|

تعاملات اجتماعی برای رفع چالش آب ضروری است

گفت‌وگو برای آب

حکایت مسئله آب در روزگار امروز جامعه ایرانی، حکایت کسی است که غریب است دلش در وطنش؛ غریبی در دیار آشنایی؛ دیار آشنایی از آن حیث که آب و اقلیم با فرهنگ و حیات ایرانی همواره پیوند تاریخی دارد. انسان ایرانی با شناخت از محدودیت‌ها و خصوصیات زیست‌بوم خود و درک نقش آب در حیات، معاش و تأمین نیازهای خود، با استفاده از ابزارهای نظارتی، دیده‌بانی و اقدام جمعی در تلاشی مستمر در سازگاری با این محدودیت‌ها بوده است؛ اما توهم فراوانیِ آب در سده اخیر، ذهن ایرانی را درباره این پیوند مخدوش کرده و الگوی توسعه‌ای و سبک زندگی غیرسازگار با اقلیم خود را در پیش گرفته است.

گفت‌وگو  برای آب

محمد ارشدی:  حکایت مسئله آب در روزگار امروز جامعه ایرانی، حکایت کسی است که غریب است دلش در وطنش؛ غریبی در دیار آشنایی؛ دیار آشنایی از آن حیث که آب و اقلیم با فرهنگ و حیات ایرانی همواره پیوند تاریخی دارد. انسان ایرانی با شناخت از محدودیت‌ها و خصوصیات زیست‌بوم خود و درک نقش آب در حیات، معاش و تأمین نیازهای خود، با استفاده از ابزارهای نظارتی، دیده‌بانی و اقدام جمعی در تلاشی مستمر در سازگاری با این محدودیت‌ها بوده است؛ اما توهم فراوانیِ آب در سده اخیر، ذهن ایرانی را درباره این پیوند مخدوش کرده و الگوی توسعه‌ای و سبک زندگی غیرسازگار با اقلیم خود را در پیش گرفته است.

 

دیار آشنایی از این حیث که تحلیل‌ها و یافته‌های کارشناسان و صاحب‌نظران و محققان حوزه آب پیشی‌گرفتن تقاضا از حد معقول و مجاز برداشت از منابع آب تجدیدپذیر کشور و بروز پیامدهای زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی را نشان داده و صاحب‌نظران اهمیت توجه به آب برای ادامه حیات در این خطه و جلوگیری از اضمحلال تمدن ایرانی را با صدای نحیف خود فریاد می‌زنند؛ اما این صدا طنین غریبانه‌ای دارد. چون نه مردم می‌شنوند نه تصمیم‌گیرندگان و سیاست‌مداران جامعه. گفتار، نوشتار و رفتاری مبنی‌بر جدی‌گرفتن این مسئله از خود بروز نمی‌دهند. بروز رفتارهایی که نشان می‌دهد مردم بحران آب را مسئله خود ندانسته و مسئله دولت می‌داند و بر این باور است که دولت هم باید این مسئله را حل کند. بهره‌برداران با هجوم بر سر منابع آب برای دسترسی به اهداف گروهی و منطقه‌ای خود، رقابتی نفس‌گیر را برای اتمام این ذخایر راه انداخته‌اند.

 

باورها و رویکرد استفاده از منابع استراتژیک آب زیرزمینی برای تولید محصولات آب‌بر با ارزش افزوده تولیدی پایین، بهره‌وری پایین آب در بخش کشاورزی، قیمت پایین آب برای تولید محصولات (به قول یکی از بهره‌برداران بخش خصوصی قیمت یک به دویست آب به کود گاوی فاجعه است) و نبود رفتارهای جمعی برای حفظ منابع محدود آب، نشان از آن دارد که جامعه بحران آب را جدی نگرفته است.

 

طرح‌های جنون‌آمیز آب‌بر، ابرپروژه‌های انتقال آب و توسعه روز‌افزون مناطق شهری متمرکز نیز ناشی از باورنداشتن تصمیم‌گیرندگان به بحران آب در ایران است. تلاش محسوس و جدی برای بررسی پیامدهای بحران و آشکار‌کردن آنها در ابعاد مختلف آن و مداقه در دلایل بحران دیده نمی‌شود و هنوز بر طبل حل مسئله با رویکرد بوروکراتیک و دستوری کوبیده می‌شود و اعتقادی به دخیل‌کردن دیگر ذی‌نفعان که بخشی از مسئله هستند به دلایل مختلف وجود ندارد. سیاست‌های کلی نشان از حرکت توسعه کشور بر همان ریل استفاده حداکثری از منابع آب و جدی‌نگرفتن محدودیت‌های آبی اقلیم ایران دارد. برای صدق این گفته کنکاش کنیم که آیا سیاست‌های کلی برنامه ششم، جایگاه درخوری برای آب قائل شده است.

