و می‌گوید: همزمان دستگاه‌های زیادی خود را متولی می‌دانند و از یک طرف منطقه تلاش می‌کند طرح ساماندهی اجرا کند و از طرف دیگر سازمان زیباسازی برای خودش مشاور گرفته و همزمان در نقاط دیگر میدان و خیابان شهرداری کار می‌کند. اینها تداخل‌های عجیب و غریبی است که وجود دارد. تمام این تداخلات داخل خود شهرداری است و سازمان ترافیک به دنبال خیابان کامل می‌گردد و بسیاری تداخل‌های دیگر که وجود دارد. تداخل‌های داخل شهرداری از یک طرف و موازی‌کاری‌ها و عدم هماهنگی‌های بین دستگاه‌های زیرساختی مثل آب، برق، گاز و مخابرات از طرف دیگر وجود دارد. نابسامانی عجیب و غریبی بر این عرصه شهری حاکم است که به‌خاطرش حتی نمی‌توانستیم یک چراغ را از وسط پیاده‌رو جمع کنیم. دستگاه‌ها خیلی زیر بار برنامه‌های همدیگر نمی‌روند و هر کس کار خود را می‌کند. هر طرحی که بخواهد بدون هماهنگی با دستگاه‌هایی که متولی این حوزه هستند به اجرا دربیاورد. مشخص است بسیاری از بخش‌ها ناقص می‌ماند و با برنامه‌های دستگاه‌های دیگر ناهماهنگ می‌شود و بخشی از وضعیتی که می‌بینیم ناشی از ناهماهنگی‌های میان‌بخشی و برون‌بخشی است. این ناهماهنگی‌ها باعث می‌شود نتوانیم طرحی را که پیش‌بینی کردیم، کامل اجرا کنیم و به هدف‌های طرح نرسیم و به همین دلیل، همه اقدامات متوقف می‌شود.

او ادامه می‌دهد: دو ماه است دنبال جابه‌جایی یک دکل هستیم که یک دوربین در زمانی که این زمین ترمینال بوده، روی آن نصب شده و حالا هیچ کاربردی ندارد ولی کارکنان شهرداری موفق نمی‌شوند این دکل را جابه‌جا کنند.

