|

گزارش «شرق» از آخرین وضعیت واکسن آسترازنکا و تهدیداتش در ایران

آسترازنکا کشنده بود؟

آسترازنکا خط مقدم دفاع دوران کرونا بود

شبیه دوران جنگ بود؛ همان روزهای پاندمی که همه به دنبال راهی برای دفاع از زندگی خود و اطرافیانشان بودند. هر روز تعداد کشته‌های این بیماری بیشتر می‌شد و کووید با چنبره بر تمامی وجوه زندگی انسان‌ها چیزی شبیه به فلجی ساخته بود. خیلی زود حرف واکسن به میان آمد و در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان با استفاده از واکسن‌های فایزر و مدونا به مبارزه با این ویروس برخاسته بودند ایران هنوز امکان استفاده از این واکسن‌ها را نداشت.

آسترازنکا  کشنده  بود؟

ثنا یوسفی: شبیه دوران جنگ بود؛ همان روزهای پاندمی که همه به دنبال راهی برای دفاع از زندگی خود و اطرافیانشان بودند. هر روز تعداد کشته‌های این بیماری بیشتر می‌شد و کووید با چنبره بر تمامی وجوه زندگی انسان‌ها چیزی شبیه به فلجی ساخته بود. خیلی زود حرف واکسن به میان آمد و در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان با استفاده از واکسن‌های فایزر و مدونا به مبارزه با این ویروس برخاسته بودند ایران هنوز امکان استفاده از این واکسن‌ها را نداشت. تا اینکه بعد از مدتی واکسن‌های اسپوتنیک، آسترازنکا و سینوفارم مجوز ورود به کشور را کسب کردند. آن هم در شرایطی که برخی از نهادهای داخلی مدعی بودند که واکسن‌های تولید کشور هم می‌تواند بهترین عملکرد را داشته باشد. در این بین آسترازنکا واکسنی بود که به گواه تحقیقات علمی در برابر سویه اُمیکرون عملکرد بهتری داشت و به همین علت هم اصرار بر تزریق این واکسن به نسبت دیگر واکسن‌ها از سوی مردم بیشتر بود. اکنون بعد از گذشت دوران پاندمی و روزهای سخت کرونا، اخباری از مرگ‌های منتسب به واکسن آسترازنکا به گوش می‌رسد که به دنبال آن، شرکت آسترازنکا از توقف تولید واکسن‌های خود خبر داده‌ است. اما آیا آسترازنکا واقعا کشنده است؟

 

به دنبال واکسنی بودم که مقاومت بیشتری داشت

بررسی این پرسش البته به پژوهش‌های متعدد علمی نیاز دارد و حتی احتمال می‌رود که نتایج این مقالات هم به مرور زمان و براساس خاصیت خوداصلاحگر علم تغییر یابد. با وجود این «شرق» در گفت‌وگو با برخی از متخصصان تلاش داشته تا پاسخی در این مقطع زمانی برای مردم ایجاد کند. به ویژه در شرایطی که وقوع چنین اتفاقاتی می‌تواند منجر به ناامیدی مردم از عرصه علم و دانش پزشکی شود. یکی از افرادی که در دوران کرونا واکسن آسترازنکا را تزریق کرده است، درباره علت انتخاب این واکسن به «شرق» می‌گوید: «من با توجه به شغل و شخصیتی که دارم برای همه چیز تحقیق می‌کنم اما در دوره کرونا و همه‌گیری همه چیز فرق داشت. قدرت انتخاب و تحقیق زیادی باقی نبود، از طرفی جوی بر جامعه حاکم شده بود که مردم را به گونه‌ای مجاب می‌کرد که هر واکسنی بود بزنند. البته رسانه‌ها نیز در این زمینه مؤثر بودند چراکه تفحصی به مردم نمی‌دادند. شرایط زندگی من در آن زمان من‌ را به مراقبت بیشتر وا می‌داشت، همسرم مبتلا به سرطان بود. به همین علت خیلی مراقبت می‌کردم که بیماری را با خود به بستری که بیمار سرطانی در آن وجود دارد، نیاورم. دکتر برای همسرم واکسن سینوفارم را توصیه کرده بود. در همین دوره نیز از طرف یکی از دوستانم که واکسن آسترازنکا تزریق کرده بود، به من پیشنهاد شد برای محافظت و محکم‌کاری بیشتر واکسن آسترازنکا بزنم چراکه می‌گفتند واکسن انگلیسی است و تأثیر بهتری دارد».

