اختلال شخصیت ضداجتماعی؟
یکی از موارد مهم در پیشگیری و درمان بهموقع اختلالات روانشناختی، افزایش سواد سلامت روان جامعه است. طبق تعریف، سواد سلامت روان عبارت است از «آگاهی و باور فرد درباره اختلالهای روانی که به شناسایی و مدیریت و پیشگیری از آنها کمک کند» (پیشتر در روزنامه «شرق» با محوریت سواد سلامت روان، مقالهای تحت عنوان «سلامت روان در خطر» چاپ شده است).
یکی از موارد مهم در پیشگیری و درمان بهموقع اختلالات روانشناختی، افزایش سواد سلامت روان جامعه است. طبق تعریف، سواد سلامت روان عبارت است از «آگاهی و باور فرد درباره اختلالهای روانی که به شناسایی و مدیریت و پیشگیری از آنها کمک کند» (پیشتر در روزنامه «شرق» با محوریت سواد سلامت روان، مقالهای تحت عنوان «سلامت روان در خطر» چاپ شده است). قوه قضائیه در یکی، دو هفته گذشته، طی صدور احکام خاص قضائی، به شکلی ناخواسته فضایی را ایجاد کرده است که بیشتر، کنجکاوی عمومی به مفهوم اختلال شخصیت ضد اجتماعی و شائبه استفاده ابزاری از اختلالات روانشناختی و مفهوم رواندرمانی را در پی داشته است. طبق حکم صادرشده برای یکی از هنرمندان زن، «او باید با مراجعه به مراکز رسمی روانشناسی و مشاوره نسبت به درمان بیماری شخصیت ضد اجتماعی (نیاز به دیدهشدن از طریق رعایتنکردن مقررات عمومی و رفتارهای نابهنجار و ضد اجتماعی) به صورت هر دو هفته یک بار اقدام و گواهی سلامت خود را در پایان دوره درمان ارائه دهد». پیش از ادامه بحث، لازم است که بین دو واژه «بیماری» و «اختلال» تمایز قائل شد. معمولا کلمه بیماری یا مرض برای مسائل جسمانی استفاده میشود. وقتی از بیماری صحبت میشود، بلافاصله «عامل بیماریزا» مطرح میشود. با توجه به اینکه در اختلالات روانشناختی معمولا عامل بیماریزا به آن شکلی که این مفهوم در بیماریهای جسمانی به کار میرود، موضوعیت ندارد، از واژه اختلال استفاده میشود. به همین دلیل است که معمولا افرادی را که به مراکز مشاوره و رواندرمانی مراجعه میکنند، مراجع و نه بیمار مینامند. واژه اصلی حکم مذکور، اختلال شخصیت ضد اجتماعی است. براساس کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی که مرجع اصلی روانپزشکان و روانشناسان بالینی است، اختلالات شخصیت یکی از 20 طبقه تشخیصی انواع اختلالات روان انسان محسوب میشود. طبق تعریف، متخصص وقتی از تشخیص اختلال شخصیت برای فرد استفاده میکند که اولا بتواند سابقه دیرپایی از علائم و نشانهها را در افکار، رفتار و هیجانهای مراجع ثبت کند که سنخیتی با فرهنگ رایج فرد ندارند. این علائم معمولا از اواخر دوره نوجوانی آغاز میشوند و در طول زمان تغییر چندانی ندارند. ثانیا علائم و نشانههای روانشناختی بارز فرد، بسیاری از مواقع مشکلات جدی را برای او و اطرافیانش ایجاد میکند. ثالثا همواره فرد مبتلا چندان بینشی به وضعیت خود نداشته و طبعا تمایلی به تغییر نیز در خود احساس نمیکند. به عبارت دیگر اختلالات شخصیت مجموعهای از ویژگیهای انعطافناپذیر هستند که کارکردهای فرد را مختل کرده و بسیاری از مواقع شرایط تحملناپذیری را برای او و بهویژه دیگران فراهم میکنند. در طبقه اختلالات شخصیت 10 اختلال وجود دارد که عبارتاند از: پارانویید (الگوی ثابتی از شک و تردید به اطرافیان)، اسکیزویید (تمایل افراطی به دوریگزینی)، اسکیزوتایپی (دارای افکار عجیبوغریب و جادویی)، مرزی (بیثباتی در روابط بینفردی)، نمایشی (تمایل افراطی به مورد توجه بودن)، خودشیفته (خود را محور جهان دانستن)، اجتنابی (حساسیت افراطی به طرد)، وابسته (وابستگی افراطی به دیگران)، وسواسی (نظم و قاعدهمندی افراطی در زندگی) و در نهایت اختلال شخصیت