دستفروشی، سد معبر نیست

ایزدی در مورد اینکه در طراحی میدانگاه تجریش آیا دستفروشان هم در نظر گرفته شده بودند، می‌گوید: دستفروشی پدیده‌ای است که در همه جوامع به عنوان یک عامل سرزندگی در فضای شهری از آن یاد می‌کنند؛ ولی ما به عنوان سد معبر یا یک عامل مزاحم آن را می‌شناسیم. پیشنهادمان برای استقرار چنین رویدادهایی بود؛ یعنی میدانگاهی که بتواند رویدادهای مختلف اعم از دستفروشی و سایر رویدادهای فرهنگی و مذهبی را در ایام عید و بقیه مواقع در دل خود جا دهد. چه بخواهیم و چه نخواهیم از ساعت شش و هفت عصر به بعد، دستفروشان کاملا فضای شهری میدان تجریش را در اختیار خود می‌گیرند؛ پس یا باید به‌درستی این پدیده را بشناسیم و برای آن برنامه داشته باشیم یا با آن مقابله کنیم. میدانگاه را ساختیم و وسط آن یک چادر عجیب و غریب برای کتاب‌فروشی زدند که بی‌ربط است. دو غرفه در میانه میدانگاه طراحی کردیم و ساختیم به عنوان چشم ناظر که تبدیل به کافه شود و باعث سرزندگی باشد و نظامات اجتماعی ایجاد کند، ولی در آن میز و صندلی اداری گذاشتند و شاید بخش اداری شهرداری می‌خواهد در این میدانگاه شهری مستقر شود. اینها باعث می‌شود تحقق اهدافی که در ذهن طراح بوده، بعید به نظر برسد. او ادامه می‌دهد: در همین دوره در منطقه با سه شهردار روبه‌رو بودیم که هر کدامشان تلقی‌ها و اولویت‌هایشان با همدیگر متفاوت بود. در دوره اول اگرچه مدیریت کلان شهرداری و شورا با این امر بسیار موافق بود و به همین خاطر طرحی توسط دکتر ادیب‌زاده تهیه شد، اما با طرح‌ها و ایده‌ها همراهی نمی‌شد. در دوره دوم با وجود اینکه موضوع از مدیریت کلان خارج شده بود، اما چون شهردار منطقه خودش شهرساز بود و به این موضوع بسیار اهمیت می‌داد، توانستیم پروژه را تا به اینجا به اجرا درآوریم. در دوره سوم، هم منطقه و هم شهرداری مرکز نه‌تنها موضوع در اولویت‌شان نیست، بلکه درک روشنی از مفهوم حوزه شهری ندارند و هر چه می‌گوییم باید این پروژه در اولویت قرار بگیرد تا کار ساماندهی را تکمیل و آسیب‌ها را کم کنیم، هیچ دیالوگ مشترکی نداریم. در کل یک جلسه با شهردار منطقه داشتیم؛ درحالی‌که در دوره دوم، یا شهردار در محل پروژه حاضر بود و بازرسی می‌کرد و نظارت داشت یا ما در دفتر شهردار بودیم... این اهمیت زیادی دارد که چقدر مدیریت شهری با این موضوع به لحاظ رویکرد و نگاه و اجرا همراه و همگام باشد. به هر حال، ما این سه مدیریت کوتاه را داشتیم که نتیجه‌اش به این پلازها ختم شده است.

ایزدی در این باره که «با وجود اینکه ایده اولیه آن‌طور که باید اجرایی نشده، آیا از این فضای عمومی استقبال شده است؟» توضیح می‌دهد: به قدری فضای عمومی در شهر کم داریم که ایجاد حداقل‌هایش می‌تواند خیلی مورد اقبال واقع شود. تلاش‌مان بر این بود که فضا به نحوی استقرار پیدا کند که بتواند به معضلات مجموعه هم کمک کند. در این نقطه کوچک، امامزاده صالح و دو مسجد وجود دارد که متولیان‌شان هیچ‌کدام با هم همراه و هماهنگ نیستند و هر کدام کار خود را می‌کنند. این بخشی از نابسامانی‌هایی‌ است که دچارش شده‌ایم. حضور مردم می‌تواند به حل بخشی از ناهنجاری‌های اجتماعی در این محل کمک کند. بخش‌هایی وجود دارد که انتظار می‌رود حضور بیشتر مردم به بهبود وضعیت‌شان کمک کند؛ مانند دو غرفه پلازا که هنوز دایر نشده و با وجود تلاش‌های شهردار سابق، همچنان متروکه است و تا اینها مستقر نشود و مردم نیایند، متکدیان، معتادان و بقیه اتفاقاتی که به بزه منجر می‌شود در اینجا وجود خواهد داشت. تلاش‌شان این است که با بستن، مانع ایجادکردن و دیوارکشیدن، حضور این افراد را محدود کنند، اما جریانی نیست که بتوان با روش‌های فیزیکی مدیریتش کرد.