او می‌گوید بیماری همسرش سبب شده بود که نگرانی‌اش بیشتر شود: «در نتیجه من هم برای مقاومت بیشتر تصمیم به تزریق این واکسن گرفتم. در آن دوره ترس بر بدنه جامعه غالب شده بود. روزی 700 نفر می‌مردند. من هم با هر مکافاتی که بود دز اول را در مرکز طالقانی زدم. دور اول خوب بود اما دز دوم نه. درد دفعه دوم با دز اول فرق داشت. نمی‌دانم تزریق‌کننده خوب نبود یا بدن من با واکسن مشکلی داشت یا شاید هم واکسن مانده بود. الان حدودا هفت، هشت ماهی هست که شانه چپ من بالا نمی‌آید. البته دیابت هم دارم اما نمی‌دانم این مشکل و درد شانه من از عوارض واکسن است یا دیابت. به پزشک هم مراجعه کردم که گفت چنین عوارضی از لحاظ علمی ثابت نشده است. در زمان تزریق واکسن هم دیابت من کنترل نشده بود و احتمالا این واکسن پایه درد تن من بود. آن موقع من فقط به فکر خودم نبودم چراکه اولویت ذهنی من همسرم بود. بنابراین فقط دنبال واکسنی بودم که مقاومت بیشتری داشت».

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند واکسن عامل مرگ شد

اخبار مرتبط با توقف تولید واکسن کرونا سبب شد که گزاره‌ای جدی حول محور این ماجرا شکل بگیرد. آن هم این بود که واکسن آسترازنکا عامل مرگ بوده است. اما به نظر می‌رسد این عبارت هیچ تقارنی با واقعیت ندارد. یکی از پرستارهای بیمارستان درباره تجربه زیسته خود در زمان پاندمی در گفت‌وگو با «شرق» از تزریق واکسن می‌گوید: «واکسن روسی اسپوتنیک اولین واکسنی بود که وارد شد و بر اساس دستورالعمل ستاد ملی کرونا فقط بخش‌های ویژه که شامل اورژانس، آی‌سی‌یو و سی‌‌سی‌یو می‌شدند، قرار بود از این واکسن استفاده کنند. در واقع تزریق این واکسن شامل کادر درمان عادی و مرم عادی نمی‌شد. در دوره‌های بعدی واکسن آسترازنکا و سینوفارم، وارد و تزریق شد».

او تأکید کرد که در واقع هیچ‌کس نمی‌تواند مستقیم بگوید واکسن آسترازنکا سبب مرگ کسی شده‌ است. «شخصی که واکسن می‌زند و هفته بعد از دنیا می‌رود هم از این قضیه مستثنا نیست، چراکه ممکن است شخص با عواملی چون استرس، بیماری‌های زمینگی یا عوامل ارثی و... در ارتباط بوده و این عوامل در مرگ او تأثیر گذاشته‌اند. به همین دلیل نمی‌توان به طور قطع و براساس نظر شخصی ادعا کرد مرگی به علت تزریق واکسن صورت گرفته‌ است. زمانی می‌توان به این نتیجه رسید که پژوهش گذشته‌نگر با جمعیت مناسب، گروه‌های مناسب و پژوهش استاندارد صورت گرفته باشد. در واقع باید بررسی شود که چه عاملی سبب مرگ افراد شده‌ است».

او همچنین درباره عوارض واکسن آسترازنکا می‌گوید: «میان همکاران، نزدیکان یا بیماران خود موردی مشاهده نکرده‌ام که بتوانم با نظر شخصی بگویم علت مرگ تزریق واکسن بوده‌ است. از نظر من این دیدگاه عوام است. مثلا موردی ادعا می‌کرد بعد از مصرف دز سوم واکسن که دو سال پیش زده بود، حافظه‌اش خوب کار نمی‌کند. نظر عام یک کادر درمان می‌تواند روی نظر افرادی که تخصصی در پزشکی ندارند نیز تأثیر بگذارد، جریان‌های خبری نیز در این رویه تأثیر می‌گذارد».

