چرا مسئله آب حل نمیشود؟
چه گوارا این آب
آب، عنصر کلیدی تداوم حیات در کره زمین است. نهاده آب بهعنوان یکی از اصلیترین نهادههای تولیدی، با امکانات و چالشهایی مواجه است. از سوی دیگر رشد بخشهای کشاورزی، صنعت، معدن و توسعه شهرنشینی، استفاده و سوءاستفاده از منابع آب را در طول چند دهه گذشته تسریع و تشدید کرده و به ایجاد عدم تعادل بیشتر بین آب قابل دسترس و تقاضای آب منجر شده است.
مریم رستمی شهربابکی: آب، عنصر کلیدی تداوم حیات در کره زمین است. نهاده آب بهعنوان یکی از اصلیترین نهادههای تولیدی، با امکانات و چالشهایی مواجه است. از سوی دیگر رشد بخشهای کشاورزی، صنعت، معدن و توسعه شهرنشینی، استفاده و سوءاستفاده از منابع آب را در طول چند دهه گذشته تسریع و تشدید کرده و به ایجاد عدم تعادل بیشتر بین آب قابل دسترس و تقاضای آب منجر شده است.
این عدم تعادل خطر بروز بحران آب را در بسیاری از مناطق جهان به ارمغان آورده است. مشکل ﻣﺎ فقط کمبود آب ﻧﯿﺴﺖ، ﺑلکه اﺳﺘﻔﺎده نادرست از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺟﻮد اﺳﺖ، طوریکه ﺑﻬﺮهوری آب ﺑﻪ کمترین ﻣﯿﺰان خود رسیده اﺳﺖ. در کشور ما دهها سال از منابع آب بهرهبرداری ناکارآمد شده که همین موجب مواجهشدن کشور با بحران فزاینده بیآبی شده است. بحران بیآبی سبب ایجاد عوارض سنگین اقتصادی، اجتماعی و تهدید علیه پایداری سرزمین و همچنین مهاجرتهای اقلیمی و خالی از سکنهشدن بخشهای بزرگی از کشور شده است. ما در این مقاله به مسائل آب، بحران آب و چرایی حلنشدن این مسائل میپردازیم.
کمبود آب بر دسترسی به مواد غذایی، سلامت انسان، معیشت و همچنین توسعه اقتصادی تأثیرگذار است. با توجه به اینکه کشور در سالهای اخیر با خشکسالی و بحران منابع آبی مواجه شده، به نظر میرسد بررسی منابع آبی در ایران و نحوه مصرف آن در بخشهای اقتصادی، به منظور لحاظکردن مسئله اساسی مدیریت منابع آب در برنامهریزیهای توسعه کشور، از اهمیت بالایی برخوردار باشد. کشور ﻣﺎ ﺑﺎ وجود ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎیی ﻣﻨﺎﺳﺐ و چهار ﻓﺼﻞﺑﻮدن، متأسفانه دو ﻣشکل اﺳﺎسی دارد؛ در ﻧﻮار ﺧشک ﺟﻬﺎن ﻗﺮارگرفتن و فصل و نوع بارش.
ایران، منطقه کمباران:
متوسط بارندگی سالانه در ایران حدود ٢٥٠ میلیمتر است و با توجه به اینکه میزان مذکور حدودا یکسوم متوسط جهانی است، ایران جزء مناطق کمباران دنیا به حساب میآید. بارندگی، از نظر کمیت، مکان و زمان، در پهنه ایران متفاوت بوده، طوریکه میزان بارندگی سالانه بین مناطق کویری و شمالی ایران، بین ٥٠ تا ١٨٠٠ میلیمتر، متغیر است. همچنین ٧٠ درصد از میزان بارندگی سالانه به ٢٥ درصد از سطح کشور و ٣٠ درصد آن به ٧٥ درصد باقیمانده از سطح کشور اختصاص دارد. به لحاظ زمانی نیز عمده بارندگی در زمانی خارج از فصل کشاورزی رخ میدهد. بهعبارت دیگر، زمانی که فعالیت کشاورزی در بهار و تابستان بیشترین نیاز آبی را دارد، میزان بارندگی در حد پایین خود است.
