|

جزئیات دادگاه قاتل خبرنگار ایرنا؛ از کشتن همسرم پشیمان نیستم

همسر خبرنگار ایرنا که او را به قتل رسانده است، در جلسه محاکمه‌اش در دادگاه کیفری استان تهران جزئیات قتل را شرح داد.

جزئیات دادگاه قاتل خبرنگار ایرنا؛ از کشتن همسرم پشیمان نیستم

به گزارش گروه رسانه ای شرق، همسر خبرنگار ایرنا که او را به قتل رسانده است، در جلسه محاکمه‌اش در دادگاه کیفری استان تهران جزئیات قتل را شرح داد.

منصوره قدیری، خبرنگار ایرنا، چند ماه قبل به دست شوهرش، احمد، کشته شد. این مرد که وکیل دادگستری است، پس از قتل همسرش بازداشت شد و جزئیات را برای ماموران توضیح داد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح امروز در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، مادر مقتول درخواست قصاص کرد اما فرزند مقتول نسبت پدرش گذشت کرد.

متهم پس از حضور در جایگاه اعلام کرد اتهام قتل را قبول دارد و تقاضای بخشش هم ندارد. او گفت: من را قصاص هم بکنید برایم مهم نیست. من همسرم را کشتم و از کارم پشیمان نیستم.

 

در ابتدای جلسه رسیدگی، کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. مطابق کیفرخواست صادره، متهم بعد از به قتل رساندن همسرش با فرستادن پیامک‌هایی از گوشی او سعی در منحرف کردن تحقیقات داشت اما با حضور ماموران در محل، جسد این زن پیدا و جزئیات قتل او فاش شد.

 

طبق کیفرخواست صادره، متهم در اعترافات اولیه خود گفت: از سال‌های گذشته با همسرم اختلاف داشتم اما این اواخر بسیار با هم مشاجره داشتیم. مدتی قبل از قتل، قرار بود پسرم را در یک مدرسه غیرانتفاعی خاص ثبت‌نام کنم. به همسرم هم گفته بودم این کار را کردم اما دروغ گفته بودم. چون پول نداشتم و بیکار بودم، نتوانستم پسرم را ثبت‌نام کنم. یک روز مانده به این‌که همسرم و پسرم به آن مدرسه بروند، تصمیم گرفتم همسرم را بکشم، چون آبرویم داشت می‌رفت و آنها می‌فهمیدند که من ثبت‌نام نکرده‌ام. ضمن این‌که ما سال‌های زیادی بود که با هم ارتباط خاصی نداشتیم، از ۱۸ سالی که ازدواج کردیم ۱۵ سال را قهر بودیم.

پس از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند.

با توجه به این‌که تنها فرزند مقتول نسبت به پدرش اعلام گذشت کرده بود، مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص شد. او گفت: من از خون فرزندم گذشت نمی‌کنم. تفاضل دیه را هم پرداخت خواهم کرد.

 

سپس وکیل اولیای دم گفت: متهم با علم و آگاهی مرتکب قتل شده و از قبل تصمیم به قتل داشته است. او حقوقدان و وکیل است و خودش می‌دانسته چه می‌کند و ممکن است با چه مجازاتی روبه‌رو شود. پزشکی قانونی هم قوه تمیز او را تایید کرده است.

سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او که سعی داشت خود را پریشان نشان دهد، جو دادگاه را به هم ریخت و به دستور قاضی در جای خودش نشست و وکیل او در جایگاه قرار گرفت. او گفت: پزشکی قانونی قوه تمیز را تایید کرده اما آدم‌ها یا ممکن است مجنون باشند یا سفیه عرفی باشند و موکل من سفیه به نظر می‌رسد و به لحاظ عرفی، مشکل روحی و روانی دارد و در دادگاه هم نمی‌تواند خودش را کنترل کند. بنابراین باید کمیسیون پزشکی قانونی او را بررسی کند.

در این هنگام وکیل اولیای دم گفت: این حرف‌ها کلیشه‌ای است. متهم در جلسات بازجویی بسیار حقوقی صحبت کرده و توضیح داده تصمیم داشته این کار را بکند و برای همین قرض متادون خورده است. او اظهار پشیمانی نکرده است. این حرف‌ها کلیشه‌ای است که بگوییم متهم به لحاظ عرفی مشکل روحی دارد.

در این هنگام متهم گفت می‌خواهد صحبت می‌کند. قاضی خطاب به او گفت سوالات را جواب بده که متهم قبول نکرد و گفت: من به سوالات شما جواب نمی‌دهم و می‌خواهم حرف‌های خودم را بزنم.

او گفت: من اتهام را قبول می‌کنم. تمام این اتفاقات به خاطر مادرزنم بود. او میانه ما را خراب و رابطه ما را با خانواده خودش قطع کرده بود. کاری کرده بود که زنم با خانواده من هم در ارتباط نبود و با کسی حرفی نمی‌زدیم. من در طول زندگی همیشه تنها بودم و با زنم همیشه قهر بودیم و هیچ‌وقت هم مادرزنم تلاش نمی‌کرد زندگی ما را درست کند. در پنج سال آخر زندگی مشترک‌مان ما حتی دست‌مان هم به هم نخورده بود و من از تنهایی سراغ متادون رفتم و مدام مصرف می‌کردم. روز قتل هم چهار قرص متادون خورده بودم. پسرم را به کوچه پایینی بردم و گفتم در ماشین بنشیند و بعد هم به خانه رفتم اول با دمبل زنم را زدم و بعد با چاقو زدم تا مرد. قصد داشتم زنم را بکشم و این را انکار نمی‌کنم، حتی به پسر خودم قرص خواب‌آور دادم که بعد او را بکشم اما نتوانستم.

متهم گفت: حالا هم پشیمان نیستم. باید زودتر از اینها چنین کاری می‌کردم. باید زنم را زودتر می‌کشتم و از کارم اصلاً پشیمان نیستم. بخشش هم نمی‌خواهم. مادرزنم همه این کارها را کرده است. مادرزنم بین دامادهایش فرق می‌گذاشت. دامادهای دیگر که می‌آمدند برای آنها چلوگوشت درست می‌کرد اما من که می‌رفتم برای من خورش درست می‌کرد. کاری کرده بود که هیچ‌کدام از ما با هم ارتباطی نداشتم.

 

سپس قاضی مادر مقتول را به مصالحه دعوت کرد و گفت: قاتل، پدر نوه شماست، آیا حاضر به مصالحه هستید؟

این زن گفت: من گذشت نمی‌کنم. چطور می‌توانم از کسی که دخترم را این‌طور کشته است، گذشت کنم.

در این هنگام متهم گفت: من نیازی به گذشت این زن ندارم. یک بار می‌خواهند قصاصم کنند. این را می‌پذیرم اما نمی‌خواهم از من گذشت کنند. من ۱۸ سال با زنم زندگی کردم اما سه سال هم مثل زن و شوهر نبودیم. ما ۱۵ سال بود که رابطه‌ای با هم نداشتیم و عامل همه این مسائل هم مادرزنم بود.

 

در پایان جلسه، بعد از اینکه وکلا اظهارات خود را بیان کردند، قضات شعبه ۱۰ برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.