|

ساعتی زندگی در بازار تجریش

جریان زندگی چنان قوی در بازار تجریش نفوذ کرده که خرید شب عید از این بازار حالا برای برخی از تهرانی‌ها به یک جور رسم و سنت تبدیل شده است. جایی که شبیه همه‌جاست و هیچ‌جا مانند آن نیست

ساعتی زندگی در بازار تجریش

 منصوره محمدی: جریان زندگی چنان قوی در بازار تجریش نفوذ کرده که خرید شب عید از این بازار حالا برای برخی از تهرانی‌ها به یک جور رسم و سنت تبدیل شده است. جایی که شبیه همه‌جاست و هیچ‌جا مانند آن نیست. این را یکی از رهگذران بازار می‌گوید، یک سبزه کوچک که هنوز نور آفتاب به‌خوبی در آن جاری نشده در دست راست او و تعدادی نایلون‌ کوچک در دست دیگرش است. وسیله‌های سفره هفت‌سین را از تجریش می‌خرد، می‌گوید: «حال و هوای بازار در آستانه عید از زندگی لبریز است، می‌توانم وسیله‌ها را از جای دیگری هم تهیه کنم، اما زندگی اینجا جاری است و برایم برکت می‌آورد. سال‌هاست که خرید سفره هفت‌سین خانه را به بازار تجریش گره زده‌ام». بازار تجریش محل طلاقی جنوبی‌ترین و شمالی‌ترین نقاط تهران است؛ این ویژگی را به‌ویژه پس از راه‌اندازی مترو تهران به وضوح می‌‎توان دید. شاید به همین دلیل باشد که خریدکردن از بازار، فقیر و غنی نمی‌شناسد، همه می‌توانند از آن اندک خریدی داشته باشند. بازار برای متروسوارها از ورودی میدان قدس آغاز می‌شود. دستفروش‌ها یک طرف و مغازه‌های قدیمی و میوه‌فروشی و رستوران‌ها در سمت دیگر، اولین حلقه‌های بازار تجریش را برای مسافران متروسوار شکل می‌دهد. یک راهرو بزرگ مسقف، با مغازه‌هایی که بوی سوهان و گز آماده‌ طبخ از آنها به مشام می‌رسد و حجره‌هایی با کاشی‌کاری‌های ایرانی و نماهای آجری، مخاطب را به میدان اصلی بازار تجریش می‌رساند. در اینجا یک میدان مربع‌شکل با سقف‌های چوبی، لامپ‌های ال.ای.دی آویزان از چوب‌ها، تصویر خاطره‌ها و یادها از قدیمی‌های بازار، در کنار سبزی‌ها و میوه‌هایی با طیف متنوعی از رنگ‌ها، همه از دل میدان اصلی بازار تجریش بیرون زده‌اند. اینجا جایی است که همچون بازارهای سنتی، مسجد و حسینیه‌هایی در دل آن قرار دارد و در ایام مذهبی به‌ویژه ماه محرم پیونددهنده چندین محله است. پیوندی که اتحاد بازاری‌های تجریش را در یک گردهمایی مشترک سالانه به رخ همگان می‌کشد.

شاید الهام از طبیعت است که بازار مسقف تجریش را با وجود همه دخالت‌های قدیمی و جدید ایجادشده در آن که قصدش زنده نگه‌داشتن بازار بوده، پر از شور زندگی نگه داشته است. همه‌چیز از آب‌ و هوای خاص و ویژه تابستانی دربند و شمیرانات شروع شد. با کوچ بهاره و تابستانه به این منطقه، مردم از محلات و روستاهای اطراف، میوه‌های تازه باغ‌‌ها را به تجریش می‌آوردند و به فروش می‌رساندند. در روایت‌ها آمده، بعد از آنکه رضاشاه تصمیم گرفت ییلاق تابستانه خود را در دربند مستقر کند، بازار رونق بیشتری هم به خود گرفت.

اما اهالی بازار خود به‌خوبی می‌دانستند که چطور رونق بازار را حفظ کنند، انبوه میوه‌های برق‌افتاده در دسته‌های منظم دور تا دور میدان تجریش را زینت داده‌اند. صاحبان غرفه‌ها هم به‌خوبی از ذائقه مخاطب باخبرند؛ در آستانه سال نو و عید، ردیف سبزه، سیب سرخ برق‌افتاده و سیرهایی که بالاتر از سفیدی بر آنها رنگی نیست، زینت میدان می‌شوند و نظر هر مخاطبی را برای تماشا هم که شده به خود جلب می‌کنند.

بازسازی مغازه‌هایی با الهام از معماری ایرانی، و اسامی حکاکی‌شده بر روی کاشی‌های آبی پررنگ نشان از تلاش برای حفظ هویت بازار می‌دهد. اما گویا میوه‌ها و سبزی‌ها از تغییرات فرهنگی در امان نمانده‌اند. سبزی‌های تازه که روزگاری از کوهستان‌ها و محله‌های دیگر نقاط ایران از بازار تجریش سر در می‌آوردند، حالا با سبزی‌های فرنگی از جمله کاهوی چینی، فرانسوی و کلم بروکلی هم‌ردیف شده‌اند. البته میوه‌ها هم به سرنوشت سبزی‌ها دچار شده‌اند؛ میوه‌هایی که زمانی از باغ‌های شمال تهران در میدان کوچک تجریش به فروش می‌رسیدند، حالا رنگ و بوی استوایی به خود گرفته‌اند. نوبرانه‌های لوکس تجریش از شرقِ دور، سوگلی بازار شده‌اند و البته میوه‌هایی از جنوب ایران هم به چشم می‌خورد. بازار تجریش، همان جایی است که می‌توان روح زندگی را در آن به نظاره نشست، ساعت‌ها در آن قدم زد، در رقص رنگ‌ها محصور شد و زندگی شهری را در دل سنت‌ها تجربه کرد.