ﺑﺤﺮان آب یا بحران حکمرانی؟
زمانی که سرعت روند تحولات یک پدیده و عوارض و آسیبهای ناشی از آن غیرقابل درک یا از کنترل خارج میشود، آن را شرایط بحرانی مینامند. بحران آب در ایران محصول علل متنوعی است و این تنوع، نتیحه گستردگی و پیچیدگی مجموعه زیرساختها، نهادها، سازمانها، کنشگران و کنشهایی است که حول مقوله آب شکل گرفتهاند. هرکدام از این اجزا کاستیهایی دارند که مجموعا بحران آب در ایران را شکل میدهند. بنابراین محتاطانه است که بگوییم هیچ تبیین واحدی برای بروز بحران آب در ایران امکانپذیر نیست. همه اجزا از سازوکارهای واحدی تبعیت نمیکنند و بنابراین سازوکارهای بروز بحران و شیوه مواجهه با آنها در هر بخش متفاوت است.
بحران امروز آب بیش از آنکه ناشی از کمبود آب باشد، ناشی از حکمرانی نادرست آب و بیتوجهی به جوامع مدنی و محلی و نیروها و نهادهای خصوصی و اقتصادی است. حکمرانی آب عبارت است از نظامهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اداریای که دستاندرکار هستند و مستقیم و غیرمستقیم بر بهرهبرداری، توسعه و مدیریت منابع آب مؤثرند و ارائه خدمات آب در سطوح مختلف جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد.
بدون حل بحران حکمرانی آب، بحران آب، ما را عبرت تاریخ خواهد کرد. قضاوت تاریخ درباره ما، بر مبنای ظرفیت ما برای تحقق ملزومات بقای یک تمدن خواهد بود، نه بر مبنای شعارها یا میزان محبوبیتمان.
طبق مطالعات انجامشده در زمینه منابع آب، پیشبینی شده تا سال ٢٠٢٥، حدود ٥/٣میلیارد نفر (در حدود ٥/٦ برابر مردم در سال ٢٠٠٠) در کشورهایی با تنش آبی زندگی میکنند. از این تعداد حداقل ١/١ میلیارد نفر بدون دسترسی به آب سالم و حدود ٥/٢ میلیارد نفر بدون سیستم فاضلاب مناسب خواهند بود و اکثریت آنها نیز در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند.
چرایی پیشروی بحران آب
وقتی بدانیم پیشروی بحران آب تا حدی که امروز رسیده، محصول ندانستن نیست، دو فرضیه دیگر برای پاسخگویی چرایی پیشروی بحران باقی میماند: 1- سیستم نتوانسته بحران را کنترل کند. 2-سیستم نخواسته بحران را کنترل کند. حال آنچه را باید تبیین کرد، چرایی ناتوانی در کنترل بحران است.
متغیرهای زیادی را میتوان برای پاسخگویی به این سؤال ردیف کرد: ضعف فنی، کاستی بودجهها برای ایجاد تأسیسات و سازههای بهتر، عوامل فرهنگی، پیشیگرفتن تحولات اقلیمی بر پیشدستیهای انسانی و عوامل دیگر.
تنش آبی:
از آنجایی که آب برخلاف نفت هیچ جایگزینی ندارد، برخی از تحلیلگران پیشبینی کردهاند که جنگ در قرن آینده، بهویژه در خاورمیانه، نه بر سر ذخایر نفت بلکه بر سر منابع آب خواهد بود. تاکنون تنشها و درگیریهای مختلفی بر سر منابع آب در قرن گذشته به ثبت رسیده است. برای نمونه برخی مطالعات نشان میدهد که در 50 سال گذشته بیش از 37 مورد تنش آبی بین کشورهای مختلف صورت گرفته و منجر به درگیریهای نظامی شده که از این بین، بیش از 30 مورد آن مربوط به درگیریهای اسرائیل بر سر منابع آب مشترک با همسایگان سرزمینهای اشغالی بوده است.
بیشتر این درگیریها در دهههای 1950 و 1960 بین اسرائیل و کشورهای سوریه و اردن بر سر انتقال آب رودخانههای اردن و یرموک صورت گرفت. علاوه بر این برخی معتقدند هیچ نقطهای در دنیا وجود ندارد که همچون آسیای مرکزی مستعد درگیری بر سر منابع باشد.
برخلاف نظر محققان که آب را یک ابزار مشارکت و نه یک ابزار تضاد میدانند، سردمداران سیاسی دنیا نظرات متفاوتی در این زمینه داشتهاند. انور سادات، رئیسجمهور مصر در سال 1979اعلام کرد: «تنها حالتی که میتواند مصر را مجدد درگیر جنگ کند آب است».
پتروس غالی، دبیر کل سابق سازمان ملل نیز در سال 1985 هشدار داد: « جنگ بعد در خاورمیانه بر سر آب خواهد بود نه سیاست». اسماعیل سراجالدین، معاون رئیس کل بانک جهانی در سال 1995 اعلام کرد: «درحالیکه بسیاری از جنگها در قرن حاضر بر سر نفت بوده است، جنگهای قرن آینده بر سر آب خواهد بود».
