ردپای یوز در منطقهای متروکه بعد از ۴۰ سال
چشمه کرباسی، منطقهای در پناهگاه حیاتوحش توران است که در مدت چهار دهه به یک متروکه تبدیل شد و دیگر جای مناسبی برای زندگی حیاتوحش نبود، اما با اجرای طرح حفاظت مشارکتی سازمان محیط زیست و با همکاری بخش خصوصی، بعد از ۴۰ سال دوباره ردپای یوزپلنگ در آن منطقه مشاهده شده است.
ایرنا: چشمه کرباسی، منطقهای در پناهگاه حیاتوحش توران است که در مدت چهار دهه به یک متروکه تبدیل شد و دیگر جای مناسبی برای زندگی حیاتوحش نبود، اما با اجرای طرح حفاظت مشارکتی سازمان محیط زیست و با همکاری بخش خصوصی، بعد از ۴۰ سال دوباره ردپای یوزپلنگ در آن منطقه مشاهده شده است.
با وجود این، ردپای هر گونهای در شناختن آن از اهمیت زیادی برخوردار است؛ همانطور که همین ردپا در اوایل شهریورماه در منطقهای به نام چشمه کرباسی در منطقه توران، امید را به دلها برگرداند و نشان داد که اگر محیط امن و طعمه فراهم باشد، طبیعت ایران همچنان ظرفیت پذیرش گونههای ارزشمندی مانند یوزپلنگ را دارد. داستان ردپای چشمه کرباسی از این قرار است که بعد از اجرای طرح حفاظت مشارکتی در منطقهای از توران در محدوده چشمه کرباسی که در جنوب شرق پارک ملی توران واقع شده، ردپای یوز بعد از گذشت چهار دهه مشاهده شد.
معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود سالها در این محدوده حضور هیچ یوزپلنگی ثبت نشده بود، اما وقتی قوچ و میش در این منطقه رها شد، از ردپای یوز و لاشه میشی که یوز آن را شکار کرده بود، حضور این گربهسان در این محدوده مسجل شد.
حسن اکبری با اشاره به اجرای طرح حفاظت مشارکتی افزود: هرچقدر زیستگاههای اطراف توران برای زندگی یوز امنتر شود، بقای این گونه افزایش خواهد یافت و نسبت به آینده این گونه جانوری امیدوارتر خواهیم بود.
او تأکید کرد: امروز در تمام دنیا، حفاظت مشارکتی با جدیت اجرا میشود و نتایج خوبی هم به همراه دارد. برای نمونه، بر اساس آخرین فهرستی که IUCN چندی پیش بهروز کرد، گربه سیاهگوش، با همکاری مشارکتی مردم و مسئولان از شرایط خطرناک خارج شد و به وضع مطلوب رسید و جمعیتش هم احیا شد و این را به عنوان یک الگوی حفاظتی و احیایی در تمام دنیا معرفی کردند؛ ترکیبی از مشارکت مردم، مسئولان، سازمانها و نهادهای مختلفی که توانستند به احیای جمعیت این گونه کمک کنند. ما هم باید به این سمت حرکت کنیم.
بر این اساس سازمان حفاظت محیط زیست حفاظت مشارکتی را با محوریت یوزپلنگ در منطقه توران آغاز کرد که بعد از گذشت حدود شش ماه به نتیجه رسید و دو قلاده یوز بعد از گذشت سالها وارد منطقه چشمه کرباسی شدند؛ منطقهای که سالها بود یوزی وارد آن نشده بود.
بهمن نجفی، محیطبانی که در این منطقه فعالیت میکند، دراینباره به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: سال گذشته از طرف معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهادی در زمینه حفاظت مشارکتی مطرح شد و بر این اساس فردی که از گذشته در منطقه مستحدثاتی داشت، برای همکاری اعلام آمادگی کرد و به این ترتیب تفاهمنامهای میان سازمان حفاظت محیط زیست و بخش خصوصی به امضا رسید و اقدامات خوبی در مناطقی از توران آغاز شد که نتایج خوبی هم به همراه داشت.
او با اشاره به مشاهده ردپای یوزپلنگ در منطقه چشمه کرباسی در بخشی از توران افزود: ۴۵ سال قبل در زیستگاه جنوب شرق توران در بخش درونه فعالیت میکردم. تا سال ۱۳۶۳ در محدوده کرباسی محیطبان بودم. آن زمان ۳۰۰ تا ۴۰۰ رأس قوچ و میش و تعداد کمتری کل و بز، جبیر و آهو در منطقه وجود داشت که با وجود این تعداد طعمه، یوزپلنگ هم در منطقه زیست میکرد.
