|

درباره جایزه ترویج علم چراغ و اهدافش

چراغی که تا دمیدن آفتاب توسعه علم روشن خواهد ماند

جایزه چراغ جایزه مستقلی است از سوی بنیاد چراغ که سیاوش صفاریان‌پور و پژمان نوروزی که خود از مروجان علم باسابقه هستند، آن را بنیان نهادند. در بیانیه جایزه چراغ آمده است: «مروجان علم همچون سلحشوران تنهایی هستند که در دل تاریکی برای مبارزه با جهل و خرافه، از زندگی و نام و اعتبار خود می‌گذرند تا چراغی را در دل شب روشن کنند و امیدوارند که این چراغ‌ها تا بر آمدن خورشید توسعه علمی راه را از بیراهه برای مردم مشخص کند».

چراغی که تا دمیدن آفتاب توسعه علم روشن خواهد ماند

جایزه چراغ جایزه مستقلی است از سوی بنیاد چراغ که سیاوش صفاریان‌پور و پژمان نوروزی که خود از مروجان علم باسابقه هستند، آن را بنیان نهادند. در بیانیه جایزه چراغ آمده است: «مروجان علم همچون سلحشوران تنهایی هستند که در دل تاریکی برای مبارزه با جهل و خرافه، از زندگی و نام و اعتبار خود می‌گذرند تا چراغی را در دل شب روشن کنند و امیدوارند که این چراغ‌ها تا بر آمدن خورشید توسعه علمی راه را از بیراهه برای مردم مشخص کند».

 

اکنون ۹ سال است که این جایزه به پاس زحمات مروجان علم به آنها اهدا می‌شود. برندگان هر دوره از جایزه چراغ، اعضای هیئت مشورتی بنیاد چراغ را تشکیل خواهند داد که هر سال درباره برندگان دور بعد به ارائه مشورت می‌پردازند. هیئتی که سال به سال بزرگ‌تر و پرتجربه‌تر می‌شود و در ادامه مسیر این بنیاد را در پیشبرد نقش مؤثر در ترویج علم راهنمایی می‌کند. علاوه بر این چراغ در هر فصل با حضور مروجان علم، برندگان سال و بانیان و دانشگران علاقه‌مند به ترویج علم، کارگاه‌ها و رویدادهای علمی ترویجی یا کارگاه‌های آموزشی حرفه‌ای برای مروجان علم برگزار خواهد کرد تا در مسیر تکامل ترویج علم گام بردارد.

 

این جایزه معمولا در چند بخش اهدا می‌شود: دانشگر مروج علم که عموما استاد دانشگاهی است که جامعه هدف خود را بزرگ‌تر از دانشجویانش می‌بیند و برای همگانی‌کردن علم تلاش می‌کند، جایزه یک عمر ترویج علم که مخصوص مروجانی است که بیشتر عمر خود را برای بردن علم به میان مردم صرف کرده‌اند و در این راه اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند و جایزه مروج علم سال که به پاس تلاشی درخور توجه در طول یک سال برای ترویج علم از بسترهای مختلف انجام می‌شود. این جوایز ممکن است به فرد یا گروه‌ها تعلق بگیرد.

 

گفت‌و‌گو با معصومه میرحسینی، مربی کانون پرورش فکری و برگزیده جایزه یک عمر ترویج علم
بیش از چهار دهه ترویج علم در سرزمین سیستان

معصومه میرحسینی، زنی که عمرش را وقف ترویج علم کرده است، در متن بیانیه چراغ این‌طور توصیف شده است:‌ «در گوشه‌و‌کنار ایران، زنان و مردان بسیاری تصمیم می‌گیرند تا توان و انرژی خود را به منطقه‌ای خاص که به طور سنتی و بر‌اساس شرایط اجتماعی و سیاسی کمتر از سایر نواحی توسعه‌ یافته‌اند، اختصاص دهند. مکان‌هایی که میزبان نسل آینده‌ای از درخشان‌ترین استعدادهای کشور هستند اگر فرصت رشد به آنها داده شود و منابعی مشابه دیگر نقاط کشور در اختیار آنها قرار گیرد.

 

برگزیده سال ۱۴۰۳ جایزه چراغ در بخش یک عمر ترویج علم یکی از چهره‌های درخشانی است که عمری را صرف توسعه علم در شهر زاهدان کرده است. از زمانی که در کانون پرورش فکری حضور یافت تا تأسیس نخستین جمعه بازار کتاب زاهدان و سپس تأسیس و مدیریت کتاب‌فروشی کوچکی که به محلی برای جمع‌شدن علاقه‌مندان کتاب و علم بدل شد. او در دهه ۱۳۷۰ علاوه‌بر توسعه برنامه‌های آموزش علم در کانون، یکی از نخستین مراکز نجوم کشور در زاهدان را تأسیس کرد.

