توجیه اتحاد با تجزیهطلبان
احتمالا یادداشت امروزم به مذاق خیلیها خوش نمیآید؛ اما من هیچوقت برای خوشایند کسی چیزی ننوشتهام و این هم مانند یادداشتهای دیگرم است. بهویژه در زمانهای که همه، فقط و فقط انتظار تأییدشدن دارند، فرق هم نمیکند در کدام سوی ماجرا باشند.
احتمالا یادداشت امروزم به مذاق خیلیها خوش نمیآید؛ اما من هیچوقت برای خوشایند کسی چیزی ننوشتهام و این هم مانند یادداشتهای دیگرم است. بهویژه در زمانهای که همه، فقط و فقط انتظار تأییدشدن دارند، فرق هم نمیکند در کدام سوی ماجرا باشند. تأیید هم نه اینکه مثلا با 80 درصد نظرشان موافق باشی، باید صددرصد موافق باشی، و نهفقط موافق، بلکه باید این موافقت را جار بزنی؛ و الا متهم میشوی به سنگاندازی و چوب لای چرخ گذاشتن و مزدوری برای طرف مقابل. و اما به اصل ماجرا بپردازم. هفته پیش، تجمعی در برلین برگزار شد که بازتاب بسیاری در رسانههای فارسیزبان خارج کشور و در شبکههای مجازی داشت؛ تجمعی که به گفته برگزارکنندگانش برای حمایت از اعتراضات داخل ایران بود؛ اما در این تجمع اتفاقاتی افتاد که میتوانست فقط حاشیهای باشد بر اصل داستان، ولی بعد که گزارشهای تصویری آن منتشر شد، معلوم شد که بیشتر از حاشیه و حتی پیوندخورده با متن ماجرا بوده است. یکی از این گزارشهای تصویری از سوی «رادیو اروپای آزاد» منتشر شد که سابقه طولانی در مخالفت با ایران دارد. در این گزارش تصویری، عکسهای متعددی از حضور گسترده تجزیهطلبان با انبوهی از «پرچمهای کشور جعلی کردستان» دیده میشود. در ابتدا، وقتی توانستم این تصاویر را با سختی بسیار و پس از گذشتن از فیلترینگ شدید در فضای مجازی بازنشر کنم و نسبت به حضور پررنگ تجزیهطلبان در این تجمع هشدار دهم، ابتدا با انکار گسترده مخاطبان که بعضا در ایران هم هستند، روبهرو شدم و حتی این کار من را تفرقهافکنی در صفوف متحد معترضان نامیدند و گفتند اگر هم تجزیهطلبان در این تجمع بودهاند، تکوتوک و بسیار قلیل بودهاند. بعد که تعداد بیشتری از عکسها را بازنشر کردم، توجیهات بیشتری را شاهد بودم و حتی بعضی از فعالان رسانهای و مدعیان روشنفکری، این را نه پرچم تجزیهطلبان بلکه پرچم اقلیم کردستان عراق دانستند و اصرار داشتند که بههیچوجه، این حضوری که ابتدا قلیل میدانستند و حالا دیگر معلوم شده بود بسیار هم گسترده بوده، دلیلی بر همراهی حاضران در تجمع برلین با تجزیهطلبان نیست. این اصرار برای من جای تعجب داشت؛ چون آنهایی که این پرچم را نشانه حضور تجزیهطلبان در این تجمع نمیدانند یا از تاریخچه این پرچم اطلاع ندارند یا روی بیاطلاعی دیگران از تاریخچه این پرچم حساب ویژه باز کردهاند. برای همین لازم میدانم که شمهای از گذشته این پرچم و بهوجودآمدنش بنویسم. اول بگویم که پرچم نماد مشترک یک جمع، قوم یا ملت است و نشان میدهد که افراد ذیل آن دارای یک هویت مشترکاند که آنها را به هم پیوند میدهد و وقتی نماد اشارهای به یک سرزمین داشته باشد، علاوه بر همه معانی مربوط به آن، نشانگر یک سرزمین مشخص نیز هست. بعد از آنکه استالین، پس از پایان جنگ جهانی دوم، دستوری فوقمحرمانه برای آمادهسازی مقدمات افزودن بخشی از خاک کشورمان به اتحاد جماهیر شوروی صادر کرد، علاوه بر 30 هزار سربازی که با ادوات نظامی کامل در دو استان آذربایجان و کردستان ایران مستقر کرده بود، دوهزارو 700 تانک و نفربر و عراده توپ هم به ایران گسیل کرد و با حمایت از «پیشهوری» در آذربایجان و «قاضی محمد» در کردستان، زمینه جدایی این دو استان از ایران را فراهم کرد. قاضی محمد در مهاباد «جمهوری شوروی کردستان» را اعلام و با این کار، کشوری جعلی را با آرزوی تشکیل «کردستان بزرگ» بنا نهاد و با همراهی «ملا مصطفی بارزانی»، پرچمی هم برای این بخش تجزیهشده از ایران فراهم کرد که دارای سه رنگ قرمز و سفید و سبز (برعکس رنگهای پرچم ایران) با نشان خورشید در وسط آن بود. پس از تلاش «قوامالسلطنه» که سبب بازگشت دو استان آذربایجان و کردستان به ایران شد، مصطفی بارزانی با آن پرچم به عراق گریخت و خیلی سال بعد با اشغال عراق به دست آمریکا، آن پرچم به امید روزی که «کردستان بزرگ» تحقق یابد، تبدیل شد به پرچم اقلیم کردستان عراق. حال با ذکر سابقه این پرچم، توجیهکنندگان حضور تجزیهطلبان در تجمع برلین، لازم است توضیح دهند که چگونه این پرچم که برای اعلام استقلال کردستان از ایران و تجزیه این بخش از کشورمان ساخته شده، معنایی غیر از تجزیهطلبی دارد؟ قطعا و حتما برگزارکنندگان آن تجمع از سابقه این پرچم و معنای تجزیهطلبی آن برای کشورمان آگاه بودهاند و حضور پرشمار تجزیهطلبان پرچمبهدست در این تجمع، نشانه اتحاد آشکار برگزارکنندگان این گردهمایی با تجزیهطلبان دارد؛ ولی پرسش این است که چرا در درون کشورمان، برخی تلاش میکنند یا این اتحاد شوم را نادیده بگیرند یا آن را بیاهمیت جلوه دهند یا به توجیهاتی که به هیچ شکلی معنایی جز حمایت از تجزیهطلبی ندارد، متوسل شوند؟بعضی میگویند تجزیه ایران امری غیرممکن است. آیا واقعا چنین است؟
وقتی از موضوع تجزیهطلبی، به این شیوه که در تجمع اخیر و با این شکل برخورد بعضی از مدعیان روشنفکری در کشورمان، حساسیتزدایی شد، آیا دیگر مانعی برای تجزیه ایران باقی میماند؟ امیدوارم این بیتوجهی فقط ناشی از بیاطلاعی از سابقه این پرچم موهوم و جعلی باشد و هیچیک از آنهایی که به هر طریق چنین اتحادی بین برگزارکنندگان تجمع برلین و تجزیهطلبان را توجیه میکنند، آگاهانه به این حساسیتزدایی نپرداخته باشند.