|

برای بلوچ‌شناس شهیر دکتر «محمود زندمقدم»

حکایت نخبگان و مشفقان کشور حکایت رنج‌ها و بی‌مهری‌ها و هم‌زمان تلاش‌ها و خون دل خوردن‌هاست. یکی از این نخبگان که شوربختانه هفته پیش درگذشت، زنده‌یاد محمود زندمقدم است.

حکایت نخبگان و مشفقان کشور حکایت رنج‌ها و بی‌مهری‌ها و هم‌زمان تلاش‌ها و خون دل خوردن‌هاست. یکی از این نخبگان که شوربختانه هفته پیش درگذشت، زنده‌یاد محمود زندمقدم است. در روزگاری که شمار کوشندگان و اندیشمندان ایران‌دوست و ایران‌شناس که رنج مطالعه کتابخانه‌ای و پژوهش میدانی را بر خود آسان کنند و با گذشت از راحتی و آرامش پای در وادی عشق نهند، روز به روز کمتر می‌شد، محمود زندمقدم راه خود را برگزید. او متولد 1317 بود و در اوایل دهه 40 رفتن به چابهار و بلوچستان را بر ماندن در پشت میز کارشناسی در سازمان برنامه و بودجه ترجیح داد. سفری که دهه‌ها استمرار داشت. در سال 1350 تا 1357 رئیس دفتری برنامه و بودجه در زاهدان و مسئولیت مرکز مطالعات و پژوهش‌های خلیج فارس و دریای عمان در استان سیستان‌وبلوچستان موجب شد از این فرصت برای بسط دانش و مطالعات خود در آن منطقه استفاده کند. بی‌گمان محمود زندمقدم یکی از مهم‌ترین بلوچ‌شناسان ایران در دوره بی‌توجهی عمومی کشور به جای‌جای ایران به‌ویژه به بلوچستان است. حضوری همدلانه با مردمانی رنج‌دیده و استانی کمتر مورد بررسی قرارگرفته یعنی استان سیستان‌وبلوچستان برای زندمقدم درس بزرگی از عشق و وطن‌ خواهد داشت و برای مردمان سیستان‌وبلوچستان نیز دستاوردهایی چون هفت جلد کتاب بسیار خواندنی و ارزنده به نام «حکایت بلوچ»، اثری درخشان و بی‌نظیر در مطالعات ایران‌شناسی درباره مردمان بلوچ که اطلاعات و آگاهی عمیق مبتنی بر دانش میدانی و مطالعات عمیق دکتر زندمقدم را درباره بلوچستان در اختیار خوانندگان علاقه‌مند می‌گذارد. آدم‌های سه قران و صناری و قلعه و آفاق جزیره قشم: مردمان روستاها، بندرها، روستابندرها، بندها، کشت و کار، دریانوردی و صید و صیادی، از دیگر آثار قلمی دکتر محمود زندمقدم است. حکایت بلوچ با قلمی استثنائی که به قول زنده‌یاد شاهرخ مسکوب شیوه جدیدی در نثرنویسی فارسی است. افزون بر زیبایی هنرمندانه قلمی و نثر ویژه و ممتاز زندمقدم حاوی اطلاعات مردم‌شناسی، تاریخی، فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی درباره مردمان بلوچستان است. این رویکرد موجب شده کتاب حکایت بلوچ به عنوان اثری ممتاز درباره بلوچستان، اطلاعات عمیق و تازه و نادیده و جذابی به خوانندگان ارائه کند. محمود زندمقدم افزون بر مطالعه و پژوهش درباره استان سیستان‌وبلوچستان و انتشار آثار قلمی متعددی درا ین‌باره، بخشی از ایده‌های انسانی و ملی‌اندیشانه و توسعه‌گرایانه خود درباره این بخش از ایران را در اختیار مسئولان وقت در سازمان برنامه و بودجه قرار می‌داد که ماحصل آن در طراحی و آغاز‌به‌کار دانشگاه سیستان‌وبلوچستان در زاهدان، تأسیسات و فعالیت‌های دریایی و علمی در دریای عمان در شهر چابهار و خدمات دیگری از این دست موجب شد به‌تدریج بنیان‌هایی از توجه به آمایش این منطقه شکل بگیرد و اقدامات توسعه‌ای مهمی در دستور کار قرار گیرد.