ضد اجتماعی. این اختلال، یکی از نزدیک به 300 اختلال روانشناختی است که مهمترین ویژگی آن قانونستیزی است. این افراد معمولا فاقد احساس گناه بوده و برای برآوردهکردن خواستههای خود، با انواع و اقسام ترفندها دیگران را فریب میدهند. افراد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولا دارای هوش کلامی بالایی بوده و با چربزبانی دیگران را متقاعد میکنند که خواستههای آنان را برآورده کنند. ظاهر طبیعی و حتی گرم و دوستداشتنی آنان چنان غلطانداز است که میتواند متخصصان باتجربه را هم گمراه کند. با توجه به اینکه این افراد بهراحتی دروغ میگویند، راستیآزمایی جزء لاینفک مصاحبه با آنان است. با وجود تخلفهای مکرری که این افراد در زندگی انجام میدهند، بهندرت علائم اضطرابی و افسردگی از خود نشان میدهند؛ ولی متخصصان کارکشته میتوانند افسردگی پنهان آنان را شناسایی کنند. پشتبند اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال سلوک است. این اختلال که مختص دوره نوجوانی است، معمولا شخصیت ضد اجتماعی را به دنبال دارد؛ فرار از خانه، مصرف مواد، ارتباط جنسی زودهنگام، دزدی و دیگر اعمال غیرقانونی مواردی هستند که اگر در دوره نوجوانی انجام شوند، متخصص از تشخیص اختلال سلوک استفاده میکند. ازاینرو ضروری است برای اینکه متخصص بتواند بهدرستی اختلال شخصیت ضد اجتماعی را تشخیص دهد، علائم اختلال سلوک را که پیش از 15سالگی شروع میشوند، رهگیری کند. از آنجا که بسیاری از افراد مبتلا، قربانی خشونت اطرافیان خود در دوره کودکی بوده و در معرض پدیدهای موسوم به «آسیب جزئی به مغز» واقع شدهاند، معاینه عصبشناختی و نوار مغز و تجزیه و تحلیل آن از طرف متخصصان مغز و اعصاب و مغزپژوهان، به دقتِ روند تشخیص میافزاید. در مجموع درصورتیکه فرد از بین هفت علامت بالینی دارای سه علامت باشد، متخصص میتواند تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی را ثبت کند: 1. انجام مکرر اعمالی که منجر به دستگیری فرد شوند؛ 2. سابقه طولانی از فریب و کلاهبرداری از دیگران همراه با دروغگوییهای بسیار؛ 3. عجولبودن در تصمیمگیری؛ 4. پرخاشگری مداوم به گونهای که سوابق متعددی از ضربوجرح دیگران را در کارنامه خود داشته باشد؛ 5. فقدان ترس از آسیب واردکردن به سلامت خود و دیگران...
6. بیمسئولیتی مدام به گونهای که فرد نتواند شغل ثابتی داشته باشد؛ 7. فقدان احساس گناه یا عذاب وجدان درباره آسیبهایی که به دیگران وارد میکند. با توجه به جذابیت دراماتیک اختلالات شخصیت، شخصیتهای ضد اجتماعی دستمایه بسیاری از کارگردانان و فیلمنامهنویسان قرار گرفتهاند که شاید معروفترین آنها، فیلم «پرتقال کوکی» کوبریک باشد. فرایند تشخیص اختلالات روانشناختی از جمله مواردی است که بهراحتی میتوان صفت سهلِ ممتنع را برای آن به کار گرفت؛ سهل به این علت که میتوان با پرسیدن مجموعهای از سؤالات مکتوب که چارچوب آن کاملا مشخص است، به تشخیص رسید. ممتنع به این علت که بسیاری از مواقع، ظن اولیه متخصص میتواند او را به سمت سؤالات تشخیصی ببرد که با اختلالی که فرد درگیر آن است، فاصله فاحشی داشته باشد. مثلا حواسپرتی و ضعف حافظه، تابلوی بالینی انواع اختلالات دمانس و از جمله آلزایمر است. اگر متخصص براساس این ظن فقط به سراغ پرسیدن سؤالات تشخیصی آلزایمر برود، بهراحتی ممکن است برای فردی که در واقع مبتلا به اختلال افسردگی اساسی است، تشخیص اشتباه بگذارد. این موضوع درباره اختلالات شخصیت و مشخصا اختلال شخصیت ضد اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا میکند. با توجه به شباهتهای رفتاری، متخصصان ورزیده همیشه مراقب هستند که اختلال شخصیت ضد اجتماعی با چند نوع دیگر از اختلالات اشتباه گرفته نشود: کمتوانی ذهنی، اسکیزوفرنی یا مانیا میتوانند به اشتباه اختلال شخصیت ضد اجتماعی تلقی شوند.
