|

چشم امید نتانیاهو به شکست مذاکرات

توافقی شتاب‌زده، احتمالاً توافقی ضعیف خواهد بود - آن‌چه یکی از سفرای پیشین آمریکا در اسرائیل آن را «برجام لایت» می‌نامد. ایران در سال‌های اخیر به‌خوبی چرخه سوخت هسته‌ای را آموخته است؛ توافقی که اجازه دهد سانتریفیوژهایش سر جایش بماند، حتی زیر پلمب آژانس، تنها چند ماه تا نقطه گریز فاصله خواهد داشت (برجام این فاصله را یک سال نگه می‌داشت). نتانیاهو احتمالاً امیدوار است هنوز متحدانی در واشنگتن دارد که در صورت حصول چنین توافقی، بتوانند آن را متوقف کنند. دیدار این هفته‌اش با ترامپ شاید ناامیدکننده بوده، اما اگر مذاکرات آمریکا با ایران به بن‌بست بخورد، شاید دیدار بعدی دلخواه‌تر باشد.

چشم امید نتانیاهو به شکست مذاکرات

به گزارش گروه رسانه ای شرق،اکونومیست نوشت: نخست‌وزیر اسرائیل هنگام دیدار با دونالد ترامپ در کاخ سفید در ۷ آوریل اهدافی در ذهن داشت. او به‌دنبال معافیت از تعرفه‌ی جدیدی بود که ۱۷ درصد بر کالا‌های اسرائیلی وضع شده بود. امیدوار بود ترامپ را قانع کند که رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در سوریه به‌طرز خطرناکی دخالت می‌کند. همچنین می‌خواست توضیح دهد که اکنون زمان مناسبی برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران است و دیپلماسی بی‌نتیجه خواهد بود.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اما دیدار مطابق برنامه پیش نرفت. گرچه به وخامت تحقیر علنی ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، در فوریه نبود، اما خیلی بهتر هم نبود. تعرفه‌ها همچنان پابرجا ماند. ترامپ از رئیس‌جمهور ترکیه به عنوان یک «دوست» تمجید کرد؛ و اعلام کرد که آمریکا از ۱۲ آوریل مذاکرات «مستقیم» با ایران را آغاز خواهد کرد. یک منبع اسرائیلی گفت: «ترامپ به نتانیاهو خط قرمز داد: هیچ کاری نکن که همه چیز را به‌هم بزنی.» او افزود: «این دیدار بیشتر شبیه مراسم تدفین بود تا جشن عروسی.»

این هشدار لازم بود. اسرائیل احساس قدرت می‌کند. یکی از مقامات امنیتی اسرائیل می‌گوید: «ایران در آسیب‌پذیرترین وضعیت خود قرار دارد.» او اشاره می‌کند که نتانیاهو در گذشته برای صدور دستور حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران مردد بود، اما اکنون دلیل کمتری برای عقب‌نشینی دارد، به‌جز ملاحظه ترامپ. هرچند او پیش از این با رئیس‌جمهور‌های دیگر علناً مخالفت کرده و در داخل اسرائیل محبوب‌تر شده، اما مخالفت با ترامپ برایش بسیار سخت‌تر است. یک دیپلمات اسرائیلی می‌گوید: «او سیاست خارجی اسرائیل را به ترامپ زنجیر کرده است.»

مذاکرات میان آمریکا و ایران در عمان، کشور خلیج‌فارس که پیش‌تر میان دو طرف میانجی‌گری کرده، آغاز خواهد شد. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، ساعاتی بعد این خبر را تأیید کرد. او نماینده ایران خواهد بود و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور در امور خاورمیانه، ریاست هیأت آمریکایی را بر عهده خواهد داشت. با این حال، فرمت مذاکرات هنوز مشخص نیست. ایران از مذاکره مستقیم امتناع کرده است. عراقچی گفت نشست عمان به‌صورت غیرمستقیم برگزار خواهد شد: یعنی پیام‌ها از طریق عمانی‌ها رد و بدل می‌شود، نه در دیدار حضوری. فارغ از فرمت، این مذاکرات از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند.

 

ایران و شش قدرت جهانی در سال ۲۰۱۵ به توافقی تحت عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) دست یافتند. این توافق برنامه هسته‌ای ایران را در ازای کاهش تحریم‌ها محدود کرد. اما از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد، برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران به سطح بی‌سابقه‌ای رسید. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) در فوریه گزارش داد که ایران ۲۷۵ کیلوگرم اورانیوم با خلوص ۶۰٪ تولید کرده است، که نزدیک به سطح مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای است. در صورت غنی‌سازی بیشتر، این مقدار برای ساخت شش بمب اتمی کافی است.

زمان گریز هسته‌ای ایران یعنی مدت‌زمان لازم برای تولید اورانیوم مورد نیاز یک بمب اکنون به چند روز یا در بهترین حالت چند هفته رسیده است. بدون توافق، به نظر می‌رسد آمریکا یا اسرائیل (یا هر دو) امسال تصمیم به بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران خواهند گرفت.

با این حال هنوز مشخص نیست که دو طرف چه نوع توافقی می‌خواهند. از آمریکا شروع کنیم. مایک والتز، مشاور امنیت ملی، خواهان توافقی است که تأسیسات هسته‌ای ایران را برچیند. این دیدگاه نتانیاهو نیز هست: او خواستار توافقی «مثل مدل لیبی» شد؛ لیبی در سال ۲۰۰۳ پذیرفت برنامه هسته‌ای نوپای خود را نابود کند. این انتخاب واژگان، ایرانی‌ها را نگران خواهد کرد. آنها خوب به خاطر دارند که چه اتفاقی افتاد: معمر قذافی، دیکتاتور لیبی، هشت سال بعد سرنگون و کشته شد. ایران، مشتاق است نهاد قدرت از سرنوشتی مشابه اجتناب کند. تهران برنامه هسته‌ای را نوعی بیمه‌نامه برای بقا می‌داند، به‌ویژه پس از آن‌که اسرائیل هم حزب‌الله قدرتمندترین نیروی نیابتی منطقه‌ای ایران را هدف قرار داد، هم حماس در غزه را. شاید ایران حاضر باشد سانتریفیوژ‌ها را به حالت تعلیق درآورد، اما نه آن‌که آنها را کاملاً از بین ببرد.