 

او و همکارانش از شرکای پروژه جهانی صلح ستارگان هستند و کمک کردند تا برنامه‌هایی در دو سوی مرزهای ایران و افغانستان، پاکستان، امارات، عراق، عمان و سایر کشورهای اطراف برگزار شود. او با تلاشی مستمر سعی در روشن نگه داشتن چراغ علاقه به علم و دانش در این گوشه سرزمین عزیزمان داشته است». معصومه میرحسینی از سال ۵۵ مربی کانون بوده است و در طول بیش از چهار دهه کار و تلاش در کتاب‌خوان‌شدن، توجه به علوم پایه و یادگیری نجوم کودکان و نوجوانان استان‌های کرمان و سیستان‌و‌بلوچستان اثر‌گذار بوده است. او و تعدادی از فعالان نجوم شهر زاهدان انجمن نجوم خیام را از حدود سال ۷۲ تأسیس کردند؛

 

انجمنی که نقش پررنگی در ترویج علم ستاره‌شناسی در استان سیستان‌و‌بلوچستان داشته است. میرحسینی نه‌تنها برای آموزش نجوم به کودکان از شیوه‌های مختلفی بهره گرفته است؛

 

بلکه در تمام سال‌های پربار عمرش سعی کرده است با راه‌اندازی کتاب‌فروشی، جمعه‌بازار کتاب زاهدان و کتاب‌داری در کانون پرورش فکری کرمان و زاهدان بچه‌ها را به کتاب‌خوانی علاقه‌مند کند و بذر پرسش‌گری را از سنین پایین در ذهن آنها بکارد. میرحسینی متولد سال ۳۱ است و با اینکه سال‌هاست بازنشسته شده است، همچنان به فعالیت‌های ترویجی خود در حوزه علم و کتاب‌خوانی ادامه می‌دهد. اتصال او به علم و نجوم از سال‌های نوجوانی‌اش و کتاب‌های فراوانی که می‌خوانده، آغاز شده است. او در‌این‌باره می‌گوید: «مجله فضا و مجله دانشمند دوستان خوب من بودند و در علاقه‌مندی‌ام به نجوم اثر گذاشتند.

 

آن سال‌ها شبکه چهار تلویزیون مستندهای علمی متنوعی پخش می‌کرد و بعد از اینکه من مربی کانون شدم، این برنامه‌ها را برای بچه‌ها پخش می‌کردم و با آنها درباره پرسش‌های علمی‌شان حرف می‌زدیم. عمده فعالیت‌های کانون بر ادبیات و کتاب‌خوانی متمرکز بود، اما ما تلاش می‌کردیم پژوهش و گشت‌های علمی را هم در برنامه‌ها بگنجانیم».

 

تفریح با علم در کانون پرورش فکری

 

آموزش نجوم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زاهدان، از سال ۷۲ آغاز شد. به گفته میرحسینی همان سال‌ها بود که در دوره‌های آموزش نجوم برای مربی‌های کانون شرکت کرد و در ادامه خودش به ترویج علم نجوم در کانون پرداخت. او می‌گوید:‌ «برای رویدادهای نجومی جالب در کانون برنامه‌ریزی می‌کردم و با بچه‌ها و فعالان نجوم شهر به رصد می‌رفتیم.

 

خاطرم هست که سال ۷۴ و سال ۷۸ برای رصد خورشیدگرفتگی به همراه بچه‌ها به بیرجند و اصفهان رفتیم و این همراهی با بچه‌ها و رصدهای گروهی به تداوم علاقه‌مندی و یادگیری بچه‌ها کمک کرد. بچه‌های آن زمان همگی آن‌قدر به علم علاقه‌مند شده بودند که همگی در دانشگاه به سراغ رشته‌های علوم پایه رفتند و تحصیلات‌شان را ادامه دادند. سال ۸۰ و اواخر دوران کاری‌ام در کانون بود که متوجه شدم تعداد بچه‌هایی که به کانون می‌آیند، کمتر از قبل شده است.

