|

استعفای ظریف، استیضاح همتی؛ چرا به‌جای اتحاد، راه تسلیم را در پیش گرفته‌ایم؟

تحولات اخیر نشان داد،‌ دوران تعامل و هم‌گرایی میان دولت پزشکیان و جریان‌های رادیکال خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت‌ به پایان رسیده است. استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد و استعفای محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور، تنها تغییرات مدیریتی نیستند، بلکه زنگ خطر یک عقب‌نشینی بزرگ را به صدا درآورده‌اند.

استعفای ظریف، استیضاح همتی؛ چرا به‌جای اتحاد، راه تسلیم را در پیش گرفته‌ایم؟

مطهره حیدری: تحولات اخیر نشان داد،‌ دوران تعامل و هم‌گرایی میان دولت پزشکیان و جریان‌های رادیکال خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت‌ به پایان رسیده است. استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد و استعفای محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور، تنها تغییرات مدیریتی نیستند، بلکه زنگ خطر یک عقب‌نشینی بزرگ را به صدا درآورده‌اند. ماه‌ها از آغاز دولت چهاردهم گذشته، اما به‌جای آنکه شاهد انسجام و اراده‌ای قوی برای حل مشکلات کشور باشیم، می‌بینیم فشارها از بیرون و تردیدها از درون، دولت را در موضع ضعف قرار داده است.

رادیکال‌ها که از ابتدا با دولت سر سازگاری نداشتند، حالا یک گام جلوتر رفته‌اند. استیضاح همتی فقط به عملکرد اقتصادی او مربوط نبود، بلکه پیام روشنی داشت: هرکسی‌ بخواهد سیاست‌های مستقل دولت را پیش ببرد، حذف خواهد شد. و استعفای ظریف، تیر خلاصی بود که نشان داد حتی مهم‌ترین چهره‌های دولت نیز دیگر امیدی به ادامه این مسیر ندارند. اما پرسش اصلی اینجاست: چرا در شرایطی که کشور بیش از همیشه به اتحاد و ثبات نیاز دارد، به‌جای ایستادگی در برابر تخریب‌ها، مسیر عقب‌نشینی در پیش گرفته شده است؟ چرا وقتی جهان در حال تغییر است، وقتی ترامپ در دیدارش با زلنسکی نشان می‌دهد‌ حتی او هم مجبور است سیاست‌های خود را واقع‌بینانه تنظیم کند، ما همچنان درگیر درگیری‌های داخلی و رقابت‌های جناحی هستیم؟ آیا قرار است باز هم دولت، گام‌به‌گام از مواضع خود عقب‌نشینی کند و اجازه دهد فشارها به استعفاها و برکناری‌های بعدی منجر شود؟ اما اگر پزشکیان با استعفای ظریف موافقت کند، چه خواهد شد؟ این لحظه، یک نقطه عطف برای دولت است. اگر پزشکیان با استعفای ظریف موافقت کند، عملا به جریان‌های مخالف این پیام را می‌دهد که فشارهایشان جواب داده و می‌توانند با ادامه این مسیر، دولت را بیش از پیش تضعیف کنند.

آنها یک وزیر اقتصاد را حذف کردند، یک چهره کلیدی سیاست خارجی را به استعفا کشاندند؛ نفر بعدی چه کسی خواهد بود؟ اما اگر رئیس‌جمهور در برابر این فشارها بایستد و اجازه ندهد که خروج ظریف، تبدیل به نماد عقب‌نشینی دولت شود، آنگاه این پیام را ارسال خواهد کرد که دولت قصد دارد روی پای خود بایستد، حتی اگر هزینه داشته باشد. دولت باید انتخاب کند. این وضعیت دیگر فقط یک جابه‌جایی مدیریتی نیست، بلکه تعیین‌کننده مسیر آینده است. یا دولت مسیر خود را محکم و قاطع ادامه خواهد داد، یا قدم‌به‌قدم به سمتی خواهد رفت که تضعیف آن، دیگر یک احتمال نباشد، بلکه یک واقعیت محتوم باشد. این‌طور که پیداست، در نهایت باید بگوییم وفاق دولت با رادیکال‌ها رو به پایان است، اما آیا دولت به دوره تلاش برای بقا وارد شده است؟