|

مرگ تدریجی چهارباغ

تفریح از میانه چهارباغ پر کشیده است

چهارباغ عباسی یک خیابان معمولی نیست، بلکه کوهی از تاریخ در دل آن نهفته است که اصلا قابل فراموشی نیست و به دلیل موقعیت جغرافیایی شهری هم نمی‌توان آن را نادیده گرفت. چهارباغ عباسی که از آن با نام پدر شانزه‌لیزه فرانسه هم یاد می‌شود، هر روز با چالشی جدید مواجه می‌شود.

مرگ تدریجی چهارباغ

پیام ثابتی: چهارباغ عباسی یک خیابان معمولی نیست، بلکه کوهی از تاریخ در دل آن نهفته است که اصلا قابل فراموشی نیست و به دلیل موقعیت جغرافیایی شهری هم نمی‌توان آن را نادیده گرفت. چهارباغ عباسی که از آن با نام پدر شانزه‌لیزه فرانسه هم یاد می‌شود، هر روز با چالشی جدید مواجه می‌شود. این خیابان چند صد ساله در اعصار و سلسله‌های مختلف تاریخی پیاده‌راه بوده یا نهایتا در همان عصر صفوی درشکه‌ها نیز کم‌وبیش از آن تردد داشتند، اما از زمان قاجار و به‌ویژه در دوران پهلوی این خیابان به روی خودروها باز شد و چهارباغ از نظر کارکرد تغییرات اساسی یافت. این رویه در سال‌های اخیر هم ادامه داشت و چهارباغ ماشین‌رو بود. در دوران جمالی‌نژاد، شهردار اسبق اصفهان، مبحث پیاده‌راه‌شدن چهارباغ عباسی مطرح شد و همه فرهنگ‌دوستان و میراث‌داران شهر به میدان آمدند تا پیاده‌راه‌شدن چهارباغ کلید بخورد، اما جمالی‌نژاد از اصفهان به یزد رفت و نوروزی شهردار اصفهان شد. او در این زمینه محکم‌تر گام برداشت و چهارباغ بالاخره به‌طور کامل در زمان مدیریت شهری گذشته پیاده‌راه شد. پیاده‌راهی که هر روز بیش از پیش جذاب شد و جمعیتی بسیار زیاد به سوی آن روانه شدند. مغازه‌داران چهارباغ عباسی نیز که ابتدا در مقابل مقوله پیاده‌راه‌شدن ایستادگی می‌کردند، همراه اصلی آن بودند. درختان سربه‌فلک‌کشیده به همراه ابنیه تاریخی و فرهنگی و گذرگاه‌های شکیل و راهرو‌های سنگ‌فرش تلفیق زیبایی از طبیعت و هنر و معماری در این خیابان تشکیل دادند.

یک روز هم مدیران شهری سابق اصفهان با مغازه‌داران این خیابان صندلی‌ها را بیرون چیدند تا چهارباغ هر روز به کارکرد پیاده‌راه‌شدن خود نزدیک‌تر شد. نیمکت‌های مخصوص استراحت، کافه‌ون‌های نقلی و جذاب به همراه موسیقی ملایم و گوش‌نواز با عطر انواع قهوه و دمنوش نیز این مکان را تبدیل به محلی ایمن و دنج برای شهروندان کرده بود. حالا محفل‌های فرهنگی هم برای برگزاری برنامه در چهارباغ با هم رقابت داشتند؛ از گروه‌های مذهبی و فرهنگی و... همگی درخواست داشتند تا در چهارباغ حضور فعال پیدا کنند. خلاصه اینکه هر کس با هر سلیقه و گرایش، به محض ورود به چهارباغ عباسی می‌تواند کمی از روزمرگی خارج و حال دلش کوک شود؛ چراکه این ذات و میراث مکان‌های اصیل و فرهنگی است که دلخوشی مردمانش باشد.

با تغییر مدیریت شهری اصفهان در مردادماه 1400 واکنش شهرداری نسبت به چهارباغ دچار تشتت و مدیریت آن با چالش مواجه شد. هیئت‌مدیره چهارباغ عباسی نیز یک روز انتخاب نشد، یک روز انتخاب شد و افراد اصلا کارکردهای آن را فراموش کردند. اغلب کنشگران شهری معتقد بودند این محور تاریخی باید میزبان مردم باشد و بستن هر روزه آن برای مراسم عمدتا مذهبی باعث می‌شود که این محور تک‌گروهی شود و کارکرد همیشگی خود را از دست دهد، اما این مهم ادامه پیدا کرد. با این حال مردم هنوز به چهارباغ می‌آمدند و با موضوعات مختلف تک‌گروهی در آن کنار آمده بودند تا اینکه با آغاز ناآرامی‌های مهرماه گذشته این محور به یکی از محل‌های تجمع معترضان تبدیل شد تا بدین بهانه ابتدا گریبان کافه‌های کوچک و ون‌کافه‌های چهارباغ را بگیرند. آنها از این خیابان خارج شدند و صندلی جلوی مغازه‌ها نیز برداشته شد. یک خبر شوک‌آور هم آمد که قرار است این خیابان مجدد سواره‌رو شود.