این پرستار به موضوع اولویت زمان بحران نیز اشاره می‌کند: «در تمام این بحث‌ها و نظرات درباره این واکسن باید در نظر داشت که در آن زمان آیا کار دیگری شدنی بود؟ آیا راه دیگری جز ایمن‌کردن افراد وجود داشت؟ یا مگر کشورهای موفق جز ایجاد ایمنی کار دیگری کردند؟ همچنین برای بررسی عوارض آسترازنکا باید به مقاله‌های مادر برگشت که در آن زمان منتشر شد. در مقاله‌ها درباره عوارض و درصد ایمنی گفته شده بود. متأسفانه نتیجه‌گیری‌ها و بحث‌های پیش‌آمده بدون توجه به این مسائل و تحقیقات استاندارد انجام می‌شود. بر این اساس درباره جمع‌آوری این واکسن هم باید بررسی کرد که شرکت آسترازنکا بر اساس چه شواهدی واکسن را جمع کرد؟ چه مطالعاتی انجام داد؟ آیا همه واکسن‌ها مشکل داشت؟ کدام دوره از واکسن‌ها را جمع‌آوری کرد؟ برای نتیجه‌گیری و اظهار نظر در این باره باید به مقالات مادر مراجعه و بررسی کرد. البته در مواردی رسانه ما برای منافع خود از اخبار به‌صورت تقطیع‌شده استفاده می‌کند که در این نتیجه‌گیری‌های بی‌پایه و اساس تأثیر می‌گذارد».

در دوران کرونا خط مقدم دفاع، آسترازنکا بود

حسن رودگری، متخصص ژنتیک پزشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مدیر پژوهشی اسبق سازمان نظام پزشکی در زمان همه‌گیری کرونا، معتقد است واکسن آسترازنکا و عوارض آن از ابتدا هم بر کسی پوشیده نبود: «عارضه لخته خون همراه با کاهش پلاکت که ربطی به علل رایج اختلالات انعقادی ندارد و احتمال می‌رود بیشتر ناشی از آنتی‌بادی علیه یکی از فاکتورهای پلاکتی (PF4) است. میزان بروز این اتفاق هم در افراد زیر ۶۰ سال دو در ۱۰۰ هزار و بالای ۶۰ سال دو تا سه در ۱۰۰ هزار مورد واکسیناسیون بوده‌ است. این لخته نیز به گونه‌ای نبود که حتما باعث مرگ شود و تنها در ۲۰ درصد موارد ابتلا خطر جانی می‌داشت که می‌شود حدود یک در میلیون. همچنین نهاد نظارتی پزشکی انگلستان (MHRA) و نهاد پزشکی اروپا (EMA) روی این موضوع حساس بودند و همان موقع این عوارض را اعلام کردند و در واقع چیزی نبود که پنهان باشد. البته بعضی کشورها نیز استفاده از این واکسن را به دنبال بروز عارضه، متوقف کردند یا فقط برای سن‌های خاصی می‌زدند».

او در ادامه تأکید کرد: «بررسی‌ها در زمان پاندمی نشان می‌داد که کماکان واکسن فواید بیشتری نسبت به مضرات دارد. به گونه‌ای که آسترازنکا در برخی کشورها در خط مقدم دفاع قرار داشت. زمانی که کووید روزانه هزاران نفر را می‌کشت، کشورهایی که معتقد بودند فواید آن بیشتر از مضرات است مصرفش را ادامه دادند. لذا از واکسن آسترازنکا سه میلیارد دز در جهان و در ۱۸۳ کشور توزیع شد که نقش بزرگی در پیشگیری از ابتلا، کاهش آمار بستری و مرگ داشت. همچنین طبق آمار حدود شش‌ونیم میلیون نفر را از مرگ قطعی نجات داد. این به غیر از کسانی است که آسترازنکا سبب شد یا به بیماری مبتلا نشوند یا اگر بیمار شدند کارشان به جای باریک و آی‌سی‌یو کشیده نشود. تا الان آمار مرگی که در جهان به آسترازنکا منتسب کرده‌اند حدود ۵۰ هزار است که البته این آمار اثبات نشد و تنها ادعا شده. باید به این نکته توجه داشت که ممکن است مرگی که بر اثر واکسن گزارش شده از عوامل دیگری چون سن بالا یا بیماری‌های زمینه‌ای و مرگ‌های طبیعی دیگر بوده‌ باشد و تنها هم‌زمانی اتفاقی در بسیاری از موارد رخ داده است. از این ۵۰ هزار ادعا، حدود ۱۱ هزار مرگ را برای بررسی ثبت کردند اما همچنان علت قطعی مرگ بر اساس واکسن برای آنها اثبات نشده‌ است مگر در برخی کشورهای توسعه‌یافته که مطالعات دقیق صورت گرفته است. در انگلستان روی کارت زرد بهداشتی افراد 