البته در سازمان پزشکی قانونی متخصصان روان اعم از روانپزشک و روانشناس بالینی حضور دارند. با توجه به اشراف این افراد به توضیحات فوق، اینکه قاضی پرونده یادشده از مشاوره آنان بهره برده است یا خیر، مشخص نیست؛ ولی نشانههایی وجود دارد که این احتمال را به میزان زیادی کاهش میدهد. یکی اینکه در حکم در ابتدا از لفظ اختلال شخصیت ضد اجتماعی استفاده شده است و در ادامه «نیاز به دیدهشدن از طریق رعایتنکردن مقررات عمومی و رفتارهای نابهنجار و ضد اجتماعی» در پرانتز اضافه شده است. توضیحات تکمیلی پرانتز، هیچ ربطی به شخصیت ضد اجتماعی ندارد. افراد ضد اجتماعی برای دیدهشدن دست به نقض قوانین و مقررات نمیزنند؛ بلکه برای رسیدن به سود یا لذت، به انواع روشهای قانونستیزانه روی میآورند. دیگر اینکه تجویزی که در حکم آمده است، دال بر آن است که علاوه بر اینکه فرایند تشخیص جای شک و شبهه فراوان دارد، درمان تجویزی نیز دور از نگاه تخصصی است. رواندرمانگران بهخوبی میدانند که وقتی با مراجعی سروکار دارند که در طیف اختلالات شخصیت قرار دارد، باید حداکثر توانایی حرفهای خود را به کار بگیرند؛ چراکه این دسته از مراجعان آنچنان مسئولیتی در قبال رفتار خود احساس نمیکنند و به انحای مختلف سعی در به انحراف کشاندن مسیر درمان دارند. ضمن اینکه حتی اگر فرد دارای اختلال شخصیت تصمیم به تغییر بگیرد، هر رواندرمانگری نمیتواند او را به هدفش برساند. یافتهها دال بر آن است که رواندرمانیهای مبتنی بر شواهد و طولانیمدت همراه با گروههای خودیاری میتواند بیشترین تأثیر را بر این افراد بگذارد. اینکه در حکم آمده است دو هفته یک بار برای درمان مراجعه کرده و در پایان گواهی سلامت خود را ارائه دهد، بیشتر از همان واژه بیماری نشئت میگیرد که وقتی کسی مریض است، نزد پزشک میرود، نسخه دریافت میکند، آن را مصرف میکند و در نهایت خوب میشود! درمانگران باتجربه میدانند که درمان رایجترین اختلالات روانشناختی یعنی انواع افسردگیها و اضطرابها که آگاهی مقبولی به وضعیت خود داشته و بسیاری از مواقع به علت اینکه از شرایط خود خسته شده و نیاز به تغییر را در خود تشخیص دادهاند، اصلا کار راحتی نبوده و باید دائما به آنان انگیزه داده شود تا رواندرمانی خود را به پایان برسانند. اینکه شخصی دارای اختلال شخصیت
ضد اجتماعی قلمداد شود و برای او تعیین شود که یک هفته در میان به تراپی برود و بعد هم گواهی سلامت خود را بیاورد، بیشتر به این میماند که حکمی صادر شود که از قدرت بازدارندگی لازم برخوردار شود. مصاحبه هفته گذشته روزنامه «شرق» با آقای دکتر توکلی و بیانیه انجمنهای تخصصی حوزه روان دال بر آن است که حکم صادرشده، از سوی بسیاری از متخصصان مورد نقد جدی است. در بحبوحه فضای کنونی اینگونه احکام، بیشتر موجب فاصلهگرفتن بیشتر آن دسته از مردم با حاکمیت میشود که نسبت به مدیریت حوزههای مختلف امور به گونهای دیگر فکر میکنند که خیلی از اوقات مختصات این نوع نگاه، در برنامههایی نظیر «شیوه» از زبان اندیشمندان کشور به زبانهای علمی بیان میشود.
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت/ کُنَدم قصد دل ریش به آزار دگر