 

به نظر خودم علتش به‌روز‌نبودن برنامه‌های کانون بود. فکر کردم باید کاری بکنم، تمام کتاب‌های درسی دوره ابتدایی را تهیه کردم و عید نوروز را برای مطالعه و بررسی آن گذاشتم. کتاب‌ها به‌ویژه کتاب علوم را می‌خواندم و فکر می‌کردم چه اطلاعات جذاب دیگری می‌شود به آن اضافه کرد. دفتری تهیه کردم و آن را به چهار بخش تقسیم کردم. بخش اول دفتر اطلاعات و عکس‌هایی درباره درختان و گیاهان، بخش دوم جانوران، بخش سوم ستاره‌ها و آسمان و بخش چهارم سنگ‌ها و کانی‌ها. اسم دفتر را گذاشتم تفریح با علم، چون معتقد بودم می‌شد با هر چهار بخش این دفتر تفریح کرد و در کنارش یاد گرفت.

 

به کانون که برگشتم، از بچه‌ها خواستم چنین دفتری درست کنند و اولش هم بنویسند اگر می‌خواهید زندگی شادی داشته باشید، سعی کنید بیشتر بدانید. در طول سال برنامه‌های متنوعی متناسب با فعالیت‌های این دفتر برای بچه‌ها در نظر گرفتم. با میکروسکوپ کوچکی که در کانون داشتیم، سلول‌های گیاه، پوست پیاز، چشم ملخ و بال مگس را به بچه‌ها نشان می‌دادم. بچه‌ها را به اردوهای علمی می‌بردیم و در آن مناطق انواع درختان و گیاهان را به آنها معرفی می‌کردیم. استفاده از آسمان‌نمای سیار به ما کمک می‌کرد که بتوانیم به سؤالات نجومی بچه‌ها پاسخ بدهیم و از ستاره‌های آسمان شب برای‌شان بگوییم.

 

آسمان‌نمای سیار این قابلیت را داشت که به مدارس هم برویم و برای بقیه بچه‌ها که به کانون نمی‌آمدند، از ستاره‌شناسی بگوییم. شناخت حیوانات، گیاهان، ستاره‌ها و به طور کلی طبیعت اطراف‌مان کمک کرد تا بچه‌ها کنجکاوی‌شان ادامه پیدا کند. آخر سال از بچه‌ها خواستم درباره آن جمله‌ای که ابتدای دفترشان نوشتند، نظر بدهند. آنها معتقد بودند نزدیک‌شدن به طبیعت و پرسیدن سؤال زندگی جالب‌تری برای‌شان ساخته است و واقعا با علم تفریح کرده‌اند.

 

هدفم این بود که در طی یک سال بچه‌ها بتوانند با درختان و جانوران و سنگ‌ها و کانی‌های استان خود آشنا شوند و بدانند چطور می‌توانند از زیبایی‌های آسمان پرستاره بالای سرشان لذت ببرند و درباره‌اش بیشتر بفهمند. این ایده پنج، شش سال در خیلی از روستاها و شهرهای استان اجرا شد و مربی‌های کانون با کمک بچه‌ها تلاش کردند با علم تفریح کنند».

 

کتاب‌داری به سبک خانم میرحسینی

 

ایده‌ها و کلاس‌ها و برنامه‌هایی که معصومه میرحسینی برای ترویج علم در میان بچه‌های کانون اجرا کرده بود، باعث علاقه‌مندی فراوان آنها به علوم مختلف شده بود. میرحسینی دراین‌باره می‌گوید: «این علاقه‌مندی را می‌شد در بین کتاب‌های قفسه علم مراکز کانون دید، در مرکزی که من حضور داشتم، کتاب‌های قفسه علم آن‌چنان کهنه شده بود که مشخص بود بارها و بارها به امانت گرفته و تورق شده‌اند. ما اجازه نداشتیم کتاب‌های مرجع را برای امانت بدهیم، اما بچه‌ها همه کتاب‌های علمی را خوانده بودند و حالا سراغ کتاب‌های مرجع را می‌گرفتند و می‌خواستند آن را به خانه ببرند.

 

من سعی کردم به آنها این اجازه را بدهم و راستش از این اشتیاق آنها برای مطالعه لذت می‌بردم. کم‌کم به فکر افتادیم که برای کانون، نشریات مختلف علمی آن زمان را بخریم. بچه‌ها با مجلات چیزهای تازه‌ای آموختند و به کنجکاوی‌شان افزوده شد. فکر می‌کردم اینکه ما بتوانیم موتور پرسش‌گری را در بچه‌ها روشن کنیم، حتما خواهیم توانست آنها را از دام شبه‌علم و خرافات دور کنیم.