 

نکته اینجاست که چرا با وجود شواهد عینی مانند خشک‌شدن پیکره‌های آبی چون تالاب‌ها، رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و تخریب منابع آب زیرزمینی و پیامدهای گوناگون آن اما شرایط ذهنی جامعه نسبت به این مسئله خنثی است و مسئله اجتماعی نیست.

 

اینجا این سؤال پیش می‌آید که اساسا مسئله آب چگونه مسئله‌ای است و برای مقابله با آن، چه بخش‌هایی از جامعه باید بسیج شوند؟ آیا می‌توان با این مسئله برخورد کرد در‌صورتی‌که هنوز مسئله اصلی جامعه تلقی نمی‌شود؟ چگونه آب باید مسئله اجتماعی شود؟

 

چیستی مسئله آب

 

مسئله آب را مسئله‌ای پیچیده، فراتخصصی و فرابخشی می‌خوانند. پیچیده چون دارای اجزاء متعدد با ارتباطات متقابل اکوسیستمی و اجتماعی تودرتو است که جز با نگاه سیستمی و جامع تصویری کامل و کلان از آن قابل‌ ترسیم نیست. ارتباط آب سطحی با آب زیرزمینی، بالادست یک رودخانه با پایین‌دست آن، کیفیت با کمیت آب، آب با خاک، آب و شهرنشینی، آب و معیشت، آب و فقر و بسیاری ازاین‌دست، نشان از پیچیده‌بودن مسئله آب می‌دهد.

 

مسئله آب فراتخصصی است چون فقط با اتکا به یک تخصص نمی‌توان مسئله آب را درک کرد. ابعاد مختلف آن مستلزم در کنارهم قرا‌رگرفتن دیدگاه‌های تخصصی گوناگون چون مهندسی، علوم اجتماعی، ارتباطات، علوم اقتصادی، فرهنگی، حقوقی، سیاسی و... است. این دیدگاه‌های تخصصی وقتی در یک گفت‌وگوی فراتخصصی و با مشارکت بخش خصوصی و جامعه مدنی به تعریف مسئله و متعاقبا تبیین راهکارها و اقدامات مدیریتی می‌پردازند، تعریف مسئله، واقعی و بر اساس شرایط جامعه و در‌نظر‌گرفتن دیدگاه صاحبان مسئله خواهد بود و به‌تبع راهکارها نیز بر پایه شرایط، خصوصیات و محدودیت‌های جامعه و ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن تبیین می‌شود و تصمیمات اخذ‌شده چون با اجماع حاصل می‌شود، در اجرا کمتر به مشکل برخواهد خورد. وقتی درهای بسته، به روی حوزه‌های دیگر دانشی و حوزه عمومی باز می‌شود، با درهم‌اندیشی و تضارب آرا فهم بهتری از مسئله آب اتفاق می‌افتد و بدیل‌های بدیعی برای حل مسئله از گفت‌وگو سر بیرون می‌آورد.

 

فرابخشی‌بودن آب، ناظر به تأثیراتی است که تصمیمات بیرون از بخش آب بر فضای بخش آب می‌گذارد و بالعکس. تأثیرات محرک‌های بیرونی چون جمعیت، سبک زندگی، الگوی تولید و مصرف و امکانات مالی که خود متأثر از رویه‌های بخش خصوصی، سیاست‌گذاران و جامعه مدنی هستند، سیاست‌های دیگر بخش‌ها چون بخش سلامت، کشاورزی، گردشگری، امنیت غذایی و توسعه اقتصادی و شرایط ادارک ذهنی ذی‌نفعان مختلف بر آب نشان از بُعد فرا‌بخشی بودن آن است. پس آشکار است که جای پای آب را در همه اجزای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه می‌توان دید.

 

آنچه گفته شد، نتیجه می‌دهد که در یک جامعه مسئله آب به‌صورت یک‌دفعه و ناگهانی به بحران تبدیل نمی‌شود و از‌طرف‌دیگر، یک‌دفعه و در کوتاه‌مدت و با اقدامات واکنشی و دفعی هم فروکش نمی‌کند. تبدیل‌شدن مسئله آب به بحران آب، به‌صورت تدریجی و خزنده اتفاق می‌افتد و به‌تدریج گسترده و عمیق می‌شود و تمام اجزای جامعه را درگیر می‌کند.

