|

مروری بر ارجمندی وجود هنرستان‌های هنر

عزم عظیم هنر

دانشگاه از آغاز مهرماه، خانه جدید جوانانی می‌شود که از هفت‌ خان کنکور، به توفیق گذشته‌اند و فصلی از همراهی و فرصت هم‌نوردی را در زیست اجتماعی خود تجربه می‌کنند. اگرچه همیشه توجه غالب عوام به برگزیدگان علوم پایه معطوف بوده است اما مرور نام‌های نازنین فرهیخته‌ دختران ایران‌زمین: بیتا ترابی از مشهد، ستاره ایزدی از شیراز، ساغر سجادیه از اصفهان، ریحانه رنجبر از رفسنجان و فاطمه آتشگر از قزوین که در شمار برگزیدگان کنکور رشته هنر بوده‌اند، چنان شوق‌آور است که نمی‌توان به ستایش تلاش‌شان سکوت کرد.

 دانشگاه از آغاز مهرماه، خانه جدید جوانانی می‌شود که از هفت‌ خان کنکور، به توفیق گذشته‌اند و فصلی از همراهی و فرصت هم‌نوردی را در زیست اجتماعی خود تجربه می‌کنند. اگرچه همیشه توجه غالب عوام به برگزیدگان علوم پایه معطوف بوده است اما مرور نام‌های نازنین فرهیخته‌ دختران ایران‌زمین: بیتا ترابی از مشهد، ستاره ایزدی از شیراز، ساغر سجادیه از اصفهان، ریحانه رنجبر از رفسنجان و فاطمه آتشگر از قزوین که در شمار برگزیدگان کنکور رشته هنر بوده‌اند، چنان شوق‌آور است که نمی‌توان به ستایش تلاش‌شان سکوت کرد. نهال‌های نازان و‌ جوان باغ ایران که شایسته است به تحسین، خواندشان و برای پیروزی‌شان به دعای خیر دست به آسمان برآورد، اما همین خبر کوتاه نکات آموزنده و تذکار فراوان دارد. جای تأمل است که چه مؤلفه‌هایی در کار بوده است تا در گروه علوم تجربی یک دختر، در گروه علوم انسانی سه دختر، جای داشته‌اند و در گروه ریاضی هیچ دختری در میان برگزیدگان برتر نبوده است اما در گروه هنر پنج نفر اول، همه دختران برازنده ایران عزیزند و دست بر قضا در این فهرست، همه رتبه‌داران از شهرهایی غیر از تهران قد کشیده‌اند. توفیق دوشیزگان در این رقابت و پراکنش جغرافیایی برگزیدگان به‌ویژه برای هنر، دقیقه‌ای شایان توجه است؛ به‌ویژه اگر اقتضائات واقعی و تحمیلی هنر را در زمانه خود بشناسیم. اقتضای واقعی، جذابیت و دلخواهی هنر از یک سو و دشواری آموختن مهارت‌ و کسب معرفت در عین رقابت‌های طاقت‌فرسا و دیریابی خلاقیت و شناخت معرفت‌های نهفته از دیگر سو در این عرصه، چراغ روشنی است که ما را متوجه صعوبت این راه کند. اقتضای تحمیلی بر هنر -پوشیده و سربسته- شامل بی‌تدبیری‌های متعدد در سامان‌دهی بخش‌های اقتصادی و اشتغال‌های هنری است. مجال عرضه و ارائه آفرینه‌های هنری در مواجهه با نقصان‌های اجتماعی برای معرفی سرمایه‌های ارزشمند هنر، کوتاه بوده است‌ که این کمبود و کسور از سپیده‌دم تاریخ تا به امروز، وضع نابسامانی را برای اهل هنر رقم زده است.  افزون بر آن کج‌تابی‌ها و کج‌سلیقگی‌های افراد و نهادهایی که از هنر و ضرورتش تنها به رصد شمایلی دورادور به مختصر آشنایی خود بسنده و به درشتی داوری کرده‌اند، عمق این مصیبت را دوچندان کرده است‌. جای تأمل دارد که روشنای راه دشوار هنرآموختن به یقین برآمده از تعلیم و تربیت است و به شهادت تاریخ پس از نظام جاافتاده استاد/شاگردی (با شروط و الزامات دقیق و فراوان) مدرسه هنر که به لفظ امروز آن را هنرستان می‌خوانیم، بیشترین ثمر را از پی داشته‌ است. افزون بر آن کج‌تابی‌ها و کج‌سلیقگی‌های افراد و نهادهایی که از هنر و ضرورتش تنها به رصد شمایلی دورادور به مختصر آشنایی خود بسنده و به درشتی داوری کرده‌اند، عمق این مصیبت را دوچندان کرده است‌. جای تأمل دارد که روشنای راه دشوار هنرآموختن به یقین برآمده از تعلیم و تربیت است و به شهادت تاریخ پس از نظام جاافتاده استاد/شاگردی (با شروط و الزامات دقیق و فراوان) مدرسه هنر که به لفظ امروز آن را هنرستان می‌خوانیم، بیشترین ثمر را از پی داشته‌ است.

