از شغل معیشتی تا تبعیض جنسیتی
63 درصد زنان ایران اشتغال شکننده دارند
از نظر مشارکت زنان در بازار کار، بین 146 کشور در رتبه 146 هستیم
موضوع اشتغال و البته تبعیضهایی که در آن وجود دارد، ازجمله مواردی است که جامعه درباره آن حساسیت دارد. یک حساسیت در بین گروههای همکار است. صرفنظر از جنسیت و پارامترهایی اینچنین، مثلا در یک اداره، همکاران بر این موضوع که فرد یا افرادی بیش از دیگران از مواهب عمومی موجود در محیط کار استفاده کنند، حساسیت دارند.
موضوع اشتغال و البته تبعیضهایی که در آن وجود دارد، ازجمله مواردی است که جامعه درباره آن حساسیت دارد. یک حساسیت در بین گروههای همکار است. صرفنظر از جنسیت و پارامترهایی اینچنین، مثلا در یک اداره، همکاران بر این موضوع که فرد یا افرادی بیش از دیگران از مواهب عمومی موجود در محیط کار استفاده کنند، حساسیت دارند. احتمالا این اعتراض را در محیطهای اداری دیدهاید که مجموعهای از همکاران حتی درباره فلان فرد که بهتازگی ارتقا پیدا کرده است، حساس شده و مدیران مجموعه را به دلیل ارتقای خارج از ضوابط مندرج در شیوهنامهها و... مورد نقد قرار میدهند. این موضوع یعنی احساس بیعدالتی که در سطح جامعه نیز در حوزههای مختلف وجود دارد و مردم نسبت به وجود آن موضع میگیرند، بههمیندلیل طبیعی است زنان هم اگر احساس کنند با اینکه میزان تلاش و تأثیرشان در روندهای اجتماعی با مردان تفاوتی ندارد و آنها نیز کارها را به همان خوبیِ مردان انجام میدهند، احساس بیعدالتی و تبعیض میکنند و به آن واکنش نشان میدهند. سلسله بحثهایی وجود دارد به نام «عدالت شغلی» که دوازدهمین نوبت آن به «نابرابری شغلی و تبعیض جنسیتی» اختصاص یافته بود و لیلا فلاحتی (استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی) و فاطمه عزیزخانی (استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی) نظرات خود را در جمع مدعوین مطرح کردند. خلاصهای از نشست در ادامه آمده است:
اشتغال زنان ایران معیشتی است
آنطورکه مسئولان برگزاری این نشست گفتهاند، هدف از اختصاص دوازدهمین سلسله نشستهای عدالت شغلی به موضوع تبعیض جنسیتی، ترویج مطالبهگری در زمینه نابرابری شغلی میان زنان و مردان است. نابرابریهایی که خود را در زمینه تفاوت دستمزدها، فرصتهای نابرابر برای استخدام و ترفیع زنان و موقعیتهایی برای مدیریت تصمیمگیری در جامعه، نشان داده است.
فاطمه عزیزخانی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی، درباره این موضوع معتقد است: وقتی بحث از نابرابری شغلی و عدالت جنسی است؛ یعنی ما با چالشی در سطح تصمیمگیری مواجهیم و به این وفاق نرسیدهایم که زن بهعنوان نیروی کار و 50 درصد شهروندان این جامعه هم در رشد اقتصادی ایران سهم دارد و هم در دیگر زمینههای اجتماعی، بنابراین آنچه در این زمینه در سطح جامعه وجود دارد، وفاق نیست؛ زیرا ما زنان را تقریبا نادیده گرفتهایم.