(Yellow caed) اطلاعات هویتی و اتفاقات و علائم بالینی پیش و حین و بعد از واکسن ثبت می‌کردند که به کمک آن می‌توان به آمار دقیق‌تری دست پیدا کرد. مثلا در انگلستان ۱۶۴ مرگ را به آسترازنکا منتسب کردند که نهایتا ۹ مورد به تأیید رسید که در اثر لخته خون بوده است. در ایران و سازمان نظام پزشکی هم سعی کردیم این کار را انجام دهیم اما با تغییر مدیریت و نگرش این مهم ادامه نیافت هرچند نتایج اولیه طی مقاله‌ای که این‌جانب و همکاران سازمان و دانشگاه در یک مجله معتبر علمی چاپ شده، انتشار یافت که متأسفانه فرصت بررسی عوارض دیررس‌تر واکسن‌ها دست نداد. بنابراین آمار دقیقی از ایران نداریم که به‌واسطه آن بتوانیم میزان عوارض یا بود و نبود مرگ ناشی از این واکسن را مشخص کنیم.

مدیر پژوهشی اسبق سازمان نظام پزشکی می‌گوید جان‌هایی که با واکسن نجات پیدا کردند بسیار قابل توجه‌تر از عوارض آنهاست: «باید گفت، انگلستان که خود تولیدکننده و توزیع‌کننده آسترازنکا بوده و یکی از اصلی‌ترین واکسن‌هایی که در این کشور استفاده شده نیز واکسن آسترازنکا بوده‌ است، تا این لحظه مرگی که ناشی از لخته یا همان فاکتور پلاکتی باشد را همان ۹ مورد گزارش کرده که این آمار در مقابل جان‌های که این واکسن نجات داده، آمار پایینی است.

باید بدانیم که هیچ تولید دست بشر بدون عارضه نیست اما در طب ما همیشه سود را در مقابل ضرر قرار داده و می‌سنجیم. مثلا در بیماری سرطان به فرد بیمار، شیمی‌درمانی پیشنهاد می‌کنیم و در شیمی‌درمانی به بدن بیمار داروهایی که سم محسوب می‌شوند و به سلول سالم هم آسیب می‌رسانند، وارد می‌کنیم. چرا؟ چون فوایدش بیشتر از ضررش است؛ بنابراین در دوران پاندمی که هیچ چیزی از ویروس جدید نمی‌دانستیم و این ویروس ناشناخته در حال گسترش بود و آمار مرگ هر روز فزونی داشت، واکسن تنها چیزی بود که می‌توانست جلوی گسترش آن را بگیرد. واکسن‌ها می‌توانند از ابتلا پیشگیری کنند، از شدت بیماری در صورت ابتلا کم کنند، جلوی بستری‌های جدی را بگیرند و در نهایت از مرگ‌های زیادی جلوگیری کنند».