از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۲ هنرستان‌ها نه‌تنها افزایشی را تجربه نمی‌کنند، بلکه با تعطیلی یک‌ هنرستان به فعالیت ادامه می‌دهند تا در دولت یازدهم به تعداد پیشین بازگردند. نتیجه اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ منجر به تأسیس 20 باب هنرستان جدید می‌شود و شمار مدارس هنر به ۵۹ باب افزایش می‌یابد. شایان ذکر است که اگر بخواهیم در مراکز استانی و منطقه‌ای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از استان تهران فقط دو هنرستان (یکی دخترانه و یکی‌ پسرانه) فعال باشند، دست‌کم به ۶۴ هنرستان نیازمندیم و اگر بخواهیم این شمار به تعداد شهرهای کشور باشد، با نقصانی بزرگ‌ مواجهیم. باید دانست که تأسیس هنرستان‌های هنرهای زیبا امری دولتی و منحصرا در حوزه اختیار وزارت فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی و همکاری وزارت آموزش و پرورش است. نکته‌ای که اهمیت تحقق عدالت آموزشی را بیشتر می‌نمایاند که تبلور آن حضور فارغ‌التحصیلان این مدارس در فهرست برترین‌های کنکور است. از این رو است که باید نام بیتا ترابی از هنرستان هنرهای زیبای مشهد و فاطمه آتشگر از هنرستان هنرهای زیبای قزوین را که در شمار پنج نغر نخست هستند، به غرور در خبرها مرور کرد. کلان‌شهر مشهد که هنرستان دخترانه‌اش پس از چند سال تعطیلی با پیگیری‌های جدی در بنایی جدید در ایام طاقت‌سوز سلطه کرونا تدارک دیده شد تا از مهرماه ۱۴۰۰ میزبان دختران هنرمند خراسان باشد و هنرستان دخترانه قزوین که در دولت دوازدهم تأسیس شد. از قدیم گفته‌اند: «آفتاب آمد دلیل آفتاب» و از نقل این گفته می‌خواهم مجاهدت و مراقبتی را یادآوری کنم‌ که در لا‌به‌لای اخبار خودساخته و آمار برساخته این روزها، مخدوش و مفقود و فراموش‌شده است. ایجاد ۲۰ باب هنرستان در مدت ۴۵ ماه در استان‌های مختلف و توفیق مستمر هنرجویان این مدارس، خداقوت از جان برآمده‌ای برای همه دست‌اندرکاران مخدوم این ماجراست. کوشش برای گسترش آموزش رسمی و استاندارد هنر صرفا در قاب مدرسه و ساختمان و کلاس محدود نیست، بلکه به شناخت و طرح اهمیت موضوع در جلسه اختصاصی شورای‌عالی آموزش و پرورش و ده‌ها جلسه در سطح معاونان وزرا و امضای تفاهم‌نامه وزیران و اهتمام مدیران ارشد مرتبط و تلاش مدیران استانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ده‌ها اقدام لازم دیگر گره خورده است. اقدامی که مولود باورمندی به ضرورت تمهید و تدبیر و تدارک فرصت آموزشی نوجوانان مستعد و علاقه‌مند کشورمان است، چه باک اگر در سال‌های اخیر در مصادره آن از مصاحبه‌ها دریغ نکردند و کارنامه‌های مجعول نساخته‌اند. اینک که دولت چهاردهم تازه‌نفس به میدان خدمت آمده و ساحت‌های مهم بهداشت و آموزش را وظیفه و تکلیف خود می‌داند، امید می‌رود که طرح تأسیس دست‌کم دو هنرستان دخترانه و پسرانه در مراکز استانی و منطقه‌ای به‌ فوریت در فهرست خدمات این دولت قرار گیرد و قدر گوهر هنرستان و استادان شریف آن بیش‌ازپیش دانسته شود و مانند مدرسه صنایع مستظرفه، فارغ‌التحصیلان آن در زمره نامداران و ماندگاران هنر ایرانِ سرفراز باشند. ایدون باد.