بازی قدرت در سوریه
کمی بیش از یک ماه پس از سقوط رژیم اسد و به قدرت رسیدن گروه اسلامگرای «هیئت تحریرالشام»، سوریه در چه وضعیتی است؟ این تغییر ژئوپلیتیکی به نفع چه کسانی است؟ سیاست آمریکا پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ چگونه خواهد بود؟
کمی بیش از یک ماه پس از سقوط رژیم اسد و به قدرت رسیدن گروه اسلامگرای «هیئت تحریرالشام»، سوریه در چه وضعیتی است؟ این تغییر ژئوپلیتیکی به نفع چه کسانی است؟ سیاست آمریکا پس از مراسم تحلیف دونالد ترامپ چگونه خواهد بود؟ از زمان بهدستگرفتن قدرت، ابومحمد الجولانی، چهره اصلی پیشین جنبشهای جهادی، توانسته است با مهارت، قدرت خود را بر سوریه تثبیت کند. حاکم جدید دمشق که نام جنگی خود، «الجولانی» را کنار گذاشته و با ریش تراشیده از نام اصلی خود «احمد الشاره» استفاده میکند، مدام به اقلیتهای علوی، مسیحی و کُرد نشانههایی از انعطاف و تحملپذیری ارائه میدهد. او برای وحدت کشور تلاش میکند و سعی دارد گروههای مسلح را در قالب یک نیروی ملی ادغام کند. هدف او کاملا روشن است؛ بهدستآوردن زمان برای اطمینانبخشیدن به مردمی که هنوز از زخمهای ناشی از دولت اسلامی رنج میبرند و همچنین بهبود وجهه خود نزد قدرتهای بینالمللی تا تحریمهای سوریه بهسرعت برداشته شوند.
جامعه بینالمللی تمایل دارد به این روند امیدوار باشد؛ همانطورکه افزایش دیدارهای دیپلماتیک برای مشارکت در بازسازی پیچیده و نامطمئن سوریه نشانگر این موضوع است. درحالیکه مقامات دیپلماتیک فرانسه و آلمان به دمشق سفر کردهاند تا با الجولانی گفتوگو کنند، عربستان سعودی روز یکشنبه ۱۲ ژانویه اجلاسی درباره آینده سوریه با کشورهای عربی و غربی برگزار کرده است. ایالات متحده نیز اعلام کرده که از ارائه جایزه برای دستگیری الجولانی صرفنظر کرده است.
هر کشوری در انتظار سیاست خارجی جدید آمریکا، مهرههای خود را جابهجا میکند. اسرائیل، ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس تا اینجا برندگان بزرگ این تغییر ژئوپلیتیکی هستند.
سقوط رژیم اسد که همپیمان تاریخی ایران بود و از طریق آن حزبالله لبنان تأمین میشد، به شکل گستردهای به نفع اسرائیل است. تلآویو با بمباران زیرساختهای نظامی و انبارهای تسلیحاتی سوریه تلاش کرده است تا ظرفیت نظامی این کشور را از بین ببرد و از افتادن آن به دست گروههای جهادی که هنوز در برخی مناطق کشور حضور دارند، جلوگیری کند.
کشورهای مسلمان اهل سنت حوزه خلیج فارس نیز از زمان سقوط رژیم اسد در محور دیپلماسی قرار گرفتهاند و به نوعی انتقامجویی از نفوذ تاریخی ایران را نشان میدهند. قطر در ماه دسامبر اعلام کرد سفارت خود در سوریه را مجددا بازگشایی خواهد کرد و عربستان سعودی نیز در اجلاس اخیر خواستار رفع تحریمها شد. اما این تحولات تنها به سوریه محدود نمیشود؛ رئیسجمهور جدید لبنان، ژوزف عون که برای انتخابشدن خود سعی بر راضیکردن حزبالله داشت، نخستین سفر خارجی خود را به عربستان سعودی انجام داده است. درحالیکه ترکیه دخالت خود در سرنگونی رژیم سوریه را انکار میکند، بیشترین بهره را از سقوط اسد برای ادامه حملات خود علیه کردهای یگانهای مدافع خلق (YPG) در شمال شرقی سوریه میبرد. یگانهای مدافع خلق، شاخه سوری حزب کارگران کردستان (PKK) است که آنکارا آن را یک گروه تروریستی میداند. بااینحال، آینده سوریه همچنان بهشدت بیثبات است و تردیدهایی درباره تداوم حضور روسیه و سیاست آینده آمریکا وجود دارد.
درحالیکه روسها بیش از ۱۰ سال است که در سوریه حضور دارند و با داعش و سایر گروههای جهادی جنگیدهاند، از درگیری با گروه هیئت تحریرالشام (HTS) خودداری کرده و به پایگاههای خود در طرطوس و حمیمیم عقبنشینی کردهاند. این پایگاهها که در شمال غربی کشور قرار دارند، بسیار استراتژیک هستند؛ زیرا امکان دسترسی مستقیم دریایی و هوایی به دریای مدیترانه، اروپا و آفریقا را برای روسیه فراهم میکنند. چگونه میتوان این عقبنشینی تاکتیکی را توضیح داد؟ آیا ولادیمیر پوتین ضمانتهایی از اردوغان و الجولانی دریافت کرده است؟
اما بزرگترین و واقعیترین ناشناخته، سیاست آمریکاست. آیا هیئت تحریرالشام صرفا از دوره انتقالی بین بایدن و ترامپ برای حمله خود بهره برده یا اینکه واشنگتن به صورت آشکار به شورشیان اسلامگرا چراغ سبز نشان داده است؟
به هر حال، دولت جدید آمریکا با سؤالات زیاد و دشواری روبهرو خواهد شد:
آینده کردها در شمال سوریه با توجه به فشار ترکیه که نمیخواهد هیچگونه دولتی را در مرز جنوبی خود ببیند، چه خواهد شد؟ چه میزان تحمل برای وجود پایگاههای روسیه وجود خواهد داشت؟ درحالیکه دونالد ترامپ اعلام کرده که برای یافتن راهحلی برای درگیری اوکراین آماده دیدار با پوتین است، آیا مسکو با رضایت از این ابتکار استقبال میکند؟ آیا روسها میتوانند در چارچوب یک معامله بزرگ با آمریکا بر سر اوکراین و برنامه هستهای ایران، ادامه حضور پایگاههای خود را تضمین کنند؟ سیاست آمریکا در قبال مقامات اسلامگرا چه خواهد بود؟ درحالیکه مظلوم کوبانی عبدی، نماینده نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تأکید کرده که درباره اهمیت تمامیت و وحدت کشور با مقامات کنونی به توافق رسیده است، برخی تردیدهای جدی در مورد صداقت این وعدهها و توانایی مقامات کنونی در کنترل کل قلمرو وجود دارد؛ آنهم بدون اینکه گروههای افراطیتر مانند داعش، از این هرجومرج سوءاستفاده کنند. آیا آمریکا، مانند افغانستان، دست خود را از سوریه خواهد شست یا در همکاری با کشورهای منطقه برای تضمین حقوق اقلیتها تلاش خواهد کرد؟
در نهایت، چالش اقتصادی نیز مطرح است؛ چراکه وضعیت وخیم مردم غیرنظامی و نیازهای عظیم برای بازسازی سوریه، مسئلهای بسیار جدی است.