این متخصص ژنتیک پزشکی واکسن‌ها را کم‌خطرترین تولید طبی بشر می‌داند: «از بین محصولاتی که بشر در طب تولید کرده، تا این لحظه، واکسن‌ها کم‌خطرترین محصول بودند و ازجمله واکسن کووید. ما هیچ محصول تولید بشر بدون عارضه نداریم. حتی در طب سنتی و گیاهی هم بدون مضرات نیست. در پاندمی‌ها که نوعی جنگ جهانی محسوب می‌شوند، اکثر واکسن‌ها به اجبار مجوزهای اضطراری از نهادهای نظارتی می‌گرفتند، چون وضع اورژانسی بود و فرصت صبر برای پایان کامل کارآزمایی‌های بالینی نبود. پس از فرازونشیب‌های حقوقی، شرکت آسترازنکا تصمیم به جمع‌آوری واکسن‌‌ها کرد اما هم‌زمان در بیانیه‌اش می‌گوید به عملکرد واکسن خود افتخار می‌کند، چون توانست جان‌های بسیاری را نجات دهد و از درد مردم کم کند. دلیل جمع‌آوری واکسن را پیدایش سویه‌های جدید کووید و کم‌اثر شدن انواع قدیمی واکسن گفته و اینکه به لحاظ تجاری به‌صرفه نیست که انواع جدید بسازد، هرچند فایزر و مدرنا ادامه می‌دهند بنابراین شرکت آسترازنکا به جای گسترش و هزینه برای مطالعه روی واکسن تصمیم به جمع‌آوری ورژن قدیمی آن کرد».

او ادامه داد: «منصفانه باید گفت که این واکسن در کنار واکسن‌های دیگر بسیار پرکاربرد بوده و به بشریت کمک کرده‌ است. در کل ۵۱ شکایت حقوقی از آن صورت گرفته‌ است که شرکت با پذیرش احتمال لخته خون غرامت‌شان را خواهد پرداخت؛ یعنی ۵۱ نفر از کسانی که مرگ‌های منتسب به آسترازنکا داشتند، به دادگاه عالی شکایت کردند تا غرامت بگیرند. در دادگاه با مستندات علمی ثابت شد که واکسن می‌تواند عارضه لخته خون بدهد و لخته هم در مواردی می‌تواند منجر به مرگ شود. البته این موضوع از قبل مطرح و مشخص بود اما الان شکل حقوقی یافت و درصورتی‌که اثبات شود مرگی در نتیجه لخته خون اتفاق افتاده، شرکت آسترازنکا موظف به پرداخت غرامت به افراد است».

او می‌گوید همین الان برای بهترین واکسن کرونا که فایزر بود هم 63 پرونده تشکیل شده است: «در مجموع منصفانه باید گفت واکسن آسترازنکا بسیار مؤثر بوده، هرچند طبق آمار در‌این‌بین بهترین واکسن با کمترین عارضه فایزر و مدرنا بودند که به دلیل اشتباهات حاکم بر تصمیم‌گیری‌های کلان و احتمالا مشاوره‌های غیرعلمی و ناقص، در ایران در دسترس قرار نگرفتند یا هر دلیل دیگری که ما نمی‌دانیم ولی حتما مسئولان وقت پاسخی دارند. البته این واکسن‌ها نیز عوارض دارند و تاکنون ۶۳ پرونده برای فایزر گزارش شده‌ است. در نتیجه هیچ محصول ساخت دست بشر بدون عوارض نیست. اما زمانی که این ارقام را با میلیاردها جمعیت جهان مقایسه کنیم و شرایط اضطراری شبیه جنگ را در نظر بگیریم، آن وقت چندان به چشم نمی‌آیند، هرچند همه جان‌ها عزیزند ولی جنگ همیشه تلفات دارد. پاندمی یک جنگ بود و آسترازنکا و دیگر واکسن‌ها جان میلیون‌ها نفر را از مرگ قطعی نجات دادند».

