|

کارگران فقیر؛ تناقض کار و بی‌کاری

معیشت این روزها سخت‌تر شده است، شاید خیلی سخت‌تر. صفت و سخت با پسوند «تر» به این دلیل با قاطعیت و به‌ صورت یک گزاره درست به کار می‌رود که اگر قرار باشد به رفاه عمومی در دهه پیش عدد N را نسبت بدهیم (یا دو دهه پیش عدد چند N را) بی‌هیچ شک و تردیدی با هر سنجه‌ای که بسنجیم و هر آمار و هر مرکز آماری را ملاک قرار دهیم، بر این نظر به اشتراک می‌رسیم که آن عدد N امروز به هر عددی که تبدیل شده باشد؛ آن عدد کوچک‌تر شده است.

کارگران فقیر؛ تناقض کار و بی‌کاری

زهره قلیچی

 

معیشت این روزها سخت‌تر شده است، شاید خیلی سخت‌تر. صفت و سخت با پسوند «تر» به این دلیل با قاطعیت و به‌ صورت یک گزاره درست به کار می‌رود که اگر قرار باشد به رفاه عمومی در دهه پیش عدد N را نسبت بدهیم (یا دو دهه پیش عدد چند N را) بی‌هیچ شک و تردیدی با هر سنجه‌ای که بسنجیم و هر آمار و هر مرکز آماری را ملاک قرار دهیم، بر این نظر به اشتراک می‌رسیم که آن عدد N امروز به هر عددی که تبدیل شده باشد؛ آن عدد کوچک‌تر شده است. اگر عدد رفاه را در دهه پیش 10 در نظر بگیرید، بی‌هیچ تردید اگر رفاه امروز در جامعه ایرانی پنج یا کمتر از آن نباشد و این دید را دیدی از روی تعصب مخالفان ارزیابی کنیم، خوش‌بین‌ترین افراد هم عددی کمتر مانند هشت باید به رفاه عمومی در جامعه ایرانی نسبت دهند. خلاصه این روده‌درازی از آن نظر است که برای رسیدن به فهم مشترک از کاهش رفاه عمومی، هیچ مخالفتی وجود نداشته باشد. خلاصه اینکه تمام منابع این موضوع را به مدد آمار نشان داده‌اند که زندگی در ایران از منظر اقتصادی سخت‌تر و چه‌بسا بسیار سخت‌تر از دو دهه پیش شده است.

اینکه آیا این موضوع اپیدمی اقتصادی است که دامان اقتصاد تمام دنیا را گرفته و رها نمی‌کند، بحث دیگری است اما بی‌هیچ تردید، در میان اقشار مختلف در حالت کلی، آنهایی که دارند خدمات ارائه می‌کنند، وضع نامناسب‌تری دارند و بین ارائه‌کنندگان خدمات، قشر کارگر که بخش اعظم آنها مشمول حداقل‌بگیری قانون کار هستند، جزء کسانی هستند که روزگار معیشتی آنها به‌سختی می‌گذرد. شاید به همین دلیل باشد که این جامعه بیش از دیگران در تکاپوی آن هستند که اخبار مربوط به تعیین دستمزد را پیگیری می‌کنند و از آن‌ سو برخی از فعالان صنفی این جامعه درصدد هستند که با طرح موضوعات و معضلات در رسانه‌ها شرایطی را فراهم کنند تا تصمیم نهایی در این زمینه، منطقی‌تر و نزدیک به واقعیت صحنه گرفته شود و شاید از همین باب هم باشد که وقتی رسانه‌ها را ورق می‌زنیم و می‌بینیم، برخی هم این رسالت نانوشته را برای خود قائل‌اند که به موضوعات اقشار پایین‌دست، بیشتر بپردازند.

حالا در آن‌ سوی ماجرا فعالان کارگری مشکلات مختلفی را هر روز با رسانه‌ها طرح می‌کنند و از مصائب و مشکلاتی می‌گویند که هرچند همه اقشار جامعه حتی متمولان در دهک بالایی را هم دچار ترس از موقعیت کرده است، اما بیش از هر چیز به معیشت جامعه کارگری آسیب می‌رساند. از این جمله است گفته‌های دبیر اجرائی خانه کارگر گلستان که با درنظرگرفتن شرایط اقتصاد و فشار معیشتی بر دوش خانواده‌های جامعه کارگری، گفته است: پایین‌بودن دستمزد نیروی کار، معیشت آنها را دچار مشکل می‌کند. غلامرضا طالبا درباره وضعیت معیشت کارگران پای رئیس‌جمهوری را به میان کشیده و معتقد است: امروز مظلوم‌ترین اقشار در جامعه، کارگران هستند و اگر رئیس‌جمهور محترم فکری اساسی درباره افزایش دستمزدها متناسب با نیازمندی‌های اساسی کارگران نکند، نمی‌توان دورنمای صنعت و تولید کشور را روشن متصور شد؛ چراکه تورم کمر کارگران را شکسته و فشار ناشی از این تورم آنها را از روی خانواده‌های‌شان شرمنده کرده است. طالبا خطاب به نهادهای تصمیم‌گیر هم گفته است: از دولت و مجلس می‌خواهیم که به فکر معیشت جامعه کارگری باشد و در این راستا باید گام‌های اساسی برداشته شود تا جامعه کارگری درباره تأمین نیاز‌های اساسی خود دچار استرس و نگرانی نباشد.