بی‌توجهی مدیریت شهری به فضای شهری

این طراح شهری در مورد طراحی‌هایی که برای کاهش آسیب‌های اجتماعی در این محدوده شده هم می‌گوید: ما از ایجاد کنج پرهیز کردیم و تا حدود زیادی مردم در عرصه میدانگاه حاضر هستند و در شب نورپردازی کامل داریم. البته هنوز کنج‌های زیادی وجود دارد که موجب حضور متکدیان، معتادان و بقیه افراد در این نواحی می‌شود و رفع این نقایص، همراهی و هماهنگی بین متولیان امر مانند نیروی انتظامی، دستگاه‌های مرتبط با مدیریت شهری و شهرداری و حتی هیئت امنای سه مرکز مذهبی را می‌طلبد. تمام تلاش‌مان این بود که این همراهی را ایجاد کنیم. برای مثال پروژه‌مان تمام نشده بود، ولی گفتیم شب‌های قدر بهترین فرصت است و در شب‌های قدر حتی در حوض‌ها، آدم نشسته بود و مراسم را در این فضا برگزار می‌کردند، چون تلاش‌مان برای همراهی بود؛ اما اینکه یک‌باره در ایام محرم حوض خون درست کنند و پروژه را به سمت‌وسویی بکشند که هیچ نظمی در آن نباشد، درست نیست... در وسط میدانگاه شمالی یک چادر زدند و چند روز پیش گفتند می‌خواهند یک دکل مخابراتی وسطش بگذارند و... این اتفاقات از بی‌توجهی مدیریت شهری به فضای شهری ناشی می‌شود. اگر امروز پروژه‌ای را ببینید که شش ماه قبل تحویل دادیم تا افتتاح کنند، کاملا مشخص است که نسبت به نگهداری آن بی‌توجهی زیادی شده است. نزدیک یک میلیارد تومان برای پوشش گیاهی آنجا هزینه کردیم و درخت چنار، پوشش گیاهی کوتاه و گیاهان معطر و فصلی آوردیم و کاشتیم، ولی پیمانکاران فضای سبز شهرداری، این پوشش‌های گیاهی را نابود می‌کنند تا دوباره به آنها سفارش داده شود. این در حالی است که خودمان این هزینه‌ها را صرف کرده بودیم و هزینه‌های مستقیم توسط سرمایه‌گذار پروژه اعمال شده بود... متأسفانه الان پوشش گیاهی نابود شده چون به گیاهان آب ندادند. نیمکت‌ها و نورپردازی‌ها مورد دستکاری قرار گرفته، چراغ‌ها را شکسته‌اند و... این یک وضعیت اسفبار و نشان‌دهنده این است که حتی اگر فضای شهری به وجود بیاید، سیستمی برای مدیریتش وجود ندارد یا مدیریت شهری اساسا به نگهداری این فضاها توجهی ندارد، چه برسد به اینکه برایش برنامه‌ها و رویدادهایی ترتیب دهد.

او ادامه می‌دهد: فضای شهری، فضایی است که هم بتواند ظرفیت شبانه‌روزی داشته باشد و هم رویدادهای مختلف در آن برگزار شود، ضمن آنکه مردم با آن انس بگیرند و بدون اینکه ما کاری بکنیم، مردم در آنجا رویداد برگزار کنند. باید به کیفیت توجه شود، چراکه مردم عاشق کیفیت‌اند و این کیفیت باید تداوم داشته باشد. وضعیتی که در این شش ماه می‌بینم، این است که کیفیت این فضا به‌شدت تنزل پیدا کرده و روندش بسیار تند و تصاعدی است.

به گفته طراحان این پروژه، تجربه خلق عرصه عمومی میدانگاه تجریش واقع در جنوب میدان و در مقابل بازار و امامزاده صالح (ع)، تلاشی برای به‌وجود آوردن کیفیت‌هایی درخور شهروندان و زمینه‌ای برای هم‌پیوندی عناصر گسسته و نابسامان پیرامونی و همچنین مکانی برای فعالیت‌های اجتماعی و رویدادهای فرهنگی- مذهبی و فعالیت‌های تفریحی و گذران اوقات فراغت شهروندان بوده است. علی‌رغم مشکلات عدیده در تداوم محتوای طرح‌شده در بخش‌های اجرایی، تحقق این مرحله از پروژه نویدبخش اصلاحات و تغییراتی بر اساس آموزه‌های حاصل از این تجربه در سایر مراحل طرح و همچنین سایر تجارب مشابه است.