دکتر رودگری از نبود آمار دقیق عوارض واکسن در کشور هم انتقاد می‌کند: «متأسفانه ما آمار دقیقی از عوارض واکسن‌هایی که در کشور تولید شده، نداریم. در‌حال‌حاضر کووید شرایط ثابتی دارد اما کسانی هستند که به علت بیماری به واکسن نیاز دارند یا می‌خواهند واکسیناسیون خود را به‌روزرسانی کنند. این افراد در خارج از کشور باید فایزر یا مدرنا تزریق کنند که ما از این واکسن‌ها در داخل نداریم. از طرفی درباره عوارض واکسن‌های داخلی نیز آمار مشخصی از نظر علمی و در مطالعات بزرگ و انبوه نداریم. البته باید گفت واکسن‌های ایرانی هم قطعا مؤثر بودند اما آیا اثر و عوارض‌شان با دقتی مثل آسترازنکا بررسی شده یا شکایتی از آنها در دادگاه صورت گرفته که بررسی علمی شده؟ حداقل من نمی‌دانم و در رسانه‌ها هم ندیدم. در نبرد مرگ‌های منتسب به واکسن‌ها، باید توجه داشت اکثر قریب به اتفاق آنها مرتبط تشخیص داده نشد و در برخی موارد ناشایع نیز به‌ طور مستقیم ناشی از خود واکسن نیست و بیمار ممکن است درگیر بیماری‌های زمینه‌ای باشد و بعد از تزریق واکسن عوارض ساده آن مثل تب و... را تحمل نکرده باشد؛ بنابراین اکثر این انتساب‌ها یا اشتباه است یا مستقیما ناشی از خود واکسن نبوده است».

او با اشاره به عارضه لخته خون در آسترازنکا اضافه می‌کند: «این را هم بدانیم که عارضه نادر لخته خون در واکسن آسترازنکا اگر پیش آید، معمولا بین چهار روز تا سه هفته پس از تزریق و آن‌هم در دوز اول است. اگر در دوز اول اتفاقی نیفتاده، دیگر الان بعد از ماه‌ها یا دو سال دیگر جای بحث ندارد. تزریق جدید هم که نداریم چون این واکسن جمع شده و دیگر موجود نیست. درباره عوارض جدی یا دیررس واکسن ایرانی آمار متقنی نداریم، اما می‌توان گفت که ایران در ساخت واکسن سابقه‌ای قدیمی و نسبتا قوی دارد. و از طرفی نبودن آمار الزاما دلیل بر ناتوان‌بودن ایران در ساخت واکسن نیست».

دکتر رودگری با اشاره به کارکرد واکسن‌ها نیز می‌گوید: «باید به این نکته هم توجه کرد واکسنی که تزریق ‌می‌کنید، از شما در برابر چه خطری محافظت می‌کند. اگر این خطر بزرگ است، عوارض آن را باید نادیده گرفت. واکسن به کسانی که بیماری زمینه‌ای دارند، کمک بزرگ‌تری می‌کند، چرا‌که از بیماری جلوگیری می‌کند، عوارض بیماری را کاهش می‌دهد و جلوی بسیاری از مرگ‌ها را می‌گیرد. به طور کلی واکسن کووید یا هر واکسن دیگری خطر مرگ را کاهش می‌دهد هر‌چند خطر عوارض یا ندرتا مرگ همیشه در هر تولید انسانی وجود دارد. حتی غذایی که می‌خوریم، سانحه‌ای که با بیرون‌رفتن از خانه منتطر ماست یا‌ هوای آلوده‌ای که استنشاق می‌کنیم، خطر مرگ بسیار بیشتری از واکسن‌ها برای ما دارد».

این متخصص معتقد است نیاز به واکسن همیشه باقی خواهد ماند: «تاریخ طب و آمارها نشان می‌دهد که واکسن‌ها مؤثرترین و بی‌خطرترین تولید بشر بوده‌اند، اما چرا در برابر واکسن برخی مقاومت‌ها وجود دارد؟ در این زمینه باید تفکرات تحجرآمیز را مسئول دانست که بر پایه هیچ پژوهش و آمار علمی نیستند و عمدتا افراد فاقد دانش و تخصص به آن دامن می‌زنند یا اکثر سودجویان در پس پرده آن هستند. البته نه‌تنها در ایران، بلکه در خارج از کشور نیز این افراد یافت می‌شوند. نیاز به واکسن همیشه باقی خواهد بود و جالب است بدانید که مثلا آنفلوانزا در آمریکا جان حدود ۴۰ هزار نفر را سالانه می‌گیرد و حتی در ایران هم خطر مرگ مشابه اثر آنفلوانزا وجود دارد که اگر واکسن آن مصرف شود، خطر مرگ و عوارض آن کاهش می‌یابد. کووید هم به جمع ویروس‌های موجود و فصلی پیوست و همیشه خطر ابتلا دارد و به‌ویژه برای گروه آسیب‌پذیر واکسیناسیون آن لازم است. البته در کل هرگونه درمان یا پیشگیری یک تصمیم شخصی است و نمی‌توان دیگران را مجبور کرد مگر زمانی که رعایت‌نکردن، جان دیگران را به خطر بیندازد. علاوه‌ بر‌ این واکسن‌ها برنامه واکسیناسیون کودکان که همیشه برقرار است».

