|

‌تصویر ایران مخطط به مردم

اگر حکمرانی نتواند پیام شفافی از آینده به مردم عرضه کند، دیگر تلاش‌های او (اگرچه مثبت و مثمر‌ثمر باشد) حنای بی‌رنگ خواهد بود. پیام شفاف هم باید مطابق مشاهده مردم از زمانه باشد و هم صادقانه و به‌درستی آینده را ببیند.

اگر حکمرانی نتواند پیام شفافی از آینده به مردم عرضه کند، دیگر تلاش‌های او (اگرچه مثبت و مثمر‌ثمر باشد) حنای بی‌رنگ خواهد بود. پیام شفاف هم باید مطابق مشاهده مردم از زمانه باشد و هم صادقانه و به‌درستی آینده را ببیند. جهاد تبیین به معنای قالب‌کردن اندیشه و تفکری خاص به مردم نیست که نوعا القای تفکر خاص به مردم پدیده‌ای شکست‌خورده بوده و تاریخ بر این امر صحه گذاشته است. جهاد تبیین یعنی صادقانه و به‌درستی پیام شفاف و روشن را‌ اگرچه تلخ باشد، به سمع و نظر مردم برساند؛ زیرا به مصداق «آنچه از دل برآید بر دل نشیند» فقط این نوع پیام را مردم جذب می‌کنند. در طول همین چند روز گذشته با اظهارنظرهای مسئولان مختلف تصویری از آینده ایران به دست مردم می‌رسد که حداقل آن ابهام در سرنوشت آینده کشور و حداکثر آن نابودی سرزمین ایران است؛ زیرا وقتی مسئولان متوسل به کلام بی‌پایه شوند، تصویری مخطط و درهم از ایران آینده را مشاهده می‌کنند و طلیعه موجود هم بر آن دامن خواهد زد. کافی‌ است نگاهی گذرا به برخی اظهارات و مطالب مندرج در دو روزنامه بیفکنیم؛ مطالبی که نوعا نقل از مسئولان کشور می‌شود.

1- فروچاله‌ها در همین نزدیکی؛ 18.5 میلیون هکتار از مساحت ایران با بحران فرونشست مواجه است / 10 سال طلایی برای کنترل فرونشست فرصت است / فرونشست در اصفهان موجب خسارت در جاده‌ها و تصادفات شده است / شهرک نیروی هوایی اصفهان با شش‌ هزار سکنه به دلیل فرونشست تخلیه شده است (همشهری، 23 اسفند 1401). فرونشست در نزدیک‌ترین شهر کشور (تهران) همچنان معضلی بزرگ است که آینده زندگی شهری را تهدید می‌کند (همشهری، 27 اردیبهشت 1402).

2- ایران در چنگال بی‌آبی؛ چگونه داده‌ها خبر از فاجعه‌های جبران‌ناپذیری می‌دهند / زمین گرم و زندگی پرمخاطره در منطقه جنوب ایران (شرق، 23 اردیبهشت 1402)، پایین‌رفتن سفره‌های آب زیرزمینی در دشت‌ها، باعث بیابان‌زایی شده است / ایران امکان تأمین آب برای دو میلیون نفر را دارد (شرق، 6 خرداد 1402 به نقل از معاون وزارت جهاد کشاورزی) / آستانه کم‌آبی مطلق برای کشورها معادل سرانه 500 مترمکعب در سال است؛ درحالی‌که با جمعیت فعلی معادل سرانه ایران 4950 است و طبعا این در صورتی است که مصرف آب بهینه شود. رقم سرانه برای دو میلیارد نفر برابر 198 مترمکعب خواهد بود (شرق، 6 خرداد 1402).

نکات ذکرشده و بیانات متناقض برخی مسئولان که گویی در فضای سیاره‌ای دیگر زیست می‌کنند، حاکی از وخامت حال ایران است؛ زیرا اگر انسان روی زمین لرزان و لغزنده راه برود، تعادل خود را به‌زودی از دست می‌دهد. فعلا بگذریم از ده‌ها مسئله ریز و درشت ژئوپلیتیکی، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و اجتماعی که ایران را فرا‌گرفته است.