شوربختانه پس از انقلاب بی‌مهری‌هایی ناگوار به محمود زندمقدم شد. وی از سازمان برنامه و بودجه اخراج شد. زندمقدم همیشه از بی‌مهری بزرگ و ناحقی که به وی شده بود، گلایه داشت. از اینکه چرا مسئولان وقت سازمان برنامه و بودجه چنین حکم به اخراج وی داده بودند همیشه در رنج بود. اگرچه دکتر محمود زندمقدم از سازمان برنامه و بودجه اخراج شد، اما این شرایط موجب نشد تا ارتباطش با استان سیستان‌وبلوچستان قطع شود و در ادامه فعالیت‌های علمی و پژوهشی و با خرج و هزینه‌کردِ شخصی، عاشقانه همچنان به تکمیل مطالعات خود در سیستان‌وبلوچستان همت گماشت. سال‌های سال رفت‌وآمد به چابهار و سیستان‌وبلوچستان موجب شده بود افزون بر لباس و دیگر نمادهای فرهنگ محلی چابهار و جنوب استان، خلقیات دکتر زندمقدم نیز رنگ‌و‌بویی شبیه به ایرانیان ارجمند بلوچ به خود گیرد. منزل دکتر زندمقدم هم به صورت معمول محلی بود برای حضور شخصیت‌های فرهنگی و اجتماعی بلوچ که خانه زندمقدم را خانه خود می‌دانستند. در سال‌های ابتدایی دهه 80 خورشیدی به واسطه معرفی دکتر حمید احمدی جلسات صمیمانه و مستمری با دکتر محمود زندمقدم داشتیم که در این جلسات شماری از استادان و محققان مطالعات قومی در ایران مانند استاد کاوه بیات و دکتر حمید احمدی نیز حضور داشتند. جلساتی هفتگی که در آن زندمقدم همواره جمع را از تجارب و دانش وسیع و عمیق خود درباره جنوب شرق کشور بهره‌مند می‌کرد. این ارتباط بعدها نیز استمرار داشت و برای انتشار شماره 57 فصلنامه گفت‌وگو در بهار 1390 ویژه سیستان‌وبلوچستان افزون بر بهره‌گرفتن از راهنمایی‌ها و تجارب دکتر زندمقدم، فرصتی هم دست داد و مصاحبه‌ای تحت عنوان «حکایت‌های بلوچ» از ایشان در زمستان 1389 گرفته شد و در مجله گفت‌وگو منتشر شد. زندمقدم آثار درخوری خلق کرد. خدمات برجسته‌ای به ایران و ایرانی کرد و تا عمر داشت نگران سرنوشت هم‌میهنان خود بود. آخرین‌‌باری که ماه‌های پیش تلفنی جویای احوال وی بودم، این نگرانی از بیان و کلامش دور نمی‌شد. آرزو داشت روزی که روی در نقاب خاک می‌کشد، چابهار میزبانش باشد، آرزویی که تحققش ممکن نشد. اما چابهار و سیستان‌وبلوچستان همچون دیگر نقاط ایران عزیز همچنان نام و یاد بزرگانی وطن‌خواه و مشفق را که مسئولانه زندگی خود را وقف دانش و تحقیق و آبادانی و توسعه ایران و به‌‌ویژه سیستان‌وبلوچستان کردند، گرامی می‌دارد. یاد محمود زندمقدم، بلوچ‌شناس شهیر و برجسته، گرامی باد.