او به طور خلاصه درباره آمار کلی آسترازنکا نیز توضیح می‌دهد: «کل واکسن آسترازنکا در دادگاه با ۵۱ مورد شکایت حقوقی روبه‌رو بوده که دو سال طول کشید تا قاضی حکم صادر کند. آماری که این شرکت بین سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ منتشر کرد، نشان می‌دهد که سه‌هزارو 385 لخته به شرکت گزارش شده و ۲۴۷ مرگ به آسترازنکا منتسب شد اما اکثرا اثبات نشد که مرگ به طور مستقیم ناشی از واکسن بوده است. برای واکسنی که میلیاردها دوز از آن توزیع شده و صدها میلیون نفر از آن استفاده کرده‌اند، این آمار و ارقام کوچکی است. در حقیقت پاندمی جنگی بود که بشر در راه دفاع از خود، تلفاتی هم داده‌ است».

دکتر رودگری در پایان با نقد به شبه‌علم‌ عنوان کرد: «برخی سخنان غلط‌انداز در حقیقت شبه‌علم هستند یعنی حرف‌شان یا اساسا به لحاظ علمی نادرست بوده یا منتسب به آمار غلط است، اما چون با شیوه علمی این را بیان می‌کنند، ظاهر غلط‌انداز علمی دارد یعنی در واقع حرف‌های آنها شکل و شیوه علمی دارند اما پایه و اساس علمی ندارند. بعد از شبه‌علم‌ها که تشخیص آنها حتی برای همکاران و پزشکان هم گاهی سخت است، خرافات قرار دارد که نمی‌تواند اهل علم را گول بزند اما عوام را فریب داده و بیچاره می‌کند».

شرکت آسترازنکا: به عملکرد واکسنم افتخار می‌کنم

در‌این‌میان البته شرکت آسترازنکا کماکان به عملکرد خود مفتخر است. اگرچه شرکت آسترازنکا تصمیم به توقف تولید واکسن‌‌ها گرفته اما هم‌زمان می‌گوید به عملکرد واکسنم افتخار می‌کنم چرا‌که توانستم جان‌های بسیاری را نجات دهم و از درد مردم کم کنم. دلیل توقف تولید شرکت این است که واکسن روی سویه‌های جدید کووید جواب نمی‌دهد، اگر هم جواب‌دهنده باشد، سطح پاسخ پایین آمده است. نه از نظر تجاری و از نظر طبی سودی ندارد، مگر اینکه به‌روزرسانی‌هایی روی این واکسن انجام شود، مانند فایزر و مدرنا. شرکت آسترازنکا تشخیص داد که این به‌روزرسانی برایش به‌صرفه نیست، کما‌اینکه کووید هم کاهش پیدا کرده، بنابراین این شرکت به جای گسترش و هزینه برای مطالعه روی واکسن تصمیم به جمع‌آوری آن گرفت.

آسترازنکایی وجود ندارد که جمع شود

روزنامه «شرق» البته برای بررسی وضعیت آماری واکسن آسترازنکا در ایران هم سراغ وزارت بهداشت رفت. در تماس خبرنگار «شرق» با روابط‌عمومی برای رسیدن به پاسخ این پرسش درباره آخرین آمار این واکسن در کشور و البته گزینه‌های جایگزین، روابط‌عمومی وزارت بهداشت تنها به ارائه این پاسخ بسنده کرد: «اصلا نیازی نیست در‌این‌باره صحبت شود، چرا‌که دیگر واکسن آسترازنکایی وجود ندارد که جمع‌آوری شود».