او افزود: من در پژوهشی که در همین زمینه انجام دادم، دنبال پاسخ به این سؤال بودم که چرا مشارکت زنان در اقتصاد باید مهم باشد. به نظر میرسد پاسخ به این سؤال نباید سخت باشد، زیرا تأثیری که زن میتواند در رشد اقتصادی داشته باشد، در میان مطالعات، اثبات شده است. مشارکت زنان میتواند رشد اقتصادی را افزایش و فقر خانواده را کاهش بدهد. زنان میتوانند با حضور در جامعه سرمایه اجتماعی را تقویت کنند و در ارتقای بهرهوری و نوآوری حضور داشته باشند. همچنین زنان بهعنوان نیروی کار هرچه مشارکتشان بیشتر باشد، تابآوری اقتصادی را افزایش میدهند. به گفته او: من هرچه بیشتر پژوهشها را دنبال کردم و مطالعات را گسترش دادم، دیدم ثبات جهانی و ثبات سیاسی هم با مشارکت زنان افزایش مییابد. این را میتوانیم در سطح کشور خودمان و حوادثی که رخ داده هم ببینیم. به هر حال وقتی یک قشر فعال، نادیده گرفته شدند و احساس تبعیض کردند، مانند اکثریت گروه معترض زنان در حوادث چند سال گذشته کهاعتراضهای تند میکنند. ما اگر سهم مشارکت آنها را در اقتصاد بیشتر کنیم، طبیعتا میتوانیم با این پدیده مقابله کنیم. ما در بسیاری از گزارشها به این نتیجه رسیدیم که در بحث نرخ بیکاری، زنان و جوانان در مناطق مرزی کشور بسیار آسیبپذیرند و آمار آنها چند برابر میانگین کشور است. ما به این واقعیتها از طریق مطالعات رسیدهایم و طبیعی است که اینها به مسئولان گوشزد هم شده است. این استاد دانشگاه افزود: اگر وضعیت اقتصاد دنیا را رصد کنید و تحولات اقلیمی و جنگ و... را که در منطقه و دنیا پیش آمده، ببینیم، ممکن است این تغییرات اثر خودش را روی اقتصاد بگذارد و تمام مطالعات بهویژه مطالعات بانک جهانی نشان میدهد. دراینمیان، آسیبپذیری زنان بیشتر از دیگر گروهها است. این بحث را در شوک کرونا دیدهایم. کرونا که آمد، بیشتر مشاغل زنان و جوانان آسیبپذیر بودند. در شوکهای آینده که در سطح دنیا پیشبینی میشود (که خاورمیانه کانون این شوکهای اقتصادی است) زنان هم بهعنوان قشر آسیبپذیر بیشتر درگیر میشوند و طبیعتا این موضوع، هم بر فقر اثرگذار است، هم بر مشارکت آنها در اقتصاد و رشد اقتصادی.
فاطمه عزیزخانی به موضوعات مربوط به جامعه زنان در دنیا پرداخت و گفت: اگر رویکرد دنیا را در نظر بگیرید، در همین منطقه خاورمیانه در چند سال اخیر توفیق چندانی از نظر کاهش فقر و افزایش مشارکت زنان نمیبینیم. این دو پارامتر تقریبا ثابت مانده است. اما با توجه به رشدی که در مباحث آموزشی و مهارتآموزی داشتهایم، با اینکه سهم زنان از «جمعیت در سن کار» همزمان با مردان افزایش یافته و از آن سو زنان دارند هم تحصیل میکنند، هم آموزشهای حرفهای میبینند، با این حال نرخ بیکاری آنها کاهش نیافته و همواره نرخ بیکاری زنان از مردان بیشتر بوده است. اینها دلایلی دارد؛ دلایلی که میتوانیم به آنها بپردازیم و بگوییم چرا چنین اتفاقی میافتد و اینقدر مشارکت زنان دستخوش تغییر است. او افزود: اگر شاخصهها در سطح دنیا برای برابری جنسیتی و شکاف جنسیتی را رصد کنیم، شاخص ایران پایینترین رتبه را دارد. اگر شاخص 2024 را که منتشر شده است، ببینید، در بخش آموزش و بهداشت زنان و مردان جلو آمدهاند. مثلا در زمینه بهداشت و سلامت و نرخ مرگومیر زنان، شکاف چندانی با مردان ندارند. در حوزه قانونی در کل کشورهای دنیا نیز تقریبا قانونهای مدنی که برای زنان وجود دارد، نشان میدهد در تمام دنیا به زنان کمتوجهی شده است. در بُعد سیاسی نیز به هر حال در سالهای اخیر تحولاتی در منطقه و دنیا اتفاق افتاده است و زنان رشد پیدا کردهاند، مثلا