به طور کلی، منابع آبی اگرچه ممکن است علت اصلی جنگ و تنشهای شدید بین دولتها و ملتها در نظر گرفته نشود، ولی ممکن است یکی از عوامل ایجاد جنگها و تضاد بین دولتها باشد. به بیان دیگر، ادعای نبود جنگ بر سر آب، به معنای عدم تضاد بر سر مسائل آبی مشترک نیست. از طرفی این مسئله به معنای حتمیبودن وقوع جنگ آب در قرن حاضر نخواهد بود. منابع آب بهویژه منابع آبی مشترک میتوانند عامل مشارکت و همکاری بین کشورها و یا موجب درگیری و تنش بین آنها باشند که این مسئله به ساختارهای مدیریتی و بهرهبرداری از این منابع بستگی دارد.
آنچه منابع آب مشترک را به عاملی برای بحران و تنش بین کشورها تبدیل کرده، نبود ساختار مدیریتی مناسب در بهرهبرداری مشترک و حکمرانی آن بوده است. بنابراین جنگ آب، نه به آن قطعیتی است که سیاستمداران پیشبینی کردهاند و نه طوری که محققان آن را انکار کردهاند، بلکه ترکیبی از این دو احتمال است که وقوع یا عدم وقوع آن بهطور کامل به رویکرد کشورها در ایجاد یک ساختار مناسب حکمرانی برای بهرهبرداری مشترک از منابع آبی بستگی دارد.
بخش کشاورزی:
بخش کشاورزی ایران ٩١ درصد از کل منابع آب مصرفی را بهطور مستقیم استفاده میکند که بیشتر از متوسط جهانی و متوسط ١٩ کشور خاورمیانه و شمال آفریقاست. کشاورزی ناکارآمد و بهرهوری بسیار پایین این بخش یکی از دلایل بحران کمآبی در ایران است. بخش کشاورزی بیشترین سهم آب مصرفی را به خود اختصاص میدهـد. سـهم آب مصرفشده در بخش کشاورزی در منطقه خاورمیانه و قاره آفریقـا بـه ترتیـب 84 و 82 درصـد اسـت.
در شرایط کنونی راندمان آب در بخش کشاورزی در ایران کمتر از 35 درصد است که به دلیل آبیاریهای غیراصولی و سنتی است. با استفاده از روشهای آبیاری قطرهای و یکپارچه میتوان راندمان را در این بخش افزایش داد. استفاده از منابعی مانند فاضلاب تصفیهشده و کاشت محصولاتی با نیاز آبی پایین میتواند به عنوان یک راهکار جایگزین برای کاهش مصرف آب شیرین در بخش کشاورزی باشد.
بخش صنعت:
مصارف صنعتی که با کاهش میزان بارندگی در سالهای گذشته تحت کنترل ما نبوده، ولی علت اصلی بحران کنونی آب در ایران، افزایش مصرف در هریک از بخشهای مصرفی فوق پیشیگرفتن این مصارف از میزان ورودی سیستم آبی کشور است که در یک بازه زمانی با استفاده از مقداری بسیار با بیشتر از نرخ جایگزینی آبهای زیرزمینی، موجب کاهش شدید سطح این آبها و خشکشدن دریاچهها، چشمهها، قناتها و چاهها شده و در یک کلام بحران کنونی آب را در ایران پدید آورده است.
مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در بخش صنعت، گسترش صنایع و کارخانههای موجود در کشور است که آب عاملی مهم در پروسه تولیدی آنهاست، ولی کاستی در پذیرش تکنولوژیهای بازچرخانی آب در فرایندهای تولید، فقدان تکنولوژیهای کمآببر و آمایش صنعتی نادرست، بر میزان آببری صنعت تأثیر تعیینکنندهای داشته است.
چالشهای اساسی بخش آب:
1. چالشهای طبیعی و جغرافیایی و کمبود ذاتی آب
2. چالشهای مدیریت منابع آب
3. چالشهای مدیریت عرضه آب
4. چالشهای مدیریت تقاضای آب
5. چالشهای مدیریت کیفی آب و محیط زیست
6. چالشهای بخش آب و فاضلاب
7. چالشهای بهرهوری آب
8. چالشهای اقتصادی و مالی آب
9. چالشهای ساختاری، نهادی و قانونی آب
10. چالشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آب
راهکارها:
1. بازیافت و استفاده مجدد از فاضلاب
یکی از راهکارهای مهم و کاربردی، تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از آن در بخش صنعت و کشاورزی است. با استفاده از سیستمهای تصفیه فاضلاب در صنایع و تصفیه و استفاده مجدد از آن میتوان در مصرف آب صرفهجویی و همچنین از آلودگی محیط زیست جلوگیری کرد.