دبیر خانه کارگر گلستان با تأکید بر اینکه تا پایان سال چیزی نمانده و باید دستمزد جامعه کارگری برای سال آینده مشخص شود، گفت: ۱۰ ماه از سال می‌گذرد، قیمت‌ها بالا رفته و کارگران برای تأمین هزینه‌های زندگی خود مشکل دارند، اما هنوز جلسات مزدی آغاز نشده است. او ادامه داد: افزایش دستمزد متناسب با نرخ تورم باعث می‌شود کارگران بتوانند نیازهای اساسی خود و خانواده‌شان را بهتر تأمین کنند و سطح زندگی بهتری داشته باشند. با افزایش دستمزد مناسب، انگیزه کارگران برای انجام بهتر کارها افزایش پیدا می‌کند. طالبا تصریح کرد: دستمزد کارگران باید افزایش پیدا کند و با افزایش دستمزدها، قدرت خرید کارگران و تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش می‌یابد که می‌تواند به رشد و توسعه اقتصادی کمک کند.

او گفت: نیاز است که دستمزد کارگران دو بار در سال افزایش پیدا کند و چون تورم به‌ صورت ماهانه افزایش پیدا می‌کند، افزایش حقوق به‌ صورت تدریجی و پله‌ای می‌تواند به کاهش فشار بر کارفرمایان و حفظ تعادل اقتصادی کمک کند. او بیان کرد: دولت باید سالانه سبد کالا به جامعه کارگری اختصاص دهد و از قشر ضعیف کارگری حمایت کند. دولت می‌تواند با مشاوره و همفکری اتحادیه‌های کارگری، نمایندگان کارفرمایان و... مشکلات را سریع شناسایی و برطرف کند. صرف‌نظر از اینکه او به‌عنوان یک عضو از جامعه کارگری برخی نظراتی را طرح کرده که حرف جامعه کارگری در تمام نقاط کشور است، باید بر این امر هم تأکید داشت که کارگران چند سالی است دارند داد می‌زنند که باید افزایش حقوق مطابق و متناسب با عدد تورم سالانه باشد؛ یعنی اگر تورم سال 1404 در مقایسه با سال 1403 چیزی حدود 40 درصد افزایش پیدا کرده است، دستمزد هم باید به همان نسبت افزایش پیدا کند، چون اگر این اتفاق نیفتد و مثلا افزایش حقوق کارگران، هر سال 10 درصد زیر عدد تورم، باشد، در عرض چند سال عملا قدرت خرید کارگران به نصف و در درازمدت به کمتر از آن تقلیل پیدا خواهد کرد. این بحث دو ‌دوتای ریاضی است و حتی بررسی قدرت خرید کارگران در دهه گذشته با امروز می‌تواند این را نشان دهد.

یکی از دوستان مثال می‌زد که زمان دانشجویی مادرم یک‌ میلیون تومان حقوق می‌گرفت و 60 هزار تومان آن را به من می‌داد؛ یعنی شش درصد از حقوقش را به من می‌داد و من تمام هزینه‌های یک ماهم را به‌خوبی با آن پول پرداخت می‌کردم، اما الان حقوق او 18 میلیون تومان است که شش درصدش می‌شود یک‌میلیون‌و 80 هزار تومان و اگر قرار باشد امروز این پول را به یک دانشجو بدهی، همان روز اول را نمی‌تواند دوام بیاورد، چون یک کفش که بخرد، خیلی گران‌تر از این مقدار است. آنچه این شهروند جمهوری اسلامی ایران که فی‌الحال وکیل دادگستری است، می‌گفت، تأیید نظر جامعه کارگری است که می‌گوید چون حقوق‌مان سال‌های سال است برخلاف قانون مطابق عدد تورم تعیین نشده و از آن عقب مانده است، معیشت کارگران نیز روزبه‌روز بدتر شده و عملا آنها دارند فقیر و فقیرتر می‌شوند و این مطابق تعالیمی نیست که برای کار ارزش قائل است. نمی‌شود هم تمایل به تولید داشت و هم کارگران فقیری به جامعه تحویل داد.