نجفی ادامه داد: میخواهم بگویم آن زمان زیستگاه کرباسی به علت بکربودنش محل زیست یوزها بود. زیستگاه کرباسی از یک طرف به طبس، منطقه خراسان بزرگ که الان جزء خراسان رضوی است، منتهی میشود و چون محدوده بکری بود، حیاتوحش در آن زادآوری میکردند و رفتوآمد داشتند. آن زمان جادهای در آن منطقه نبود، بنابراین تردد خودروها هم وجود نداشت. گلههای دام موقتی بودند که در سال دو تا سه ماه در آنجا اقامت میکردند و بعد از منطقه خارج میشدند. در واقع شرایط برای حضور یوزها فراهم بود. اما بعد از گذشت چند سال چشمهها خشک، مراتع بدون آب و علف و منطقه بدون طعمه شد، از اینرو دیگر یوزی هم در آنجا زیست نمیکرد.
او افزود: تا اینکه سال گذشته سازمان حفاظت محیط زیست از ما خواست منطقه را به لحاظ وجود حیاتوحش و در مجموع شرایط زیستی بررسی کنیم. بعد از دو هفته گشت در منطقه فقط چهار رأس میش و یک رأس قوچ را مشاهده کردیم و هیچ خبری از گونههای دیگر نبود. چشمههای منطقه، ازجمله چشمه کرباسی خراب شده بود. شترها آن را تخریب کرده بودند؛ البته الان دیگر پروانه چرای شتر در آن منطقه داده نمیشود. بعد از آن چشمهها را با همکاری بخش خصوصی و شرکت آهوان طلایی دشت سنگسر مرمت کردیم. البته پیشنهاد دادیم از کسانی که در منطقه و کنار این بوتهها بزرگ شدند یا شکارچیانی که قبلا مهاجم بودند برای حفاظت از منطقه استفاده شود.
این محیطبان گفت: مرزهای ورودی خارتوران همین منطقه کرباسی بود. منطقهای که سر سهکنجی تپه داغچه از عشقآباد، چه از بردسکن و روستاهای درونه واقع شده است؛ در واقع مرزی است که سر سهکنجی به نام کرباسی یا نَهَنی که به شکسته کرباسی معروف است، واقع شده و تا منطقه لاغری ادامه دارد و در نهایت به کویر مرکزی وصل میشود. خواستیم با این افراد، این محدوده را بررسی کنیم. مردم محلی هم همکاری کردند و در نهایت از این افراد یک تیم چهارنفره معرفی کردیم که از منطقه حفاظت کنند.
او ادامه داد: البته در ادامه محیطبان شیفت که ردپا را مشاهده کرده بود، اعلام کرد ۲۰۰ متر جلوتر از ردپا حتی لاشه شکار را هم پیدا کرده است. شواهد نشان میداد که دو یوز به دو میش حمله کردند، اما موفق به شکار یک میش شدند که مقدار زیادی از لاشه را خوردند و بعد زیر سایهای خوابیدند و پس از مدتی محل را ترک کردند. چون ردپا تازه بود توانستیم رخداد ماجرا را تشریح کنیم. بعد از اینکه شواهد را بررسی کردیم، بهطور قطع مشخص شد که ردپای یوز است و شکار هم شکار یوز است و حضور این گربهسان در منطقه برای ما ثابت شد.
این محیطبان اظهار کرد: بعد از مطرحشدن طرح حفاظت مشارکتی، قرار شد دوربینهای تلهای در منطقه نصب شود که با مشاهده ردپای یوز در چشمه کرباسی این کار سرعت گرفت و اکنون سه دوربین در مسیری که یوز وارد چشمه کرباسی شده بود، نصب شده است. البته اخلاق یوزها اینطور است که وقتی هوا سرد میشود حرکت میکنند و مدام راه میروند. از اینرو ممکن است زمان ببرد تا دوباره در منطقه مشاهده شوند، اما قطعا امکان مشاهده دوباره وجود دارد. هم اینکه نحوه شکار یوزها هم به این صورت است که معمولا هفتهای یک گونه بزرگ مانند قوچ یا میش را شکار میکنند و بعد از آن دیگر با شکارهای کوچکتر مانند خرگوش سر میکنند. بر این اساس ممکن است ۲۰ روز یا یک ماه طول بکشد که دوباره به همان محل برگردند. حالا چون آب، طعمه و امنیت منطقه را دیدند، دیگر آن منطقه در حافظه آنها قرار گرفته است.