|

اصفهان شهر زندگی بود 

ناصر خسرو شاعر و جهانگرد بلند آوازه و مشهور ایرانی در سده پنجم هجری قمری است. مشهورترین کتاب او «سفرنامه» از منابع مهم جغرافیای تاریخی محسوب می‌شود.وی دربخشی از سفرنامه اش، اصفهان را چنین وصف نموده است:«اصفهان شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاه فرو برند آبی سرد خوش بیرون آید و در شهر جوی‌های آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو، باروی شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم.

فاطمه شفیعی-سردبیر ویژه نامه شرق اصفهان: ناصر خسرو شاعر و جهانگرد بلند آوازه و مشهور ایرانی در سده پنجم هجری قمری است. مشهورترین کتاب او «سفرنامه» از منابع مهم جغرافیای تاریخی محسوب می‌شود.وی دربخشی از سفرنامه اش، اصفهان را چنین وصف نموده است:«اصفهان شهری است بر هامون نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هرجا که ده گز چاه فرو برند آبی سرد خوش بیرون آید و در شهر جوی‌های آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو، باروی شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است و اندرون شهر همه آبادان که هیچ از وی خراب ندیدم.

هر بازاری را دربندی و دروازه‌ای و همه محلت‌ها و کوچه‌ها را همچنین دربندها و دروازه های محکم و کاروانسراهای پاکیزه بود و کوچه‌ای بود که آن را کو طراز می‌گفتند و در آن کوچه پنجاه کاروانسرای نیکو و در هر یک بیاعان و حجره داران بسیار نشسته و این کاروان که ما با ایشان همراه بودیم یک هزار و سیصد خروار بار داشتند که در آن شهر رفتیم هیچ بازدید نیامد که چگونه فرو آمدند که هیچ جا تنگی موضع نبود و نه تعذر مقام و علوفه.» اینها دیدگاه ناصر خسرو بود در آن زمان و امروز که اصفهان بیش از صد و پانزده سال است صاحب بلدیه است از آن همه جلال و جبروتش چه بر جای مانده؟؟

اصفهان به عنوان یک شهر تاریخی پر آوازه از دیر باز همیشه یکی از مقاصد اصلی گردشگران داخلی و خارجی است و وجود بسیاری از مکان‌های تاریخی، مذهبی، گردشگری، تفریحی و ... این شهر را به یک قطب گردشگری مبدل نموده است. اصفهان گنجینه‌ای است از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس که نسل به نسل به ما رسیده است اما سؤال اینجاست که چقدر در حفظ و پایداری آن تلاش کردیم؟

رونق گردشگری و اهمیت آن در چرخه اقتصادی امری واضح و مبرهن است که بسیاری از کشورها حتی با نداشتن پیشینه تاریخی گردشگری و ذخایر طبیعی و نفتی با بهره گیری درست و برنامه ریزی هدفمند از این صنعت توانسته‌اند اقتصادی پویا و پر رونق را شاهد باشند، متأسفانه صنعت توریست هنوز در اصفهان آنگونه که شایسته است رونق نگرفته و مشکلات زیرساختی فراوانی صنعت گردشگری اصفهان را در بر گرفته است. وجود ایرلاین اختصاصی و حمل‌ونقل ضعیف هوایی، ونداشتن عزم جدی متولیان بخش خصوصی و دولتی از مشکلات اساسی گردشگری اصفهان است. مشکلاتی همچون ضعف در زیرساخت های اساسی برای حضور گردشگر، کمبود هتل و اقامتگاه مناسب، نبود برنامه‌ای متناسب برای بازدیدکنندگان ابنیه تاریخی مشهود است، برای مثال روزهای تعطیل بیشتر تاریخی و گردشی اصفهان تعطیل می‌باشد و یا روزهای غیر تعطیل نیز بازدید در شیفت‌ها و ساعات اداری تعریف می‌شود. رودخانه زاینده رود رودی کهن و تاریخی است که از سالهای بسیار دور مایه حیات و آبادانی، تمدن و رونق شهر اصفهان بود که از سال 1379 تا امروز از نفس افتاده و جریان دائمی خود را از دست داد.

زاینده رود این روزها حال خوشی ندارد، جاده‌ای خشک در میان شهر، مایه تلخی و افسردگی شهروندان اصفهانی شده، کشاورزان نالان کشت پاییزه را از دست داده‌اند، برداشت های غیر قانونی از زاینده رود، کمبود بارش ها، و عدم مدیریت آب در استان و همچنین نداشتن برنامه های حمایتی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای احیا زاینده رود و جریان دائمی آن، عدم اجرای پروژه‌های تأمین منابع آبی و همچنین تقسیم مدیریت آب، تصمیمات سیاسی نادرست مسئولان ضربه مهلکی به حوضه آبریز زاینده رود زده است که کوچ کشاورزان؛ بیکاری، نابودی زیست بوم زاینده رود؛ آلودگی هوا، خشکی باتلاق گاوخونی و..... را به همراه داشته است. در دو دهه اخیر نمایندگان مجلس هیچ اقدام پایدار و برنامه منسجمی برای حال و روز زاینده رود ارائه نداده‌اند، همه لایحه‌ها و طرح‌ها فقط کاغذی بوده و این نوع قولهای کاغذی با نزدیکی انتخابات بیشتر می‌شود ولی تاکنون هیچ خروجی و حاصلی برای احیای زنده رود از سوی نمایندگانی که با رأی و اعتماد مردم به صندلی مجلس رسیدند دیده نشده است. و اما داستان غم انگیز تر فاجعه فرونشست در اصفهان و تخریب آبخوان زاینده‌رود است که دلیل اصلی آن تخلیه آب‌ها و برداشت‌های بی‌رویه، نبود طرح و مدیریت جامع فرونشست زمین بوده است. آلودگی هوا، بلعیده شدن شهر و فرونشست نگران کننده هم عاملی است که ساکنان اصفهان را بیش از پیش نگران کرده است. وضعیت ترافیکی اصفهان، خصوصا در هسته مرکزی، وجود لاین دوچرخه که بعضا ساعت‌ها هیچ دوچرخه‌ای در آن تردد نداشته و فقط باعث ایجاد ترافیک بیشتر می‌شود، نبود برنامه فرهنگی و اجرایی ویژه‌ای گره‌های کور ترافیک شهر اصفهان را هر روز بیشتر می‌کند. وضعیت نامناسب جمع‌آوری زباله‌ها، داستان کهنه آسفالت خیابان و عدم مدیریت واحد شهری همه و همه باعث شده اصفهان گزینه مناسبی برای زندگی نباشد. مواردی که مطرح شد تنها بخشی از مصائب شهروندان اصفهانی بود که دستاورد نگاه‌های سیاسی و مدیران سفارشی و نالایق و عدم نگاه شایسته سالاری در استان است. شاید اگر ناصرخسرو در این زمانه به اصفهان سفر می‌کرد، سفرنامه‌اش را طور دیگری می‌نگاشت. شاید می‌نوشت اصفهان شهر زندگی بود.