 

وقتی بچه‌ها درباره طالع‌بینی و قمر در عقرب و تأثیراتش در زندگی و موارد این‌چنینی سؤال می‌پرسیدند، تلاش می‌کردم تفاوت این سؤالات و سؤالات علمی را برای‌شان بگویم. اینکه آسترولوژی با نجوم متفاوت است و شبه‌علم چه ویژگی‌هایی دارد. این شعر همیشه گوشه ذهن من بود «هم بر ز بر چرخ برین باید رفت/ هم در دل تاریک زمین باید رفت» که در آن به کنجکاوی در زمین و آسمان تأکید می‌شود و این شعر از اقبال لاهوری که می‌گوید:

«خیال من به تماشای آسمان بوده‌ است

به دوش ماه و به آغوش کهکشان بوده‌ است.

گمان مبر که همین خاکدان نشیمن ماست

 که هر ستاره جهان است یا جهان بوده است».

 به نظرم دانش نجوم در تواضع افراد تأثیر دارد. من همیشه این تواضع و سادگی را در رفتار و کلام یکی از کیهان‌شناس‌های شهیر ایرانی یعنی دکتر بهرام مبشر می‌بینم».

 

ترویج علم با دستان خالی و یک آسمان پر‌ستاره

 

میرحسینی برای تداوم ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی در زاهدان به کتاب‌داری و کار در کانون بسنده نکرد. او همچنان برای رساندن کتاب‌ها به دست بچه‌های نقاط مختلف شهر و استانش تلاش می‌کرد، در توضیح این فعالیتش می‌گوید: «چند سال به ترویج کتاب‌خوانی در شهر فکر کردم و از افراد مختلف مشورت گرفتم. بعد طرح جمعه‌بازار کتاب زاهدان را نوشتم و به اداره ارشاد ارائه دادم و پذیرفته شد. صبح‌های جمعه میز و صندلی و کتاب را به پارک‌های مختلف می‌بردیم و از اهالی فرهنگ و مطبوعات شهر می‌خواستیم تا برای ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی به این ایده کمک کنند.

 

این فرصت غنیمتی بود برای اینکه کتاب‌های دست‌دوم و کتاب‌های نو در معرض دید مردم قرار بگیرد و فعالان فرهنگی برای برنامه‌های مختلف دور هم جمع بشوند. ایده‌ای بود که نمونه موفق آن را در اصفهان و مشهد و تهران داشتیم و در آنکارا، پایتخت ترکیه، هم سبک متفاوت و جالبی از آن را دیده بودم». او با تأکید بر تأثیری که معلم‌های مدارس می‌توانند بر دانش‌آموزان بگذارند، می‌گوید: «آقای دُری معلمی از دوران تحصیلم است که تأثیر زیادی بر من گذاشت، کسی که بدون در دست داشتن امکانات و آزمایشگاه‌ها و ابزارهای متنوعی که در شهرهای بزرگ موجود بود، برای ما کاری کرد کارستان.

 

چندی پیش در روزنامه ایران مطلبی درباره او دیدم و فهمیدم روزنامه‌نگاری که آن را نوشته، هم شاگرد آقای دُری بوده است. تمام خاطراتم زنده شد، معلم‌ها می‌توانند بیش از آنچه فکر می‌کنند و حتی گاه با دستان خالی بر ذهن دانش‌آموزان اثر بگذارند و به تقویت روحیه پرسش‌گری‌شان کمک کنند. یکی از دوستانم درباره کاری که در انجمن نجوم خیام می‌کنیم، نوشته است که می‌گوید آسمان را از خاک سیستان‌و‌بلوچستان دیدن، از تاریکی مطلق کویر که خانه هزاران ستاره درخشان است، زندگی ما در طول سال‌ها این بوده است.

 

خیلی وقت‌ها به جز آسمان زیبا و غنی علاقه‌مندان به علم و دانش و آسمان شب بهره دیگری از آنچه لوازم شناخت و تولید دانش بوده است، نبرده‌ایم. تلاش ما روشن نگه‌داشتن شمعی در کویر در تاریکی کویر بوده است؛ شمعی در قلب‌های کودکان و نوجوانان‌مان تا در کنار هم با صبوری و اشتیاق بیشتر در مسیر ترویج انسان و علم، روزهای بهتر و سرزمین شکوفاتری را بسازیم. خواستم یادآوری کنم که ما واقعا با دست خالی و فقط یک آسمان پر‌ستاره و عشق و علاقه کار کردیم و امیدمان این است که برای بچه‌های سرزمین‌مان کاری کرده باشیم».