2. مدیریت منابع آبی با تصفیه آب و استفاده از آبشیرینکن
مصرف زیاد آب در بخش کشاورزی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی باعث افت سطح ایستایی آب شیرین میشود. با پایینآمدن سطح آب شیرین زیرزمینی، آبهای شور به سمت آبهای شیرین هدایت شده و باعث نامطلوبشدن کیفیت آب میشود. برای افزایش کیفیت آب و استفاده از آن بهتر است از سیستمهای تصفیه آب و شیرینکنهای صنعتی RO استفاده شود.
3. اصلاح و مدیریت شبکه آبرسانی
در شبکه آبرسانی و توزیع آب به دلیل فرسودهبودن و استفاده از تجهیزات نامناسب حدود 30 درصد اتلاف و نشتی آب داریم که این مقدار با توجه به بحران کمآبی که امروزه با آن مواجهیم رقم بالایی است. با مدیریت و تعویض تجهیزات فرسوده میتوان از این اتلاف آب شیرین جلوگیری کرد.
4. اصلاح سیستم توزیع آب و جداسازی آب شرب و غیرقابل شرب
یکی از مشکلات مدیریتی در حوزه آب در ایران استفاده از آب تصفیهشده و قابل شرب برای آبیاری فضای سبز و مصارف غیرشرب است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته آب قابل شرب و غیرقابل شرب را جداسازی میکنند. این امر باعث کاهش هزینههای مربوط به تصفیه آب شده و مدیریت منابع آبی را تسهیل میکند. استفاده از سیستم لولهکشی مجزا در منازل و جداسازی فاضلاب سیاه از فاضلاب خاکستری و استفاده مجدد از فاضلاب خاکستری برای آبیاری و نیز استفاده مجدد از آن در فلاشتانکها میتواند یک راهکار مدیریتی به منظور کاهش بحران کمآبی باشد.
5. آموزش و اصلاح الگوی مصرف
رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی، افزایش سطح رفاه و فرهنگ زندگی مردم، توسعه کشاورزی و صنایع، سبب افزایش تقاضای آب شده است. با توجه به اهمیت موضوع کمآبی در سطح ملی و بینالمللی توجه به فاکتورهای مؤثر بر میزان مصرف بهینه آب در بخشهای مختلف از جمله مصرف خانگی و کشاورزی اهمیت ویژهای دارد.
متأسفانه در کشور ما هنوز استفاده مطلوب از آب به شکل یک فرهنگ جایگاه خود را پیدا نکرده است. مجموعه اقداماتی که تاکنون در کشور در ارتباط با تأمین آب انجام شده، عمدتا در زمینه مدیریت تولید و عرضه آب بوده و کمتر به مصرف توجه شده است.
برای اصلاح الگوی مصرف لازم است آموزشهایی توسط رسانهها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی در قالب کلیپهای آموزشی، توزیع بروشورهای آموزشی انجام شود و ضرورت صرفهجویی در مصرف آب و حفظ منابع آبی و خطرات و بحرانهای مربوط به کمبود به صورت شفاف آموزش داده شود.
نتیجهگیری
کمبود آب اﺛﺮات جانبی و ﻏﯿﺮﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﯿﺰ دارد، مانند اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﻘﺮ و گرسنگی، ﺗﺨﺮﯾﺐ اکوسیستم، ﺑﯿﺎﺑﺎنزایی، ﺗﻐﯿﯿﺮات آبوﻫﻮا که حتی ﺻﻠﺢ جهانی را ﻣﻮرد ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻗﺮار میدﻫﺪ. ﺟﻬﺎن اﻣﺮوز ﻣا ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﺸﺎرکت دوﻟﺖﻫﺎ و ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮصی در ﯾﺎﻓﺘﻦ یک راهﺣﻞ ﻓﻮری و اﺿﻄﺮاری ﺑﺮای پاسخگویی ﺑﻪ ﺑﺤﺮان آب ﻗﺪمﻫﺎی ﺟﺪیﺗﺮی ﺑﺮدارد. به طور ﺧﻼﺻﻪ یک ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎﻋﺚ بهوﺟﻮدآﻣﺪن اﯾﻦ ﺑﺤﺮان ﻧﺒﻮده اﺳﺖ، بنابراین ﺑﺎ یک ﻋﺎﻣﻞ ﻧﯿﺰ اﯾﻦ ﺑﺤﺮان از ﺑﯿﻦ ﻧﺨﻮاﻫﺪ رﻓﺖ.