خوشبختانه برای ایران، دنیای ترامپ متنوع است. استیو ویتکاف در مصاحبه با تاکر کارلسن، پادکست‌ساز طرفدار ترامپ، گفت هدف ایران برنامه‌ای برای «راستی‌آزمایی است تا هیچ‌کس نگران نظامی شدن برنامه هسته‌ای نباشد». این هدف واقع‌بینانه‌تر است و به برجام اصلی نزدیک‌تر، که ذخایر اورانیوم ایران را محدود و نظارت شدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را اعمال می‌کرد.

 این رویکرد به‌نظر می‌رسد هم از حمایت رئیس‌جمهور برخوردار باشد و هم از حمایت جمهوری‌خواهان انزواطلب که خواهان توافق و پرهیز از جنگی دیگر در خاورمیانه‌اند. ساعاتی پیش از ورود نتانیاهو به کاخ سفید، کارلسن در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «کسی که طرفدار درگیری با ایران است، نه متحد آمریکا، بلکه دشمن آن است.»

حتی یک توافق حداقلی نیز مستلزم امتیازدهی از سوی آمریکاست. مشاوران ترامپ تاکنون چیزی درباره آن‌چه ممکن است حاضر باشند بدهند، نگفته‌اند. احتمالاً تحریم‌های نفتی ایران را رفع خواهند کرد، و به آن اجازه خواهند داد نفت خام خود را در بازار آزاد بفروشد، نه از طریق واسطه‌های سایه‌وار و با تخفیف. ایران همچنین خواهان تضمین‌هایی است که توافق جدید نسبت به توافق قبلی پایدارتر باشد. آنها امیدوارند این توافق به‌صورت معاهده‌ای تصویب‌شده در سنا باشد؛ اما مشخص نیست ترامپ بتواند ۶۷ رأی لازم را کسب کند. یک سناتور جمهوری‌خواه می‌گوید: «همه‌چیز به این بستگی دارد که توافق چه شکلی داشته باشد، و آیا می‌توان همزمان عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان را نیز پیش برد یا نه.»

زمان اندک است. در پاسخ به این‌که ترامپ چه مدت حاضر به مذاکره خواهد بود، چند منبع آمریکایی، اسرائیلی و عربی پاسخ مشابهی دادند: چند ماه. مذاکرات برجام دو سال طول کشید. وقتی جان کری برای مذاکرات به وین پرواز می‌کرد، اغلب ارنست مونیز، وزیر انرژی و فیزیک‌دان هسته‌ای، او را همراهی می‌کرد تا جزئیات فنی را بررسی کند. اما دولت ترامپ تاکنون فاقد چنین تخصصی است.

عامل دیگری که زمان مذاکرات را محدود می‌کند، آرایش نظامی آمریکا در منطقه است که از پیش آغاز شده. بمب‌افکن‌های مخفی‌کار B-۲ به پایگاهی در اقیانوس هند منتقل شده‌اند. ناو هواپیمابر دوم نیز در راه است. هدف از این اقدامات، نشان دادن واقعی بودن تهدید حمله به ایران است. اما این سطح از حضور نظامی، در زمانی که پنتاگون در حال کاهش بودجه است، قابل دوام در بلندمدت نیست. کاهش زودهنگام این نیرو‌ها می‌تواند پیام اشتباهی بدهد: به ایرانی‌ها، نشانه‌ای از ضعف اراده؛ و به اسرائیلی‌ها، تشویق برای اقدام یک‌جانبه.

چند مقام منطقه‌ای این وضعیت را با مذاکرات ویتکاف با روسیه مقایسه می‌کنند. وقتی این مذاکرات در اواسط فوریه آغاز شد، ترامپ خوش‌بین بود که می‌تواند جنگ اوکراین را به‌سرعت پایان دهد. اما تقریباً دو ماه بعد، این روند به بن‌بست خورده: ولادیمیر پوتین در اتفاقی قابل پیش‌بینی مذاکره‌کننده‌ای سرسخت از آب درآمده است. اکنون این خطر وجود دارد که با ایران هم همین اتفاق بیفتد. جمهوری اسلامی اهل تعلل است: هرگاه توافقی نزدیک می‌شود، خواسته‌های جدیدی مطرح می‌کند. توافقی شتاب‌زده، احتمالاً توافقی ضعیف خواهد بود - آن‌چه یکی از سفرای پیشین آمریکا در اسرائیل آن را «برجام لایت» می‌نامد. ایران در سال‌های اخیر به‌خوبی چرخه سوخت هسته‌ای را آموخته است؛ توافقی که اجازه دهد سانتریفیوژهایش سر جایش بماند، حتی زیر پلمب آژانس، تنها چند ماه تا نقطه گریز فاصله خواهد داشت (برجام این فاصله را یک سال نگه می‌داشت). نتانیاهو احتمالاً امیدوار است هنوز متحدانی در واشنگتن دارد که در صورت حصول چنین توافقی، بتوانند آن را متوقف کنند. دیدار این هفته‌اش با ترامپ شاید ناامیدکننده بوده، اما اگر مذاکرات آمریکا با ایران به بن‌بست بخورد، شاید دیدار بعدی دلخواه‌تر باشد.

 

منبع: انتخاب