 

ارتباطات تو‌در‌توی اجزا و عبور از مرزهای بخشی، به‌مرور‌ زمان همه بخش‌ها را در‌برمی‌گیرد. با همین استدلال مقابله با بحران آب و رساندن جامعه به شرایط پایدار و مناسب هم زمان‌بر است. سخن‌گفتن از راه‌حل‌ها و مقابله با بحران آب کار ساده‌ای نیست. در شرایط پیچیده، ایجاد دغدغه بین تمام نیروهای اجتماعی و بخش‌های مختلف و گفت‌وگو بر سر موضوع است که آفرینش راه‌حل‌های اجماع‌محور را امکان‌پذیر می‌کند. این حرکت نیازمند حضور همه آحاد اجتماعی، اقتصادی، سیاست‌گذار و تصمیم‌گیر و دغدغه‌مند‌شدن آنها نسبت به مسئله آب است. طوری‌که مسئله آب از موضوعاتی باشد که هر فرد در روز نسبت به آن فکر، گفت‌وگو و هم‌اندیشی کند تا عزم عمومی برای تغییر در‌راستای مقابله با آن فراهم شود.

 

گفت‌وگوی اجتماعی و آموزش غیررسمی همگانی

 

ایجاد دغدغه اجتماعی با آگاه‌کردن همگان درباره مسئله آب و عزم عمومی شکل می‌گیرد؛ اما ارتقای آگاهی، تغییر شرایط ذهنی جامعه و حرکت به سمت اقدام جمعی با مشارکت شخص یا نهادهای اجتماعی درباره مسئله آب در فرایند گفت‌وگوی اجتماعی با هدف تعریف یا بازتعریف جمعی مسئله و بحران آب و شناخت پیامدها، عوامل و ابعاد آن ریشه‌دارتر بوده و تشخیص راه‌حل‌ها و اقدامات اجرائی بعدی در مسیر هموارتری انجام می‌شود.

 

گفت‌وگوی اجتماعی کمک می‌کند جامعه، مسائل واقعی خود را بشناسد و برای دستیابی به راه‌حل‌های مطلوب و ممکن و اتخاذ سیاست‌های مناسب‌ اقدامی جمعی انجام دهد. در گفت‌وگوی اجتماعی، در بستری تعاملی و نظام‌مند میان دولت با صاحبان اندیشه و همه کسانی که در تبیین یک سیاست تأثیرگذارند و کسانی که از اجرای یک سیاست متأثر می‌شوند، مسائل احصاشده و راه‌حل‌ها فراتر از دیوان‌سالاری دولتی و هم‌اندیشی جمعی با صاحب‌نظران و مردم استخراج می‌شود. صداها و روایت‌های دیگر آحاد جامعه شنیده شود و این باور که فقط نظام بروکراسی حق دارد درباره مسائل اظهارنظر کند، تغییر کند و همگان دیدگاه و نظر خود را درباره مسئله بیان کنند تا واقعیت مسئله آشکار شود. در گفت‌وگوی اجتماعی علاوه بر دسترسی به منابع دانش اجتماعی متفاوت از طریق تبادل عقاید، ایده‌ها و اندیشه‌ها و پدید‌آمدن مفاهیم مشترک، فرصت‌ها، انگیزه‌ها، ارزش‌ها و نقطه‌نظرهای نو و کردارهای مناسب، از طریق ارتباط جمعی، قدرت لازم برای تغییر نیز فراهم می‌شود.

 

گفت‌وگوی اجتماعی موجب هم‌گرایی نیروهای اجتماعی و انسجام اجتماعی شده و برای شناخت مسئله‌های مهم، اولویت‌بندی آنها، یافتن راه‌حل‌های مورد‌ توافق، سازماندهی برای تغییر و اجرای سیاست‌ها و در آخر ارزیابی و بازنگری در آنها فرایندی کارآمد است.