 حال ببینیم چه می‌کنیم؟ چند روز پس از اظهارات ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در بوئین‌زهرا در‌باره یک برنامه پنج‌ساله که ثبات اقتصادی خواهد آورد و نیز هم‌زمان با همایش معرفی سند برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه، ایشان در گناباد به مواردی که باید به آن عمل شود که اقتصاد ما اصلاح شود، اشاره کردند که آن یا در برنامه معرفی‌شده نیست یا بسیار ضعیف دیده شده است.

برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه بدون آنکه از هم‌اندیشی صاحب‌نظران استفاده شود، به‌ صورت کاملا گلخانه‌ای در سازمان برنامه و بودجه تدوین شده است و مانند برنامه ششم یک متن جامع از همه مسائل مبتلابه کشور است، بدون آنکه مکانیسم‌های توسعه و موارد ضروری و حیاتی را رصد کند و اولویت‌ها را مدنظر قرار دهد و طبیعی است این برنامه که تقلیدی از برنامه ششم (عملی‌نشده) است، سرنوشتی بهتر از آن پیدا نخواهد کرد و به‌ صورت بسیار بارز ادعای برنامه درباره رشد اقتصادی هشت درصد یا ایجاد شغل برای یک میلیون نفر و تورم 9.5 درصد در سال 1406 خبری نخواهد بود. اگر فقط به اظهارات معاون سازمان برنامه و بودجه که در همایش یادشده اظهار کرد که کسر بودجه سال 1401 برابر 800 هزار میلیارد تومان است، درحالی‌که مقامات دولت و مجلس کسر بودجه را صفر می‌انگارند، توجه کنیم، به نحوه نگاه مسئولان به مسائل کشور می‌توانیم آگاه شویم. درحالی‌که سازمان برنامه و بودجه با وجود حضورنداشتن برخی کارشناسان خبره هنوز از اندیشه درست برنامه‌ریزی خالی نشده و این‌جانب حضورا با برخی از آنان درباره ضرورت برنامه حسب اولویت‌های کشور سخن گفته و حتی شرحی تقدیم آنان کرده‌ام؛ اما ظاهرا قرار است برنامه‌ها به‌ صورت تبلیغاتی و تدوین متن مفصل‌بودن هرگونه اندیشه تعهد به آینده کشور نوشته شود و در مجلس نیز حسب روال دوره‌های گذشته با اندکی اصلاح تصویب شود و این دولت و دولت آینده هم بدون نگاه به آن کار جاری خود را که مصداق «دستش نزن بدتر می‌شود» پی خواهد گرفت. جالب است درحالی‌که ضرورت دارد تمام نیروی کشور صرف جبران آفت‌های طبیعی و نیز دست‌ساز ما شود و ایران به زمان صفر توسعه گام بگذارد، همچنان اسیر تفکرات انتزاعی مانند کشت فراسرزمینی در قزاقستان، روسیه، برزیل، اوکراین، جمهوری آذربایجان و ازبکستان (همشهری، 6 خرداد 1402) هستیم و  به‌ جای سرمایه‌گذاری در کشور و آبادانی کشور خودمان (و اصلاح کشاورزی‌مان) سرزمین‌های دیگر را آباد می‌کنیم؛ درحالی‌که معلوم نیست قیمت تمام‌شده آن کمتر از خرید در بازار بین‌المللی باشد و قدرت رقابت را هم از دست می‌دهیم. قبول کنیم که تنها در همین 

یکی، دو‌ساله که ذکر شده، آینده غیرشفاف و مخطط (خط‌خطی) از سرزمین‌مان نشان می‌دهیم، حال اگر مسائل دیگری را که با آن مواجه هستیم، برشماریم، این مخطط‌بودن به تیرگی گرایش پیدا خواهد کرد. در این مختصر خوب است از فرشاد مؤمنی نقل‌قولی داشته باشیم: فکر و بحران‌های کشور و چند‌پهلو‌شدن و چندبعدی‌شدن آنها و درهم‌تنیدگی و تعامل این بحران‌ها (با یکدیگر) هیچ راهی باقی نگذاشته است، جز اتکا به یک برنامه توسعه باکیفیت. و حقیر عرضه می‌‌دارد که این برنامه باید بتواند در درجه نخست ما را به نقطه صفر توسعه برساند و الا همچنان از نقطه صفر توسعه فاصله منفی بیشتری خواهیم گرفت. که هرگز مباد این‌چنین.