|

بریکس یار بی‌کسان؟!

بریکس به انگلیسی (BRICS) نام گروهی از کشورها به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که عنوان آن کوته‌نوشتی است از به‌هم‌پیوستن حروف اول نام انگلیسی آن کشورها یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. در ابتدا ‌این گروه بریک نام داشت اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، در سال 2010 به بریکس تغییر نام یافت.

بریکس به انگلیسی (BRICS) نام گروهی از کشورها به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که عنوان آن کوته‌نوشتی است از به‌هم‌پیوستن حروف اول نام انگلیسی آن کشورها یعنی برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. در ابتدا ‌این گروه بریک نام داشت اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، در سال 2010 به بریکس تغییر نام یافت. هفته پیش در اجلاس آفریقای جنوبی در ۲۴ آگوست ۲۰۲۳ مقرر شد که تا تاریخ اول ژانویه ۲۰۲۴، شش کشور آرژانتین، اتیوپی، امارات متحده عربی، ایران، عربستان سعودی و مصر به جمع این گروه اضافه شوند. فرایند عضویت ایران در بریکس بحث‌های متفاوتی را در داخل و خارج از کشور برانگیخته است. برخی آن را نشانه پایان جهان غرب‌محور و اهمیت روزافرون جهان در حال توسعه پنداشته‌اند. دیگرانی نیز در مقابل بریکس را نهادی تشریفاتی و فاقد اهمیت اقتصادی و سیاسی دانسته‌اند. نگارنده این یادداشت با اشاره به نکات پیش‌رو تلاش می‌کند تصویری روشن و بی‌طرفانه از فرایند عضویت کشور در این نهاد بین‌المللی ارائه دهد. در ابتدا هدف اصلی بریکس ارتقای همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو آن بود اما با گذشت زمان، به بستری برای گفت‌وگو و همکاری سیاسی گسترده‌تر تبدیل شده است. تشکیل بانک توسعه جدید و ترتیبات ذخایر چارچوب نهادی بریکس و نقش آن در ارتقای ثبات و توسعه اقتصادی را توسعه داده است. کشورهای بریکس تقریبا 41 درصد از جمعیت جهان و حدود 23 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می‌دهند. در بریکس چین و هند رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه و موقعیت خود را به عنوان بازیگران اصلی در اقتصاد جهانی مستحکم کرده‌اند. اهمیت اقتصادی بریکس در توانایی آن در شکل‌دادن به چشم‌انداز اقتصادی جهان از طریق افزایش تجارت، سرمایه‌گذاری و نفوذ منطقه‌ای است. علاوه بر این، ایجاد بانک توسعه جدید بستری را برای کشورهای عضو فراهم کرده است تا طیفی از پروژه‌های زیرساختی و توسعه پایدار در مناطق مربوطه خود را تأمین مالی کنند. همچنین بریکس در جهت ارتقای ساختار اقتصادی جهانی متعادل‌تر و فراگیرتر تلاش کرده است. افزون بر این بریکس به عنوان بستری برای گفت‌وگو و همکاری سیاسی با هدف ارتقای چندقطبی‌گرایی و نظم بین‌المللی عادلانه‌تر هویت یافته است. این نهاد به‌عنوان چارچوبی زمینه‌ساز برای کشورهای عضو عمل می‌کند تا مواضع خود را درباره مسائل مختلف جهانی از جمله تغییرات آب و هوا، تروریسم و درگیری‌های منطقه‌ای هماهنگ کنند. بریکس به دنبال به‌چالش‌کشیدن نهادهای بین‌المللی موجود نیست و ابعاد سیاسی هویت این گروه از طریق نشست‌های منظم، نشست‌های وزیران و تبادلات مردمی، توسعه تفاهم و همکاری متقابل بین کشورهای عضو بیشتر تقویت می‌شود.

مهم‌ترین چالش‌های بریکس در تحقق اجماع کشورهای عضو را البته می‌توان در تنوع و تفاوت نظام‌های سیاسی و نیز ساختارهای اقتصادی و سطوح توسعه در میان کشورهای عضو دانست. تنش‌های ژئوپلیتیکی و اختلافات تجاری نیز ممکن است بر انسجام گروه تأثیر بگذارد. به شکل خلاصه بریکس که دربرگیرنده طیفی از قدرت‌های اقتصادی نوظهور است تلاش می‌کند به‌تدریج به‌سوی هم‌گرایی پیش برود. تأسیس نهادهای مالی را می‌توان مهم‌ترین موفقیت بریکس در پیشبرد هم‌گرایی و مهم‌ترین مزیت آن در شرایط کنونی برای کشورهایی دانست که درخواست عضویت در آن را مطرح کرده‌اند. لازم به ذکر است بریکس در همگونی ارزشی و هم‌گرایی سیاسی بین اعضا تاکنون توفیق چندانی کسب نکرده است. جنگ روسیه علیه اوکراین و عدم حمایت بریکس از روسیه به‌عنوان یک عضو، زمینه‌های ضعیف هم‌گرایی سیاسی و ژئوپلیتیک میان اعضای این نهاد را نشان می‌دهد. عضویت ایران در بریکس هرچند می‌تواند به تأمین بخشی از منافع اقتصادی و پرستیژ کشور کمک کند، اما انتظارات خیالی از این نهاد که مکرر در فضای عمومی مطرح می‌شود، تحقق نخواهد یافت. هرچقدر سازمان غیرمتعهدها در گذشته و سازمان شانگهای در سال‌های اخیر توانستند مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم و بحران در سرمایه اجتماعی کشور را حل کنند بریکس نیز می‌تواند. در این میان توازن در تعهداتی که ایران در فرایند عضویت در این نهاد می‌پذیرد و تعیین منافعی که به‌ویژه در شرایط تحریمی به دست می‌آورد ضرورت دارد. مهم‌ترین مزیت ژئواکونومیک عضویت ایران در این نهاد دستیابی به منابع مالی در مکانیسم ذخیره احتیاطی و نیز بانک توسعه جدید این نهاد است. تحریم‌های مالی ایالات متحده دسترسی به منابع این دو نهاد را برای ایران بسیار دشوار می‌کند، دشواری دسترسی به منابع این دو نهاد تحقق یکی از کلیدی‌ترین دستاوردهای ژئواکونومیک برای ایران (در نتیجه عضویت در این نهاد) را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. برخلاف برخی تصورات و تبلیغات متوهمانه، رفع تحریم‌های مالی علیه کشور از یک سو و بازسازی اعتماد عمومی در داخل از سوی دیگر دو پیش‌شرط مهم برای بهره‌مندی ایران از مزایای ناشی از عضویت در این نهاد به شمار می‌رود.