 

شروع فرایند گفت‌وگوی اجتماعی با تبادل اطلاعات و دانش برای ایجاد فهم مشترک از موضوع و تعریف مسئله است. با تبادل دانش و شنیدن همه صداهای تأثیرگذار بر یا متأثر از مسئله مورد بحث (آب)، آموزش به‌صورت غیررسمی و در بستر گفت‌وگو‌‌ انجام می‌شود و مشارکت‌کنندگان با درک ابعاد مسئله و شنیدن دیدگاه‌های مختلف و تدقیق روایت خود از مسئله، وارد مشارکت می‌شوند و به‌عنوان یک کنشگر به فرایند اجرای راه‌حل‌هایی که در ارائه آنها سهمی برای خود قائل هستند، وارد می‌شوند.

 

بر اساس تعریف سازمان بین‌المللی کار، گفت‌وگوی اجتماعی شامل همه انواع مذاکرات، مشاوره‌ها و تبادل اطلاعات بین نمایندگان دولت و نهادهای مدنی و اقتصادی بر سر موضوعات مشترک با برگزاری نشست‌ها، همایش‌ها و فعال‌شدن فضای رسانه‌ای و ابزارهای مختلف دیگر است. مسئله آب در امروز ایران‌ نیز با تصویری که از پیچیدگی آن ارائه شد، از مسیر یک گفت‌وگوی اجتماعی و اجازه‌دادن به صداهای دیگر برای گفتن مسئله از دید خود و شکستن انحصار نظام بروکراسی و دولت بیان مسئله آب از دید خود، قابل تبدیل‌شدن به یک دغدغه و مطالبه عمومی است. باید جامعه درباره جنبه‌های مختلف مدیریت آب چون ریسک‌ها و خطرات آبی، ارتباط توسعه و آب، پیامدهای مختلف اجتماعی و اقتصادی بحران آب، آب و اشتغال، رابط امنیت و آب و موارد متعدد دیگر آگاه شده و گفت‌وگو کند. تلاش شود این جعبه سیاه باز شده و مردم درباره محتویات آن صحبت کرده تا ضمن درک اهمیت مسئله، در حل آن مشارکت کنند.

 

بر این اساس چند سال گذشته سلسله‌نشست‌های آب، فرهنگ و جامعه با درک این ضرورت و با هدف ایجاد بستری برای ارائه دیدگاه‌ها و شنیدن صداهای مختلف با ابتکار چهار نهاد اندیشکده تدبیر آب ایران، انجمن جامعه‌شناسی ایران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات به‌عنوان نهادهای مدنی و علمی و مرکز بررسی استراتژیک ریاست‌جمهوری به‌عنوان نهادی دولتی و استراتژیک با عنوان «باید درباره آب گفت‌وگو کنیم» شکل گرفت.

 

هدف این بود که جامعه دانشگاهی، به‌ویژه حوزه علوم اجتماعی، نسبت به مسئله آب حساس شده و پژوهش‌ها به سمت تدقیق ابعاد مسئله جهت‌دهی شود؛ با انتشار دیدگاه‌های مختلف مطرح‌شده در این نشست‌ها از زبان صاحب‌نظران و ذی‌نفعان آن در فضای رسانه‌ای، بسترها و زمینه‌های شکل‌گیری گفتمان جدید متناسب با تحولات نو، برای سیاست‌گذاری راهبردی در این حوزه فراهم شود؛ صداهای ضعیف شنیده شوند و در تعریف مسئله و تبیین قواعد بازی مشارکت داشته باشند و برجسته شود که حرف‌زدن درباره آب فقط در انحصار اقشار خاصی نیست؛ با بیان مطالب و دیدگاه‌های مختلف در مسئله آب برای افراد حوزه‌های ارتباطات و رسانه، علوم اجتماعی و اقشار حوزه‌های مختلف غیررسمی همگانی فضای آگاه‌سازی و آموزش فراهم شود.

 

ابعاد اجتماعی و فرهنگی بحران آب

 

مسئولیت اجتماعی علوم اجتماعی در قبال مدیریت منابع آب و بحران آب چیست؟ برای اجتماعی‌کردن مسئله آب، بسیج افکار عمومی و تأثیرگذاری بر سیاست‌گذاری مدیریت منابع آب چه باید کرد؟

 

آیا در برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور در دهه‌های گذشته، تدابیری برای پیش‌بینی و پیشگیری شرایط بحرانی موجود در آب در نظام برنامه‌ریزی دیده نشده بود؟ چه تدابیر پیش‌بینی‌شده‌ای می‌توانستند بیشترین تأثیر را در مهار یا تخفیف آثار بحران آب داشته باشند؟ چرا تدابیر پیش‌بینی‌شده نتوانستند به هدف‌های خود دست پیدا کنند؟

 

