|

در غیاب جامعه

یک روز پس از آنکه آقای رئیسی از پیشرفت‌های بسیار کشور گفتند و اینکه «حتی عده زیادی از نخبگان هم اطلاعات دقیق و کاملی از آنها ندارند» (منظور آقای رئیسی از پیشرفت‌های نظام احتمالا محدود به دولت خود ایشان است، چراکه ایشان کمتر سخنی در خدمتگزاری دولت‌های پیشین بر زبان آورده و عموما از ناکارآمدی دولت‌های قبل سخن گفته‌اند)، آقای قالیباف در مقام ریاست مجلس ابراز امیدواری کردند «هرچه زودتر امنیت به‌صورت کامل در کشور تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی» آغاز شود.

‌‌«آدمیان مصون از خطا نیستند. حقایقی که به آن اعتقاد دارند اغلب بیش از نیمی از حقیقت نیستند. وحدت عقیده در میان مردمان، جز در مواردی که واقعا در اثر تحقیق و بحث آزادانه همه عقاید به آن رسیده باشند، مطلوب نیست».

درباره آزادی، جان استوارت میل
یک روز پس از آنکه آقای رئیسی از پیشرفت‌های بسیار کشور گفتند و اینکه «حتی عده زیادی از نخبگان هم اطلاعات دقیق و کاملی از آنها ندارند» (منظور آقای رئیسی از پیشرفت‌های نظام احتمالا محدود به دولت خود ایشان است، چراکه ایشان کمتر سخنی در خدمتگزاری دولت‌های پیشین بر زبان آورده و عموما از ناکارآمدی دولت‌های قبل سخن گفته‌اند)، آقای قالیباف در مقام ریاست مجلس ابراز امیدواری کردند «هرچه زودتر امنیت به‌صورت کامل در کشور تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی» آغاز شود. این سخن بدان معناست که حتی رئیس مجلس هم ظاهرا از پیشرفت‌های مورد نظر رئیس دولت، اطلاعات چندانی ندارد و از وضعیت موجود ناراضی و درصدد درانداختن طرحی نو در نظام حکمرانی است. ایشان البته یکی، دو بار دیگر نیز این اصطلاح را به کار برده، اما کمتر اطلاعاتی از ماهیت این «حکمرانی نو» ارائه کرده است. مشروط‌کردن این حکمرانی نو اما به «تثبیت امنیت کامل» به نظر امر مهمی است. اینکه منظور ایشان از «امنیت» چیست؟ امنیتی که حاصل تعامل پیچیده عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است و کانون آن حقوق و آزادی‌های مشروع و قانونی است و معطوف به رضایت جمعی یا نگرشی در همان معنای معمول نظامی و فرمان‌پذیری و از بالا به پایین و عمدتا سخت‌افزاری؟!
پذیرش حق انتقاد و انتخاب، قبول تنوع و تکثر و رواداری و تسامح از مفاهیم پایه‌ای امنیت در جهان مدرن است و بدون این مؤلفه‌ها هیچ بنایی را نمی‌توان مستحکم و استوار کرد. چنان‌که در حوزه اقتصادی، ایجاد فضای مطمئن به‌عنوان عنصر اصلی برای سرمایه‌گذاری و تولید نسبتی با نهادهای تعزیراتی و قیمت‌گذاری دستوری و بگیر و ببند و... ندارد و این سخن رئیس مجلس که «انتظار داریم مسئولین، دقت و نظارت بیشتری بر قیمت‌ها و بازار ارز داشته باشند». (قالیباف، 15/8) انحرافی آشکار در ایجاد فضای امن و امنیت اقتصادی است و تداوم رویه «اقتصاد دستوری» در نگرش جدید «امنیت» از زاویه اقتصادی وابسته به میزان توانمندی دولت‌ها در فراهم‌آوردن امکان فعالیت آزاد و مشروع فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان و رضایت اجتماعی است.
به هر حال امروز هر تصمیمی گرفته و طرحی برای گذر از بحران‌های موجود در انداخته شود بدون حضور و رضایت مردم و نهادهای نمایندگی‌کنندگان‌شان (احزاب، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها، رسانه‌ها و...) امکان تحقق ندارد.
اقتصادی که یک دهه است رشدی نکرده و مردمی که هاج‌و‌واج‌اند و نمی‌دانند صبح که از خواب بیدار می‌شوند قیمت دلار و سکه و... چقدر است و قیمت خانه و اجاره خانه و ماشین چقدر بالا و پایین شده است و آب و نان و گوشت و مرغ و... با شب قبل از خواب چه درصد تفاوت‌هایی کرده است و... و تنها چیزی که قابل پیش‌بینی است ظاهرا درآمد اوست که اگرچه پس از گذر از هفت‌خان رستم رنگ اندک افزایشی می‌یابد (مصوبه اخیر دولت در افزایش 10‌درصدی حقوق کارمندان و بازنشستگان) اما با شتاب تورم ‌50درصدی باز هم بیشتر آب می‌رود و خط فقری که سقف‌ها را می‌شکافد و حداقل حقوق را با سرعتی دو، سه‌برابر جا می‌گذارد و... . «ناامنی» یا همان بلاتکلیفی و پا در هوایی وجه غالب اقتصاد و کار و کسب و زندگی این روزهای مردم این سرزمین و ناشی از «قدرت غیرمتوازن دولت بر مردم و بازار» است (محمد فاضلی). نااطمینانی و بلاتکلیفی که بی‌گمان بزرگ‌ترین عامل آسیب‌رسان نه فقط بر پیکره اقتصاد بلکه بر روح و روان جامعه ایرانی است و دوای این درد، گذر از خودحق‌پنداری‌ها و ایجاد تعادل و توازن با حضور جامعه و مشارکت آن در تصمیماتی است که زندگی او را هدف گرفته است. «پیشرفت و توسعه» کشور را مردم باید در زندگی روزمره خود لمس کنند نه آنکه سری و مخفی باشد که تنها رئیس دولت و اطرافیان او از آن آگاه‌‌اند و «نوسازی نظام حکمرانی» نیز باید محصول گفت‌وگوی آزادانه شهروندان در عرصه اجتماعی و برآمده از خواست و اراده و مشارکت جامعه باشد، نه آن‌چنان‌که رئیس مجلس و اطرافیان او در ذهن و مخیله دارند. در غیاب جامعه هیچ بنایی نمی‌توان ساخت، این حقیقت بدیهی را درک کنیم!