در پستهای سیاسی؛ یا در میان نمایندگان مجلس حضور دارند اما به مراتب حضور زنان کمتر از مردان است. به طور میانگین در سطح جهان 24 یا 25 درصد و در ایران ما (آمار دهه 90) حدود 16 درصد مدیران زن هستند. در ایران حدود سه درصد زنان شاغل ما مدیر هستند که درصد بسیار کمی است. در رده نخبگان هم 43 درصد از محققان کشور متخصصان زن هستند و 24 درصد از زنان شاغل، جزء رده متخصصان قرار دارند. در حوزه کارفرمایی نیز حدود 4.5 درصد کارفرمایان کشور زن هستند و حدود 1.1 درصد زنان شاغل ما کارفرما هستند که این هم درصد بسیار کمی است. این استاد دانشگاه معتقد است: اگر آمار دنیا را رصد کنید، در میان کارفرمایان درصد کمی از زنان کارفرما به تأمین مالی دسترسی دارند. مطابق این آمار یک میلیارد نفر از زنان در سطح دنیا به منابع مالی دسترسی ندارند و حدود 21 درصد هم زنان کمتر از مردان اینترنت استفاده میکنند. در 77 درصد کشورهای دنیا زنان منع حضور در مشاغل مردانه دارند. اینها طبیعتا یکسری تبعیضها را نشان میدهد. از نظر شکافهای اشتغالی هم 45.6 درصد از زنان بالای 15 سال شاغلاند. این نسبت برای مردان 69.2 درصد است یعنی شکافی در حدود 23.6 درصد بین اشتغال زن و مرد وجود دارد. از نظر درآمدی هم به ازای هر یک دلاری که مردان دریافتی دارند زنان 73 سنت دریافت میکنند. عزیزخانی گفت: وقتی ما بحث از شکاف جنسیتی میکنیم، مربوط به این نیست که این زن دیپلم دارد و آن مرد فوقلیسانس. بلکه ما زمانی از تبعیض جنسیتی حرف میزنیم که هر دو زن و مرد، از نظر آموزش و تحصیلات در یک رده هستند اما در همان شرایط یکی بیشتر رشد میکند و یکی کمتر. به گفته این استاد دانشگاه، زنانی که در کشور ما شاغلاند، درست است در حالت کلی، پابهپای مردان آموزش میبینند اما نمیتوانند متناسب با تحصیلات خودشان شغل پیدا کنند. اگر آمار اشتغال زنان را رصد کنید، میبینید حدود 57 درصد از زنان ما در کسبوکارهای یک تا چهار نفر شاغلاند. این یعنی سهم بالای اشتغال زنان (حدود 63 درصد) اشتغال غیررسمی است؛ یعنی در مشاغل آسیبپذیر هستند و در تحولاتی که اتفاق میافتد زنان بیشتر آسیب میبینند. مطابق مطالعات ما زنان بیشتر در مشاغلی کار میکنند که مشاغلی شکننده هستند و اگر شوکی به اقتصاد وارد شود، این مشاغل زودتر از گردونه اقتصاد خارج میشوند. او افزود: ما در مطالعات مختلف دریافتهایم بهمحض اینکه درآمد سرانه در کشور کاهش پیدا میکند، مشارکت زنان بالا میرود و وقتی به حدی از درآمد سرانه رسیدیم دوباره مشارکت نزول میکند. این یعنی انگیزه اصلی بانوان ما از کارکردن فقط رفع مشکل معیشت خانواده است به عبارتی رویکرد توسعهای که ما میخواهیم از مشارکت زنان در اقتصاد داشته باشیم، هنوز شکل نگرفته است. اگر زنان شاغل هستند، میتوانند در مسیر توسعه اقتصادی کشور قرار بگیرند ولی دلایل زیادی است که نشان میدهد هنوز این رویکرد در اقتصاد ما جا نیفتاده است. زنان اگر کار میکنند غالب آنها با رویکرد معیشت و تأمین نیازهای اقتصادی است و بهمحض اینکه خانواده به سطحی از درآمد میرسد که هزینههای زندگی پوشش داده میشود، مشارکت اینها پایین میآید و انگیزهای برای زنان وجود ندارد که بخواهند اشتغال خودشان را حفظ کنند. اینها رویکردهایی است که نیاز به تقویت دارد که هم دولت و هم سیاستگذاران باید با رویکرد توسعهای به اشتغال زنان نگاه کنند. اما متأسفانه این نگاه مغفول مانده است. متأسفانه نوع سیاستگذاری در حوزه اشتغال زنان صرفا حمایتی بوده است و مثلا فقط زنان سرپرست خانوار را دربر میگیرد و از دیگران غفلت کردهایم.