چگونه می‌توان از علوم مختلف در حل بحران آب بهره‌مند شد؟ نقش علوم انسانی در مقایسه با علوم طبیعی در حل مدیریت بحران آب چیست؟ عالمان، روشنفکران و دانشگاهیان چه نقشی در حل بحران آب می‌توانند ایفا کنند؟ چه عوامل فرهنگی و اجتماعی در حل بحران آب مهم و تأثیرگذارند؟ چگونه علوم اجتماعی می‌تواند مردم را نسبت به پیامدهای استفاده بی‌رویه از آب آگاه و دغدغه‌مند کند؟

 

مسائل و چالش‌های اصلی مدیریت آب از دیدگاه بهره‌برداران آب کدام است؟ الزامات ارتقای جایگاه بخش خصوصی در عرصه مدیریت آب چیست؟ قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار چگونه می‌تواند در حضور فعال‌تر بخش خصوصی در مقوله مدیریت آب ایفای نقش کند؟

 

نقش و جایگاه آب در اقتصاد جامعه چیست؟ مهم‌ترین پیامدهای اقتصادی بحران آب کدم‌اند؟ برای کاهش‌ خسارت‌ها و کنترل آثار بحران آب در حوزه اقتصاد چه راه‌حل‌هایی می‌توان در نظر گرفت؟

 

حکمرانی محلی آب چیست و شرایط عمومی آن در کشور چگونه است؟ چه وظایفی در اولین گام به سمت حکمرانی محلی آب قابل‌واگذاری است؟ الزامات مشارکت رسمی و سازمان‌یافته گروداران (Stakeholders) در سطح حکمرانی محلی چیست؟

 

نقش و جایگاه آب در نظام سیاسی کشور چیست؟ مهم‌ترین پیامدهای سیاسی بحران آب کدم‌اند؟ 3. برای کنترل آثار بحران آب در حوزه سیاسی چه راه‌حل‌هایی می‌توان در نظر گرفت؟

 

در سطح محلی چه گزینه‌های نهادی برای مدیریت و کنترل بهره‌برداری از منابع طبیعی مشترک وجود دارد؟ منظور از نهادهای خودکنترل‌کننده در مدیریت محلی آب چیست؟ چگونه تشکل‌های آب‌بران می‌توانند توانایی کنترل و صیانت از منابع آب مشترک را داشته باشند؟

 

 منظور از سطوح حکمرانی چیست، چگونه تعیین خط‌مشی‌ها در سطوح مختلف به اشتراک گذاشته می‌شود و الزامات آن برای کشور ما چیست؟ شکل‌گیری و تکامل حکمرانی آب در سطوح مختلف چگونه است و چه تأثیری بر استقرار اصول حکمرانی خوب مانند انصاف، مشروعیت، کارایی، شفافیت و پاسخ‌گویی دارد؟ استقرار حکمرانی چند سطحی آب در کشور ما چه مزیت‌ها یا محدودیت‌هایی دارد؟

 

 سهم و نقش ارزش‌ها، باورها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب چیست؟ چگونه می‌توان باورها و ارزش‌ها را به هنجار تبدیل کرد؟ تأثیر و سهم مناسبات اجتماعی ناکارا، نزاع‌های کور اجتماعی، قومی، قبیله‌ای و محلی در مقوله حکمرانی آب چگونه است؟ چه راهکارها و سیاست‌هایی برای بهبود سرمایه فرهنگی و اجتماعی نیل به حکمرانی مطلوب آب پیشنهاد می‌شود؟

 

 تفاوت و فاصله بین تصویر واقعی و تصویر ارائه‌شده در رسانه‌ها از نظر گستردگی و عمق ابعاد مسئله آب در سطح ملی و استانی به چه اندازه است؟ ارتباط و نسبت بین پدیده‌ طبیعی-انسانی بحران آب و جامعه و فرهنگ ایرانی چیست و چه گروه‌های اجتماعی بیشتر درگیر مسئله آب هستند؟ رسانه‌ها در برابر پدیده بحران آب چه وظایف و تکالیفی دارند و درحال‌حاضر عملکرد آنها چگونه ارزیابی می‌شود؟

 

 با توجه‌ به شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و فنی آیا می‌توان به قنات به‌عنوان راهکاری برای آینده نگاه کرد؟ الزامات و بایدهای توجه به قنات به‌عنوان راهکاری مبتنی بر توسعه پایدار چیست؟ پیشنهاد‌ها و راه‌حل‌های تبدیل قنات به یک راهکار برای آینده بر مبنای مدیریت پایدار آب زیرزمینی چیست؟

