اولتیماتوم
در سال 1956 که اسرائیل و انگلیس و فرانسه به مصر حمله کردند و کانال سوئز را به اشغال خود درآوردند و بر این امر پافشاری کردند و در هنگامه جنگ سرد بلوک شرق و غرب، نیکیتا خروشچف صدر هیئترئیسه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ناگهان به این سه کشور اخطار داد که چنانچه در مدت 48 ساعت (ممکن است اشتباه به خاطر داشته باشم) از کانال سوئز خارج نشوند، شوروی رأسا وارد جنگ میشود.
در سال 1956 که اسرائیل و انگلیس و فرانسه به مصر حمله کردند و کانال سوئز را به اشغال خود درآوردند و بر این امر پافشاری کردند و در هنگامه جنگ سرد بلوک شرق و غرب، نیکیتا خروشچف صدر هیئترئیسه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ناگهان به این سه کشور اخطار داد که چنانچه در مدت 48 ساعت (ممکن است اشتباه به خاطر داشته باشم) از کانال سوئز خارج نشوند، شوروی رأسا وارد جنگ میشود. به خاطر دارم که از این اخطار در روزنامهها با عبارت «اولتیماتوم» یاد شد. شاید در مطبوعات این واژه برای اولین بار بود که به کار گرفته میشد و چنین مفهوم شد که اخطار شدیداللحن که پشتوانه عملیاتی داشته باشد و از سوی دولتی به دولتی دیگر داده شود، «اولتیماتوم» خوانده میشود. از آن پس به یاد ندارم که این واژه در مراودات بینالمللی یا داخلی کشورها به کار گرفته شده باشد و در مطبوعات ما منعکس شود.
حالا پس از 80 سال از آن اولتیماتوم معروف، یک بار دیگر این ابزار به کار گرفته شده است، البته نه از یک کشور به یک کشور دیگر، بلکه در داخل یک کشور از یک فرد عادی به رئیسجمهور و رئیس مجلس و نه از طرف مرد جهاندیدهای مانند خروشچف، بلکه از طرف جوانی که حدود یکسوم آن 80 سال (از 1956 تا حالا) را دارد و نه در یک کشور خارجی، بلکه در داخل ایران. وقتی به قانون اساسی و قوانین موضوعه دقت کنیم، در هیچ جا از چنین لفظی استفاده نشده و باز هم حسب قانون اساسی و قوانین دیگر روابط نهادهای کشور به یکدیگر و مردم در برابر نهادها روشن است. حال تجمعی بیاجازه از وزارت کشور و در سکوت و لبخند این وزارتخانه با چند ده نفر تشکیل میشود و فردی درآنمیان به رؤسای قوا اولتیماتوم میدهد و البته همانطور که در سال 96 در مشهد مثلا طرفداران نظام به تحریک برخی جریانها به دولت اعتراض خیابانی کردند و شعله ناامنی در سراسر کشور را روشن کردند، بعید نیست که این متظاهران به اسلام و انقلاب یک بار دیگر زیر نظر وزارت کشور و لبخند و خونسردی کفیل آن، آتش مشابهی در کشور جرقه بزنند.
البته این تنها مورد تموج در کشور نیست. در طول سالهای گذشته، از محاسن داشتن ولایت فقیه حکایت میشد که از درگیریهای حیدری و نعمتی جلوگیری میشود و وفاق و اتحاد در کشور ایجاد میشود ولی ما میبینیم که گاه رئیسجمهور و وزرا یک حرف میزنند و دیگرانی که منصوب ولی فقیه هستند یا خود را تلویحا به جای افکار ولی فقیه میگذارند، حرفی دیگر متضاد و مخالف مراجع اجرائی و تقنینی کشور عیان میدارند و صدایشان را هم خیلی بلند میکنند.
اینکه رهبر انقلاب مذاکرهکنندگان برجام را مورد اطمینان و وثوق شمردهاند و بعد در ملأعام شخصی مذاکرهکننده اصلی برجام را دوست بایدن و عامل جورج سورس میشمارد و او را عامل تاریخی ساواک میشمرد، جز سرپیچی از اطاعت ولی فقیه چه معنی میدهد. همچنین اعلامیه رسمی سپاه پاسداران درباره چگونگی حادثه برای رئیسجمهور فقید را به سخره میگیرد و مایل به راه انداختن جنگ با جمهوری آذربایجان است، چه معنایی در فضای سیاسی میدهد؟
میدانیم در همین راستا رئیسجمهور وقت از سوی مدیر روزنامه کیهان متهم به دریافت میلیونها دلار از پادشاه سعودی و عوامل آمریکایی شد و بعد هم اعلام کرد که حسب دستور پیامبر (ص) که «به مخالفان تهمت بزنید» این کار را کرده است.
همه این کارها این معنی را میدهد که میخواهند با ترور شخصیت مسئولان درجه یک، جمهوری اسلامی را لق کنند. به هاشمیرفسنجانی که امام گفتند «تا هاشمی زنده است، انقلاب زنده است»، هتاکی میکنند، به سیدمحمد خاتمی که رهبری آنهمه ایشان را ستودند، هتاکی میکنند، به روحانی یعنی شخص مورد تأیید شورای نگهبان و خادم 30ساله نظام در سمتهای مختلف هتاکی میکنند و سرانجام هنوز امضای تنفیذ رئیسجمهوری پزشکیان خشک نشده، او را بیلیاقت خوانده، هتاکی کرده و طالب برکناری او میشوند. رئیسجمهور محترم از ابتدای شروع به کار، استراتژی خود را وفاق اعلام کردند و صد البته این نیت مبارکی است که حکایت از رشد اندیشه و میهندوستی ایشان دارد ولی همچنان که پیشبینی میشد -هرچند که ایشان میخواهد به دعوا خاتمه دهد- برخی میخواهند با ایشان و همکاران نزدیکشان مثل آقای ظریف دعوا کنند و بعید نیست اینها ریسمانشان به برخی افراد که رئیسجمهور به خود نزدیک کردهاند، وصل باشد.
مثل کسی که میگفت آمدهام که شما نیایید و ایشان در دولت او را در جمع همکاران نزدیک مینشاند. هرچند در شأن رئیسجمهور نیست که به هر سخن خامی پاسخ دهد، اما در شأن و منزلت رئیسجمهور حتما چنین است که آنهایی را که در کنار رئیسجمهور سینه سپر کرده و به خاطر ایران زبان در کام نمیگیرند، حمایت کند تا نگویند سکوت او بهمثابه حقانیت اولتیماتومدهندگان است و هرچند گفتار حجتالاسلام مجید انصاری و صراحت و شجاعت بیانی ایشان به عنوان نماینده رئیسجمهور در شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی حاکی از تداوم نگاه میهندوستانه و مردمگرای رئیسجمهور است، اما به خاطر داشته باشیم که نوعا وضو ارجح از تیمم است.