در ستایش شستن رخت در خیابان
بیانیه زنان سینماگر در اعتراض به مناسبات جنسیتی و قدرت در سینما، با تأکید بر تعرض و خشونتهای جنسی بر زنان، جدا از اینکه در ادامه جنبش جهانی «من هم» (Me too) تحلیل شد، بحث دیگری را در افواه ایجاد کرد که کمتر شنیده شد. نه اینکه بحثی که میخواهم دربارهاش بنویسم، بحث مهمی باشد، خیر، مهمبودنش در ماهیتش است که اصرار دارد بر شنیدهنشدن شنیدنیها!
بیانیه زنان سینماگر در اعتراض به مناسبات جنسیتی و قدرت در سینما، با تأکید بر تعرض و خشونتهای جنسی بر زنان، جدا از اینکه در ادامه جنبش جهانی «من هم»
(Me too) تحلیل شد، بحث دیگری را در افواه ایجاد کرد که کمتر شنیده شد. نه اینکه بحثی که میخواهم دربارهاش بنویسم، بحث مهمی باشد، خیر، مهمبودنش در ماهیتش است که اصرار دارد بر شنیدهنشدن شنیدنیها!
بعد از انتشار گزارش یکی از دستیار کارگردانان (خانم) مبنی بر رفتار تعرضی-جنسیتی آقای بازیگری معروف، برخی از اهالی سینما (و البته با اکثریت مردان) این گزاره را مطرح میکنند که مباحث اینچنینی! و مشکلات درونی مربوط به اصناف و گروههای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی، بهتر است در بین خودشان مطرح و حل شود و به عرصه عمومی کشیده نشود. استناد این گروه به این گزاره است که «آدم عاقل! رخت چرکش را در خیابان، در ملأعام و پیش چشم اغیار نمیشوید!». جالب اینکه پیش از این در بحثهایی که درباره انجمن صنفی روزنامهنگاران درگرفته بود نیز خود من بارها این گزاره را شنیدم و با همین استنتاج مورد شماتت قرار گرفتم.
این در حالی است که این گزاره شاید در یک جامعه قبیلهای بتواند به نوعی مطرح شود (که آن هم بیشتر در راستای برخورد خواهد بود)؛ اما در جوامع مدرن و گسترده امروزی در بستر نهادهای مدنی و گروههای شغلی، کارکرد آن دقیقا در راستای تنگکردن عرصه عمومی است. تعبیر تعلق صنف و گروههای شغلی در عرصه خصوصی، فقط برای حفظ صاحبان قدرت و سرمایه در این بستر صورت میگیرد؛ وگرنه هیچ نقشی در حمایت و حفظ امنیت در آن نمیتواند ایفا کند.
در واقع برعکس هرچه این مشکلات و مسائل و مطالبات در عرصه عمومی بیشتر مطرح شود، بدنه صنف یا گروه شغلی در مقابل تاختوتاز صاحبان قدرت و سرمایه و به تبع آن سلطه مردسالاری بیشتر قوی میشود و خواهد توانست از خودِ بیدفاعش دفاع کند.
میتوان گفت که با رشد شبکههای اجتماعی و مقوله شهروند-خبرنگار دیگر تقلای سران قبیلهها در
مخفینگهداشتن رازهای مگوی قبیله کارکردی نخواهد داشت. دیگر وقت آن است که چرک و کثافت ساختارهایی را که در جوامع مدنی ایجاد میشود، به جای آنکه جارو کنیم زیر فرش و در پستو قایم کنیم ببریم در خیابان بتکانیم تا همه هم یاد بگیرند که چرک را نباید قایم کرد. هیچ رختی در خفا درست شسته نمیشود!