مدیریت شهری اصفهان که می‌دانست مردم روی گذر چهارباغ و پیاده‌محورشدن آن حساس هستند و نمی‌خواست وجهه‌اش بیش از این در چهارباغ خدشه‌دار شود، به‌سرعت واکنش نشان داد و ریاست شورای شهر اصفهان اعلام کرد اصلا مبحثی برای سواره‌روشدن چهارباغ مطرح نیست و اگر این موضوع مطرح هم شود مدیریت شهری آن را نمی‌پذیرد. شهردار اصفهان نیز در نشست خبری خود پاسخ داد که چهارباغ عباسی پیاده‌راه خواهد ماند و شورای اسلامی شهر و شهرداری دراین‌باره اتفاق‌نظر دارند و پای این کار ایستاده‌اند و جای نگرانی نیست. جمع‌آوری صندلی‌های چهارباغ مصوبه شورای تأمین استان بود و به‌صورت موقت انجام شد.

در این زمینه اما میراث‌دوستان و کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند بعد از اینکه یک دستاورد نصف و نیمه در راستای احیای پیاده‌راه چهارباغ تاریخی داشتیم، حالا شایعاتی می‌شنویم که ممکن است این فضا به حالت قبل و حضور سواره در آن برگردد که امیدواریم فقط شایعه باشد و فراتر از این نرود، اما چهارباغ با همین وضعیتش هم با جمع‌شدن میز و صندلی‌هایی که کنار مغازه‌ها برای خوردن غذا و اندکی استراحت بود، تبدیل به یک وضعیت سوت و کور می‌شود و به این ترتیب روز به روز مراجعه و حضور در چهارباغ کم‌رنگ می‌شود. وقتی شهروند کمتر به چهارباغ مراجعه کند، شهروندی که نمی‌تواند مثل قبل در چهارباغ بنشیند یا استراحت کند، طبیعی است که کمتر به چهارباغ می‌آید و اینجا خالی‌تر می‌شود.

شهری که در چند سده قبل برای شهروندانش فضاهایی مثل میدان امام (ره) یا نقش جهان یا چهارباغ طراحی کرده است، امروز با وضعیتی مواجه است که به نسبت جمعیت و اتفاقات معاصری که در همین ایران یا سایر کشورها رخ داده، از فقدان فضای شهری رنج می‌برد. درحالی‌که اصفهان هیچ چیز جدیدی در فضای شهری تولید نکرده و در هیچ‌کدام از محلاتی که به این شهر اضافه شده است، فضای شهری شاخص و مناسب نمی‌بینیم؛ آنچه هم از فضای شهری تاریخی بوده از آن می‌گیریم و این ضرر بزرگی برای شهروند اصفهانی است.

فضای شهری سه خاصیت دارد؛ اول عمومی‌بودن آن است که منعی برای حضور در آن برای هیچ‌کسی وجود ندارد، دوم اینکه این فضاها روباز بوده و سوم محلی برای برقراری تعاملات اجتماعی است. فضاهای شهری نقش مهمی در تعدیل وضعیت روانی و عصبی افراد و شناختشان از جامعه معاصر دارند. به عنوان مثال هرچقدر شهرها سرانه مسکونی کمتری داشته باشند، فضای شهری در آنها اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. شهری موفق است که بتواند حس تعلق شهروندان را تحریک کند. شهروندی که احساس تعلق داشته باشد قطع یقین به لحاظ روانی و فکری شهروند سالم‌تری است و از سویی خود شهر هم پویاتر، تمیزتر و سالم‌تر خواهد بود.

فراموش نکنیم که امروز مدیریت شهری اصفهان باید بیش از پیش برای چهارباغ برنامه داشته باشد، رها کردن فضای شهری مثل چهارباغ یعنی کشتن یک فضای تفریحی دیگر در اصفهان. مردم اصفهان از کمبود شدید فضای تفریحی رنج می‌برند و وجود چهارباغ برای این شهر بسیار اهمیت دارد، چهارباغ بدون صندلی و میز، بدون ون‌کافه‌ها و بدون حضور همه طیف‌ها و سلیقه‌ها خواهد مرد و دیری نیست که دوباره سوت و کور شود؛ پس تا دیر نشده باید چاره‌ای اندیشید. چهارباغ عباسی یک ارزش افزوده برای شهر و شهروندان محسوب می‌شود و گرفتن آن از اصفهان یعنی نادیده‌گرفتن ارزش مردم و این به معنای پشت‌کردن به خواست مردم یک شهر که متأسفانه در حال رخ‌دادن است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها