به وقت شام
در نوروز سال ۱۳۸۲، وقتی نیروهای آمریکایی بعد از یک پیادهروی دو هفتهای و بدون مقاومت جدی ارتش عراق به بغداد رسیدند، به جز سقوط صدام و شکلگیری دولت جدید عراق، پایهگذار شکل جدیدی از سلفیگری در منطقه شدند که چهره جدید خود را در گروههای خلقالساعهای نشان میداد که بعدها ذیل پرچم سیاهرنگی گرد هم آمدند که پرچم تشکیلاتی شد که خود را «دولت اسلامی عراق و شام» یا به اختصار داعش میخواند.
در نوروز سال ۱۳۸۲، وقتی نیروهای آمریکایی بعد از یک پیادهروی دو هفتهای و بدون مقاومت جدی ارتش عراق به بغداد رسیدند، به جز سقوط صدام و شکلگیری دولت جدید عراق، پایهگذار شکل جدیدی از سلفیگری در منطقه شدند که چهره جدید خود را در گروههای خلقالساعهای نشان میداد که بعدها ذیل پرچم سیاهرنگی گرد هم آمدند که پرچم تشکیلاتی شد که خود را «دولت اسلامی عراق و شام» یا به اختصار داعش میخواند. داستان شکلگیری داعش با توجه به آنچه این روزها در سوریه در حال وقوع است، میتواند درسآموز باشد و البته شباهتهای رویدادهای امروز، با آنچه قریب به ۲۰ سال پیش در منطقه درگرفت نگرانکننده هم احتمالا خواهد بود. بگذریم و بپردازیم به روایت آنچه گذشت. پس از سقوط صدام حسین، یکی از اصلیترین چهرههای القاعده_ابومصعب الزرقاوی_گروهی موسوم به «التوحید و الجهاد» را در عراق تأسیس کرد که بعدها با گروه تکفیری دیگری به نام جماعت توحید ادغام شد و به این ترتیب شبکه القاعده عراق شکل گرفت.
این پایان کار نبود. بعد از کشتهشدن زرقاوی در سال ۱۳۸۵، القاعده عراق با برخی گروههای سنی و البته بعثیهای بازمانده از دولت صدام حسین ائتلاف کرد و «مجلس شورای مجاهدین» عراق را در استان سنینشین انبار، شکل داد که این ائتلاف، هسته اولیه گروه موسوم به «دولت اسلامی عراق» شد. ابو ایوب مصری و ابوعمرو بغدادی، دو رهبر اصلی دولت اسلامی عراق در سال ۱۳۸۹ کشته شدند و دو ماه بعد ابراهیم عواد ابراهیم البدری السامرایی معروف به «ابوبکر بغدادی» جایگزین آنها شد. معرف حضورتان که هست؟ اما کمی آنسوتر از عراق، یعنی در خاک سوریه نیز اتفاقات مشابهی در حال وقوع بود. احمد حسین الشرع با نام مستعار «ابومحمد الجولانی» یکی از امیران القاعده بود که در سوریه و در زمان درگیریهای داخلی سال ۲۰۱۱، تشکیلات القاعده در این کشور را با نام «جبهه النصره» هدایت میکرد. این گروه با ساختاری برگرفته از سلسلهمراتب فرماندهی القاعده، بهسرعت توانست نفوذ گستردهای در سوریه ایجاد کند. القاعده، در بدو شکلگیری جبهه النصره، جولانی را موظف کرد هستههای وابسته به این تشکیلات را در سوریه شکل دهد و همین هستههای اولیه بودند که با سلسله عملیاتهای مختلف از انفجار مقرهای نظامی تا عملیاتهای انتحاری توانستند جبهه النصره را به یکی از قدرتمندترین نیروهای معارض سوریه تبدیل کنند و به این ترتیب وظیفه بال سوریه «دولت اسلامی عراق و شام» را عملا جبهه النصره بر عهده گرفت.
تا اینکه در آوریل ۲۰۱۳، ابوبکر بغدادی رسما از ادغام تشکیلات دولت اسلامی و النصره خبر داد. او در بیانیه تأسیس «دولت اسلامی عراق و شام» یا همان داعش به حمایت این تشکیلات از جبهه النصره اشاره کرده و میگوید: «زمانی که اهل زمین از یاری مردم شام دست کشیدند، ما جولانی را به همراه جمعی از فرزندان خود فراخواندیم و از عراق به شام اعزام کردیم تا در آنجا با هستههای ما دیدار کنند. برای آنان برنامه و راهکار قرار دادیم و با هرچه از بیتالمال در اختیار ما بود به یاری آنان شتافتیم و با نیروهای کارآزموده به یاری آنان برخاستیم».
این ائتلاف هرچند اساس شکلگیری داعش در سوریه و بنیان اولیه آن بود، اما سرکرده جبهه النصره، اواخر جولای ۲۰۱۶ از قطع ارتباط این جبهه با سازمان مرکزی القاعده خبر داده و نام سازمان خود را پس از ائتلاف با برخی دیگر از گروههای معارض سوریه، به جبهه فتحالشام تغییر داد که این جبهه، خود به تأسیس هیئة التحریر الشام در سال ۲۰۱۷ انجامید. جولانی برای افزایش قدرت در این گروه، امرایی را که از القاعده در این ائتلاف فعال بودند تحت فشار قرار داد و افرادی مثل سامی العریدی، فاروق السوری، بلال فریسات، ابوالقاسم الاردنی و دیگر سرکردگان حامی القاعده را برای مدتی بازداشت کرد. کسانی که بعد از آزادی، از تحریرالشام جدا شده و به دنبال شکلدهی به هستههای القاعده در بین سایر گروههای معارض سوری رفتند. به هر روی جبهه النصره یا آنطورکه امروز بدان خوانده میشود «هیئة التحریر الشام» در ابتدای شکلگیری با منابع مالی مختلفی از جمله منابع مالی القاعده، تصاحب منابع انرژی در «دیرالزور» و «حسکه» و البته شیوههایی مثل آدمربایی و باجگیری (مثلا جبهه النصره در یک نمونه ۱۲ زن راهبه دیر «معلولا» در شمال دمشق را ربود و با میانجیگری قطر و دریافت ۱۶ میلیون دلار آنان را آزاد کرد و این البته جدا از مبالغی بود که بابت آزادسازی گروگانهایی مثل پیتر تئوکریتس آمریکایی یا ۴۵ نفر از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل دریافت کرد) و سرقت اموال و داراییهای مردم تحت عنوان غنیمت و البته کمکهای برخی ثروتمندان کشورهای منطقه شروع کرد و حالا به نظر میرسد به منابع مالی و کمکهای نظامی دولتهایی مرتبط شده که هریک اهداف خود را از قدرتگیری این نواده داعش در منطقه پیگیری میکنند. تحریرالشام حالا با حمایت ترکیه که سرکوب کردها را پی میگیرد و اسرائیل که به دنبال قطع محور لجستیک کمکهای نظامی و مالی به حزبالله لبنان است، شهر به شهر در حال فتح سوریه است تا احتمالا پرچمدار ایجاد اولین دولت داعشی، در شرق اسرائیل و جنوب ترکیه باشد تا شاید اینبار تکفیریها نقش سپر دفاعی اسرائیل را در برابر تهدیدات احتمالی ایفا کنند. منطقه و البته سوریه روزهای تلخ بسیاری را تجربه کرده اما احتمال شکلگیری یک دولت سلفی تکفیری در آن یکی از تلخترین آنهاست. آینده نفسگیری پیشروی منطقه است.