|

زمانی برای تصمیم بزرگ

اقتصاد خدمات‌محور، گام پیشرفته رشد است. هوش مصنوعی نمونه خاصی است که تولید آن هزینه‌های صنعت و دیگر خدمات را ندارد. در ارائه و مصرف آن کمترین وابستگی به نیروی انسانی است. این ویژگی‌ها، بحرانی بالقوه برای اقتصاد جهان حتی برای کشورهای صاحب آن می‌آورد.

زمانی برای تصمیم بزرگ

 اقتصاد خدمات‌محور، گام پیشرفته رشد است. هوش مصنوعی نمونه خاصی است که تولید آن هزینه‌های صنعت و دیگر خدمات را ندارد.

در ارائه و مصرف آن کمترین وابستگی به نیروی انسانی است. این ویژگی‌ها، بحرانی بالقوه برای اقتصاد جهان حتی برای کشورهای صاحب آن می‌آورد.

به نظر می‌رسد سیاست‌های منسوب به آقای ترامپ، پیشواز این بحران باشد. برای مهار این بحران، آمریکا نیازمند تحمیل هزینه تولید به کشورهای رقیب است تا مزیت رقابتی برای دیگر بخش‌هایاقتصادش شود.

ارزانی نفت ایران برای رقبای آمریکا عامل مهمی است. تحریم‌ها هم این عامل را تشدید می‌کند. عامل دیگر، کسب مزیت و سهم بیشتر از اقتصاد کشورهاست.

‌توافق مستقیم با ایران بر سهم اروپا و چین از اقتصاد ایران مؤثر است. با توجه به ادعای آمریکا مبنی بر بی‌بهره‌ماندن از عواید برجام برابر اروپا این نکته بسیار درخور ‌توجه است.

نشانه‌های جدیت آمریکا در حل مسئله ایران به چشم می‌خورد. رد‌شدن از این شرایط هزینه‌هایی سنگین‌تر از قبل بر ایران تحمیل می‌کند. مقام‌های اروپا (احتمالا) برآورد کرده‌اند که هدف اصلی برنامه‌های اقتصادی آمریکا هستند. آنها در سخنانی بی‌سابقه با فرافکنی نقش خود در زمینه‌سازی جنگ اوکراین، حمله روسیه را با ارجاعات تاریخی، توجیه می‌کنند.

آنها این جنگ را نتیجه دوستی اوکراین با آمریکا عنوان می‌کنند. شاید آنها آینده‌ای پیش‌بینی می‌کنند که دو قطب بزرگ آمریکا و روسیه با اتحادی تاکتیکی جایگاه بعد از جنگ جهانی دوم را به آنها بر‌می‌گرداند. پایان جنگ اوکراین، نقطه اشتراک اروپا و آمریکاست. اروپاییان نتوانستند روسیه را مجاب کنند که پیش از آمدن ترامپ، با اوکراین توافق کند؛‌ چون شرایط صلح ترامپ (به نسبت) به‌نفع روسیه و آمریکاست. اروپایی‌ها در پیشگیری از آثار سیاست‌های آمریکا، واکنش‌های اساسی آغاز کرده‌اند. خروج مهاجران اروپا در مقابله با بحران احتمالی مهم است. پایان جنگ اوکراین برای‌شان حیاتی شده است. آنها پیر سیاست هستند، می‌دانند تحریم آمریکا امری ذهنی است. حتی روی کاغذ هم به نتیجه نمی‌رسد. آمریکا و چین نصف اقتصاد دنیا را در اختیار دارند. آمریکا بزرگ‌ترین شریک تجاری چین است. واردات آمریکا از دیگر غول‌های اقتصادی هم زیاد است، یعنی اقتصاد آمریکا فقط آن 25 درصد ظاهری نیست.

بخش عمده اقتصاد جهان متأثر از اقتصاد آمریکا و ابزارهایی است که آمریکا دارد؛ ابزارهایی مانند زیر‌ساخت‌های ارتباطی و تکنولوژیک، نفوذ بر تصمیم کشورهای دیگر و ابزارهای سیاسی و امنیتی. اینها نمونه‌هایی از تکاپوی جهان است برای مهار بحرانی که در راه است. اکنون شمشیر دو دم ترامپیسم برابر کشورهاست. فاصله «بر ما» و «برای ما» فقط یک تصمیم درست، با درک مناسب شرایط و مناسبات جهانی است. بی‌توجهی به آینده، عناصر بحران و تعاملات جهانی، هزینه‌های هنگفت برای هر کشور و اقتصاد آن -از جمله ایران- خواهد داشت.