 

درمجموع 12 نشست شامل چهار میزگرد و هشت نشست تخصصی درباره موضوعات مختلفی از ابعاد فنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حوزه آب برگزار شد که برای اولی امکان جلب همکاری بیش از 50 نفر از صاحب‌نظران و خبرگان عرصه آب، فرهنگ، رسانه و علوم انسانی فراهم شد. در کنار مشارکت بیش از 50 صاحب‌نظر و کنشگر عرصه‌های مختلف، از اقشار مختلف دیگر همچون حوزه رسانه‌، دانشگاهیان، بهره‌برداران بخش خصوصی و سازمان‌های مردم‌نهاد نیز حضور داشتند. در این گفت‌وگوها 43 درصد دانشگاهیان، 28 درصد بهره‌برداران و فعالان بخش خصوصی، 12 درصد کارشناسان و مدیران دولتی، پنج درصد سازمان‌های مردم‌نهاد و 10 درصد رسانه‌ها و 7درصد سایران مشارکت داشتند. یافته‌های نشست‌ها در بیشتر رسانه‌های مجازی و روزنامه‌ها منتشر شدند.

 

در ادامه، برنامه‌ریزی شده است پس از برگزاری یک نشست دیگر با عنوان آب و برنامه ششم، نشست جمع‌بندی با حضور همه صاحب‌نظران و خبرگان مشارکت‌کننده برگزار شده و علاوه بر تهیه بیانیه نشست‌ها، برای تهیه و انتشار مستند منسجم و نظام‌مند یافته‌های این نشست‌ها تصمیم‌گیری و اقدام شود.

 

سخن آخر

 

با شناخت از توانایی‌ها، تاریخچه، فرهنگ شفاهی و محدودیت‌های جامعه برای گفت‌وگو، بستر و قواعدی برای مشارکت حاضرین در گفت‌وگو مشخص و اجرا شد. تلاش شد که دنبال مقصر نبوده و از دادن آدرس غلط به جامعه خودداری شود؛ از تک‌گویی جلوگیری و فرصت مشارکت به همه داده شده تا حرف‌های همه حاضران شنیده شود؛ فضای گفت‌وگو تبلیغاتی و مفاهیم تحمیلی نباشد؛ ابعاد مسئله آب مشخص و تصاویر دیگر از این مسئله در مقابل تصویر تکراری قبلی داده شود؛ این تابو شکسته شود و درک شود که شنیدن حرف‌های همه ذی‌نفعان باعث درک درست مسئله و اتخاذ راهکار متناسب با درک درست می‌شود؛ با وجود نواقص، تمرینی ملی برای قدم‌نهادن جامعه در مسیر به‌کارگیری راهبرد گفت‌وگوی اجتماعی برای بیان و حل مسائل مختلف خود باشد.

 

دستاوردهای متعددی از این راهبرد به دست آمد که از‌جمله می‌توان به روشن‌شدن ابعاد مختلف بحران آب و دادن تصاویر متعدد از مسئله آب در فضای رسانه‌ای، آموزش غیررسمی اصحاب رسانه و دغدغه‌مندان عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی برای درک عمیق‌تر مسئله آب، جهت‌دهی و تعریف پژوهش‌های حوزه مختلف علوم اجتماعی، بستر و عاملی بودن برای بلندترشدن صدای گفتمان‌های دیگر در مقابل هژمونی گفتمانی حاکم، اشاره داشت.

 

این نشست‌ها تلاش کوچکی برای اجرای راهبرد گفت‌وگوی اجتماعی برای روبه‌روشدن با مسئله پیچیده آب بود. چون با‌توجه‌به درگیر‌بودن مؤلفه‌ها و بخش‌های مختلف، جامعه فقط از طریق این راهبرد می‌تواند به شناخت درستی از مسئله برسد و به سمت حل آن حرکت کند. اقدام جمعی پس از درک مشترک جمعی مسئله، متعهدانه‌تر و مسئولانه‌تر دنبال شده و حضور اقشار مختلف برای ایفای نقش حمایت‌گری، نظارت‌گری و مسئولیت‌پذیری خود بیشتر می‌شود. مردم تا درک شفاف از مسئله نداشته باشند، همراه نمی‌شوند. این نشست‌ها اقدامی برای شفاف‌تر، عمیق‌تر، گسترده‌تر و علمی‌ترکردن درک جامعه از مسئله آب است.