آیین گفتوگو را از طرفداران بیتیاس در ایران بیاموزیم
باورها و ضربالمثلهای کهن میگویند مردمان هر زمانه، در ناخودآگاهشان مغلوب گفتمان و باور رسمی حاکمان هستند. از زمانی که «احمدبن واضح یعقوبی» در نیمه دوم قرن سوم هجری کتابی با عنوان «مشاکله الناس لزمانهم» نوشت، تا زمانه ما که نظریه «همشکلی مردمان با حاکمان» در تئوریهای جامعهشناسی شکل گرفته است، این حقیقت وجود داشته که باورها و فضای غالب و گفتمان رسمی حاکمان بهصورت ناخودآگاه در رفتار مردم و گروههای اجتماعی نفوذ کرده و تأثیر میگذارد.
پویا بیطرف: باورها و ضربالمثلهای کهن میگویند مردمان هر زمانه، در ناخودآگاهشان مغلوب گفتمان و باور رسمی حاکمان هستند. از زمانی که «احمدبن واضح یعقوبی» در نیمه دوم قرن سوم هجری کتابی با عنوان «مشاکله الناس لزمانهم» نوشت، تا زمانه ما که نظریه «همشکلی مردمان با حاکمان» در تئوریهای جامعهشناسی شکل گرفته است، این حقیقت وجود داشته که باورها و فضای غالب و گفتمان رسمی حاکمان بهصورت ناخودآگاه در رفتار مردم و گروههای اجتماعی نفوذ کرده و تأثیر میگذارد. نمونه موردی این قاعده فراگیر را میتوان در واکنش طرفداران ایرانی بیتیاس به اکران فیلم بانکزدهها مشاهده کرد. این واکنش در ابتدا منفی و اعتراضی بود؛ یعنی بیشترین شباهت و همشکلی را با گفتمان «مخالفپنداری» و عدم همکاری و تعارض داشت. گفتمانی که سالهاست به عنوان رفتار غالب و فراگیر دولتمردان شناخته شده است و مبانی آن ترویج میشود. مفروضات طبیعی و ناخودآگاه طرفداران بیتیاس در این واکنش میتواند پیشفرضهای زیر باشد:
۱- کسی با طرفداران بیتیاس در جامعه ایران گفتوگو و همکاری نمیکند. 2- اگر کسی به موضوع بیتیاس بپردازد و با زبان هنر و سینما از آن صحبت کند، به خاطر نفع و سودی است که میخواهد ببرد. 3- اگر چند اشتباه در کار چنین کسی پیدا کنیم نتیجه میگیریم که او بیتیاس را نمیفهمد، لذا نباید او را بپذیریم. 4- بنابراین باید او را تحریم کنیم و منافعش را بر هم بریزیم. 5- امکان معامله برد-برد و رابطه دو سر سود وجود ندارد.
بر اساس این پیشفرضها که در ناخودآگاه طرفداران بیتیاس وجود داشت، واکنش اعتراضی و تحریمی قابل توجیه میشود و نتیجه آن میشود که نظریه «همشکلی مردمان و حاکمان» رفتاری فراگیر در جامعه ماست. اما نکته درخور توجه و امیدوارانه در تحلیل رفتار گروهی طرفداران بیتیاس مربوط است به اولین مواجهه زنده کارگردان این فیلم با طرفداران بیتیاس در فضای مجازی. این رفتار میتواند نشان دهد که طرفداران بیتیاس نظریه همشکلی را برهم خواهند زد. این رفتار آنها میتواند در مقیاس خُرد و فردی و همچنین در مقیاس کلان و اجتماعی قابل الگوبرداری باشد؛ چراکه آنها با وجود سایه سنگین پیشفرضهای بدبینانه توانستند در فضایی منطقی، توضیحات کارگردان را بشنوند و در سایه این گفتوگوها به همدلی و درک متقابل برسند و مهمتر اینکه از واکنش مبتنی بر «تحریم و عدم همکاری» فاصله میگیرند! این تغییر موضع سریع و منطقی طرفداران بیتیاس را باید به فال نیک گرفت؛ زیرا نشان میدهد آنها از قاعدههای تاریخی و بنیادین در رفتارشناسی انسان فاصله گرفتهاند. آنها «زندگی در لحظه اکنون» را میفهمند و میتوانند از تأثیر گفتمان رسمی و غالب جامعه در ضمیر ناخودآگاهشان خارج شده و آزادانه تصمیم بگیرند. حتی اگر در اولین مواجهه، احساس «عدم همکاری» و حتی مخالفپنداری داشته باشند اما با تبیین و توضیح کارگردان و بررسی درونگروهی پی میبرند که استفاده از ابزار هنر و سینما در ترویج و توسعه گفتمان و هویتیابی طرفداران بیتیاس میتواند مثبت باشد و ارتباطی دوسویه و برد-برد را فراهم آورد؛ بنابراین باید امیدوار بود ویروس عدم همکاری و عدم گفتوگو به نسل نوخاسته طرفدار بیتیاس در ایران سرایت نکرده است. این دستاورد کمی نیست و برای خیلیها قابل الگوبرداری است.