اشتغال زنان
لیلا فلاحتی (استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی) نیز به عنوان ارائهدهنده بخش دیگری از این نشست گفت: به نظر من چهار حوزه مهم در عرصه توسعه، نسبت خیلی جدی و نزدیکی با زنان دارد. آموزش، بهداشت، مشارکت اقتصادی و مشارکت سیاسی. این دو بعد آموزش و سلامت، دو بعد بنیادین هستند و تقریبا موضوع ثابت بین همه دولتها، فارغ از توسعهیافتگی یا درحالتوسعه بودن است که سرمایهگذاری جدی در این زمینه داشتهاند.
او گفت: گزارش سال 2024 شکاف جنسیتی که هر سال توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر میشود، نشان میدهد در زمینه آموزش و بهداشت به یک آمار 96درصدی در سطح جهان رسیدیم و پیشبینی میشود اگر بحرانی مانند کووید اتفاق نیفتاده بود، در هر دو حوزه آموزش و سلامت ظرف 10 تا 12 سال آینده، شکاف جنسیتی در این حوزه از میان میرفت. فلاحتی افزود: وقتی این را میگوییم یعنی 95 درصد از زنان در حوزه سلامت و آموزش به دستاوردهای ملموسی رسیدهاند اما دو تا حوزهای که دستاوردهای ملموسی در آن اتفاق نیفتاده و برخلاف حوزه آموزش دستاورد نداشتیم، حوزه مشارکت سیاسی و مشارکت اقتصادی است. بین این دو حوزه به طرز عجیبوغریبی توازن نامتعادل است. به عبارتی دیگر دستاوردها در حوزه اقتصاد در مقایسه با سیاست خیلی ملموستر است طوری که 60 درصد از شکاف جنسیتی در حوزه اقتصاد از میان رفته و یک شکاف 40درصدی وجود دارد اما در حوزه سیاسی فقط 22.5 درصد از بین رفته و شکاف جنسیتی در سیاست بسیار جدیتر است اما به دلیل اینکه در حوزه سیاست امکان یکسری دستکاریها یا اجرای سیاستهای مبتنی بر کاهش تبعیض مثل سهمیهبندی مجلس و انتصاب وزرای زن وجود دارد، سرعت تحولات در سیاست زیاد خواهد بود. اما در ساختار اقتصاد سختترین مقاومت در برابری جنسیتی وجود دارد. ما اگر چهار حوزه پایه را در نظر بگیریم، سختترین دستاوردها در حوزه اقتصاد در سطح جهان خواهد بود که عوامل مختلف دارد. از زمانی که انقلاب صنعتی اتفاق افتاده است و ما با اقتصاد مدرن طرف هستیم، یکی از ویژگیهایش، خروج زنان از بازار کار بوده است. در این تغییر اقتصاد، تغییر شکل اینطور بوده که زنان در خانه کار پشتیبانی را انجام میدهند و این مردان بودند که بهعنوان مهندسان و صاحبان صنایع و سرمایهگذاران این حوزه را پیش میبردند. بنابراین این تبعیض یک پدیده جهانی است که نابرابری جنسیتی در حوزه اقتصاد وجود دارد اما بههرحال اگر نگاهی به مناطق مختلف جهان داشته باشیم برخی از مناطق سهم نابرابرتری در این تبعیض دارند و این نگاه تشدید شده است مانند منطقه جنوب و غرب آسیا که ما جزء آنها هستیم و این تبعیض مقداری بیشتر است. با این حال در همین موضوع هم کشور ما وضع شدیدتری دارد. به عبارت دیگر از 146 کشور دنیا طبق آخرین گزارش، ما در رتبه 43 هستیم یعنی سه کشور آخر دنیا با بیشترین شکاف جنسیتی و در حوزه اقتصاد و سیاست. بر اساس دادههای سال 1401 که سهم زنان در اقتصاد را 13 درصدی حساب کرده است، از نظر مشارکت زنان در بازار کار از 146 کشور در رتبه 146 هستیم و به عبارتی دیگر یکی از نابرابرترین فضاها را در مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار داریم.